شعارسال: چه برنامههایی پشت پرده عدم تحقق برنامههای خودکفایی یا کاهش خود اتکایی به روغن وجود دارد چرا با وجود وابستگی ۹۳ درصدی به واردات، مصرف روغن در کشور دو برابر کشورهای اروپایی است؟
آیا ارتباطی بین تبلیغات گسترده انواع روغنهای وارداتی و افزایش مصرف آن در داخل وجود دارد، اصولا چرا این همه تبلیغات برای روغنهای وارداتی انجام میشود که به گفته پزشکان و متخصصان سلامتی مردم را به شدت تهدید میکند و ریشه بسیاری از بیماریهای قلبی، کبدی و مغزی و ... را میتوان در مصرف بیش از اندازه روغن جستجو کرد.
سید مجتبی خیام نکویی معاون وزیر جهاد کشاورزی گفت: «درحالیکه ۹۳ درصد در تامین روغن وابسته به واردات هستیم، اما دو برابر کشورهای دیگر یعنی ۲۳ کیلوگرم در سال مصرف میکنیم».
وی افزود: «این در حالی است که ۲۰ درصد از کل واردات بخش کشاورزی که حدود ۱۶ میلیارد دلار است، مربوط به واردات روغن میشود».
چندین دهه است که وزارت جهاد کشاورزی برنامههای خود کفایی برای دانههای روغنی تدوین میکند، اما هیچگونه پیشرفتی طی این مدت در کاهش وابستگی نداشته است، برخی مسئولان بارها اعلام کردهاند که دستهای پنهانی وجود دارد که مانع تحقق برنامههای خودکفایی یا افزایش خود اتکایی روغن در داخل میشود.
سالهای متمادی برای واردات روغن ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی پرداخت میشد، به اذعان کارشناسان محصولاتی که ارز دولتی دریافت میکردند، تقاضا برای واردات آن هم بیشتر میشد، وارداتها بیشتر انحصاری و دست چند فرد بود که روغن و نهاده هم جزوی از وارداتهای انحصاری است به طوری که در دولت دوازدهم از مسئولان ارشد وزارت جهاد کشاورزی پرونده فساد در حوزه واردات داشتند.
رئیس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی میگوید: سالانه حدود سه میلیارد دلار تنها برای واردات روغن ارز از کشور خارج میشود.
حال مسئولان وزارت جهاد کشاورزی باید اعلام کنند که دلیل عدم تحقق برنامه خود کفایی دانههای روغنی که چندین بار متوالی با شکست مواجه شده چیست؟ چرا در کشوری با این همه تنوع آب وهوایی که امکان هر گونه کشتی وجود دارد، چندین دهه است بیش از ۹۰ درصد وابسته به واردات هستیم، چرا با وجود این همه وابستگی میزان مصرف در کشور هم دوبرابر کشورهای دیگر است؟ آیا دستهای پشت پردهای وجود دارد که منافع آنها ایجاب میکند ما همواره وابسته به واردات روغن باشیم؟
*جناب وزیر، تولید دانههای روغنی سراب یا واقعیت؟
جناب آقای نیکبخت وزیر جهاد کشاورزی در دیداری از حوزه معاونت زراعت اظهار کردند که: (در صورت حمایت از کشت کلزا و افزایش سطح زیر کشت به ۵۰۰ هزار هکتار، ۳۰ درصد روغن مورد نیاز در داخل کشور تامین میشود). در این ارتباط مطابق آمار رسمی موجود که توسط وزارت جهادکشاورزی ارائه میشود به چند نکته مهم لازم است توجه شود.
با توجه به خصوصیات زراعی دانههای روغنی و مطابق آخرین دادهها در سال ۱۴۰۰، حدود ۸۰ درصد زراعت دانههای روغنی بصورت کشت آبی است. در همین سال مجموع سطح زیر کشت محصولات آبی کشور برابر با ۵.۶ میلیون هکتار بوده است. محصولاتی، چون غلات، گیاهان صنعتی، علوفهای و دانههای روغنی که برای تامین نیاز داخلی، در بسیاری از آنها کشور وابسته به واردات است. از طرفی نگاهی به آمار ۲۰ سال گذشته تولید دانههای روغنی در ایران نشان میدهد که به رغم تمام برنامههای وزارت جهاد کشاورزی جهت افزایش تولید و ترویج این محصولات و به ویژه تمرکز به روی گیاه کلزا، با آماری متغیر و پر نوسان در تولید روبرو بوده که در نهایت تنها ۱۰ درصد نیازهای مصرفی روغن از تولید داخل تامین شده است.
