شعار سال: با حادثه صبح دیروز برخورد دو قطار در
مسیر مشهد -سمنان، بیش از 40 نفر از هم وطنانمان به شکل دلخراش و تأسف
برانگیزی در آتش سوختند. اگر چه بخش های پاسخگو و سیستم های مدیریتی ما همواره
«عادت» کرده در چنین مواقعی بیشتر از هر امر دیگری، غافلگیر شود و در «شوک» فرو رود اما شاید
این ده ها کشته
پیش چشممان، یک بار برای همیشه به ما بفهماند باید «مدیریت سیستم ها» و البته
«مدیریت بحران» را جدی بگیریم.
یادداشت پیش رو در این مجال اندک چالش هوای چند درجه زیر صفر روز های گذشته و حادثه تصادف دوقطار
و شکل و شمایل مدیریت بحران» را بررسی می کند.
1- سازمان هواشناسی از یک هفته قبل، آغاز موج سرمای شدید، بارش برف
و کولاک را برای نیمه شمالی کشور پیش بینی و ضمن هشدار اعلام می کند روز های چهارشنبه و پنج
شنبه
(3 و 4 آذر) این موج سرما به اوج خود
می رسد.
2- خبر های ظهر پنج شنبه
درباره برف و کولاک از استان های شمالی به ویژه در مازندران، اما انگار حال و هوای
خوبی ندارد. بخش های خبری صدا وسیما و خبرگزاری ها این تیتر را انتخاب
می کنند:
«بارش برف شدید مازندران را فلج کرد» .
قطع برق و گاز در چند شهر استان مازندران و قطع برق ده ها روستا در این
استان، کام مردمان این منطقه را که این روز ها به طعم نارنگی
و پرتقال ترش و شیرین شده بود، تلخ می کند. مردم حدود یک شبانه روز را در سرمای
چند درجه زیر صفر سپری می کنند و وقتی خبرنگار به سراغشان می رود با عصبانیت
می گویند
مگر هواشناسی پیش بینی نکرده بود پس چرا مسئولان کاری
نکردند؟
استاندار مازندران اما در بخش های خبری سیما در
ساعات 14 و 21 روز پنج شنبه تلاش می کند که همه مشکلات را به فراهم نبودن
زیرساخت ها و
این گونه مسائل مرتبط کند و حتی در برابر این پرسش گوینده خبر که مگر هواشناسی پیش بینی نکرده بود،
کمی عصبانی می شود...
البته در این شرایط ادبیات غافلگیری فقط برای مسئولان بومی مازندران
نبود. همان روز پنج شنبه ساعت 18:30 «سعیدی» معاون امور پیش بینی و پیشگیری سازمان
مدیریت بحران کشور در گفت وگو با شبکه خبر می گوید: «زیرساخت ها آماده سرمای سخت
نیست و ما تا این حد آمادگی لازم را نداشتیم»
این جمله آقای مسئول، با تعریف سازمان پدافند غیرعامل از «مدیریت
بحران» فاصله جدی دارد. مگر خودتان مدیریت بحران را این گونه تعریف نکردید؟ «فرایند پیش بینی و پیشگیری از
وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و سالم سازی بعد از وقوع
بحران...» این که آقای مسئول عنوان کند: «تا این حد آمادگی سرما
را نداشتیم» با سازوکار و ساحت «مدیریت بحران» همخوانی ندارد. چرا که به طور طبیعی
در سرمای کمتر از این حد که مشکلی پیش نمی آید و «داستان مدیریت
بحران» به کار نمی آید.
به هیچ عنوان این قصد را ندارم که تمام تقصیر ها را به گردن این
بخش بیندازیم و به طور قطع مشکلات فراوان ما در بخش زیرساخت انرژی مهمترین چالش
موجود در این مسئله است که رفع مشکلات آن با یک روز و دو روز برطرف نمی شود.
3- صبح جمعه؛ حادثه هولناک برخورد دو قطار در مسیر ریلی مشهد -
سمنان.
جدا از بررسی دلیل حادثه که مدیرعامل راه آهن کشور آن را تغییرشیفت و
خطای انسانی عنوان می کند و این خطا چه فاجعه و مصیبت دردناکی برای ده ها خانواده و
کشور به وجود آورد، اما قطاری که در مسیر حدود 5 کیلومتری ایستگاه متوقف می شود بنابر گفته آقای
مدیرعامل به علت سرمای شدید دچار یخ زدگی سیستم ترمز و توقف قطار می شود. این توقف با
وجود اعلام به مرکز کنترل اما باز هم اتفاقی را که نباید رقم می زند؛ اتفاقی
مرگبار...
باز هم سرما و عدم تدارک سیستم های فنی، چنین حادثه
تلخی را رقم زده است. خدا را شکر که ما در کشور از این گونه سرما و یخبندان کم داریم و گرنه
معلوم نبود از این دست بحران ها چقدر گریبانمان را می گرفت. اما فاجعه
بزرگتر از یک نقص در یک سیستم فنی قطار است؛ شاید باورش سخت باشد که با تغییر شیفت
و این که فرد
جایگزین از سابقه قرمز شدن چراغ بی اطلاع بوده است چنین حادثه هولناکی رخ داده است.
آقایان مسئول! مگر ساز و کار این گونه موقعیت ها و علت یابی روشن شدن چراغ
قرمز از قبل پیش بینی نشده است؟ مگر سیستم ها و عملکرد های مشخصی د ر چنین
شرایطی تعریف نشده است؟ مگر می توان به همین سادگی و با فرض این که شاید برودت هوا
باعث روشن شدن چراغ قرمز شده است، با جان مردم بازی کرد؟
امروز خطای انسانی رخ داده است و در پی آن ده ها هموطن
عزیزمان دیگر میان ما نیستند و خانواده هایی چند، به همین سادگی سوگوار شدند اما
وقت آن فرارسیده است که فکرو تدبیری به حال این سیستم های مدیریتی
معیوب و مدیریت بحران ناکارآمد کنیم...
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری تسنیم، تاریخ انتشار 6 آذر 95 ، کد مطلب: 1250361: www.tasnimnews.com