از طرفی به نظر کارشناسان با وجود دانههای روغنی دیگری نظیر آفتابگردان، سویا و کنجد که از لحاظ شرایط آب و هوایی مستعد کشت در مناطق زیادی از کشور هستند تمرکز و توجه به روی کشت کلزا که زراعت آن دارای مخالفانی نیز هست چندان شایسته نمیباشد. سادهترین دلیل هم آن است که از نظر اقلیمی نواحی خشک و با رطوبت نسبی کم به دلیل مشکل ریزش غلافها مساعد کشت کلزا نبوده یا آنکه در بسیاری از مناطق دانه کلزا به دلیل وزن اندک و توانایی پراکنش فراوان در مزارع محصولات دیگر، یک علف هرز محسوب میشود که برای مقابله با آن نیاز به صرف هزینه، زمان و نیروی انسانی است.
در مقابل سویا به دلیل نیاز فراوان کشور هم در تولید روغن خوراکی و هم برای جیره غذایی دام و طیور و از سویی دیگر به علت سازگاری اقلیمی مناسبی که با وجود ارقام متنوع از بسیار زودرس تا دیررس دارد، لااقل میتواند همگام با کلزا در برنامههای توسعه کشت مورد توجه قرار گیرد. هر چند درصد روغن موجود در دانه سویا کمتر از کلزا میباشد، اما سویا علاوه بر روغن به دلیل پروتئین بالا مصارف متعدد دیگری دارد که کلزا از آن بی بهره است. مطابق آمار سال زراعی ۸۶-۱۳۸۵ کل سطح زیر کشت دانههای روغنی ۳۲۵ هزار هکتار بوده که ۱۶۹ هزار هکتار از آن مربوط به کلزا میباشد و از کل تولید دانههای روغنی حدود ۱۸۰ هزار تن روغن استحصال شده است.
نگاهی به آمار سال زراعی ۹۳-۱۳۹۲ نشان میدهد آمار مذکور نوسان چشمگیری داشته و به ۲۱۷ هزار هکتار کاهش یافته که ۸۲ هزار هکتار به کشت کلزا اختصاص داشته است و میزان روغن حاصله از این مقدار هم کمی بیش از ۱۰۰ هزارتن میباشد. با توجه به نیاز سالانه روغن خوراکی کشور که حدود۱.۶ تا ۱.۷ میلیون تن برآورد میشود حتی اگر مطابق گفته وزیر محترم سطح زیر کشت به ۵۰۰ هزار هکتار هم افزایش یابد که با توجه به شرایط پیش گفته و وضعیت اراضی آبی موجود در ایران و کشت سایر محصولات به شیوه کنونی بعید بوده و منطقی به نظر نمیرسد، میزان تولید روغن داخلی با میانگین عملکرد ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلوگرم در هکتار کلزا به حدود ۹۵۰ هزارتن دانه بالغ شده که میتوان نزدیک به ۳۰۰ هزار تن روغن از آن استحصال کرد. در بهترین حالت این میزان از تولید نیاز ۱۷ تا ۱۸ درصد روغن کشور را تامین خواهد نمود. این در حالی ست که تمام کشت دانههای روغنی کشور به کلزا اختصاص داده شود، مطابق آخرین آمار (سال زراعی ۴۰۰-۱۳۹۹) کل سطح زیر کشت دانههای روغنی ۲۶۴ هزار هکتار بوده که از آن میان ۱۸۴ هزار هکتار به کلزا اختصاص داشته است. در همین سال میزان سطح زیر کشت سویا تنها ۲۶ هزار هکتار بوده در صورتی که در سال زراعی ۸۶-۱۳۸۵ سطح زیر کشت سویا ۷۴ هزار هکتار گزارش شده است؛ بنابراین لازم است وزیر محترم از مشاورانی بهره گیرد که اطلاعات کارشناسی شده و صحیح را به ایشان منتقل نمایند و برنامههای آتی را به صورت منطقی، منطبق بر واقعیات موجود زراعی ایران و هدفمند طراحی کرده و از اعلام دادههایی که سوال برانگیز است اجتناب نمایند.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت اگنا، تاریخ انتشار: 28مرداد1402، کدخبر: 83328، agna.ir/سایر منابع