ساختمانهای بلندمرتبه از دیدگاه سازمانهااگرچه پروژههای ساختمانهای بلندمرتبه مسکونی، اداری و تجاری ساختهشده یا درحال احداث تهران آنقدر زیاد است که برای بررسی، فقط میتوان سراغ بزرگترینها یا مشهورترینهایشان رفت؛ اما حالا همهشان برای گرفتن پایانکار میبایست تاییدیه سازمان آتشنشانی را داشتهباشند. با این حال هر سازمانی تعریفی خاص از ساختمانهای بلند یا پرترددی دارد که در زمان حادثه تجمع انسانیاش خطری بزرگ محسوبمیشود. مهندس محمود قدیری، معاونت حفاظت و پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران دراینباره به«شهروند» میگوید: «در سازمان آتشنشانی ساختمانهای ٢٣متر بالاتر از سطح ورودیشان، ساختمانهای بلندمرتبه یا برج نامیده میشوند. در این سازهها نگاه مسئولان و سازمانهایی که مجوز ساخت یا پایانکار را به ساختمانهای بلند میدهند، نگاهی سختگیرانه است اما با این حال گاهی برخی جوانب ایمنی موردتوجه سازندگان و مهندسان قرار نمیگیرد؛ بخشی که شاید پس از پایانکار ساکنان ساختمان هم با آن بیگانه باشند.»
اما سازمان مدیریت بحران براساس دستورالعملهایی که در اختیار ستادهای بحران در مناطق ٢٢گانه تهران قرار داده است، ساختمانهایی را که تعداد ساکنانش از ٢٥ نفر بالاتر باشند همتراز با ساختمانهای بلندمرتبه میداند. آمنه اشتریماهینی، کارشناس آموزش طرح مشارکت مردمی سازمان مدیریت بحران با تأکید بر اینکه در زمان حادثه مکانهای پرتردد عمق فاجعه را دوچندان خواهند کرد، به«شهروند» میگوید: «در نقشههای مدیریت بحران مراکزی که در آنها افراد بیشتری تجمع کردهاند مشخص میشود. این موضوع از این نظر حایز اهمیت است که اگر حادثهای در سطح وسیع رخداد، بدانیم تجمع جمعیتی در کدام نقطه بیشتر است تا اگر این حادثه مرگبار بود تلفات جانی را به حداقل برسانیم. به همین خاطر علاوهبر ساختمانهایی که تعداد طبقاتشان بیشتر از ٦طبقه است، ساختمانهایی که ساکنان آن یا ترددکنندگان در آنجا بیشتر از ٢٥ نفر باشند، اماکنی همردیف با برجها محسوبمیشوند؛ مثل مراکز خرید یا ادارات که ممکن است در طول روز بیشترین فراوانی را در تجمعات انسانی داشته باشند
ایمنی در گرو مشارکت مردمی مهمتر از فرار در زمان وقوع حادثه، آموزش مردم درباره طرح فرار است. موضوعی که سازمان مدیریت بحران بسیار به آن اهمیت میدهد. همین است که ستادهای این سازمان درقالب گروههای واکنش اضطراری در همه مناطق تهران مستقر هستند تا از خودِ مردم برای ایمنی و کاهش آسیب پذیری در زمان حادثه کمک بگیرند. اشتریماهینی درباره این طرح میگوید: «اماکنی که بالای ٦طبقه و ٢٥ساکن یا ترددکننده داشته یا ساختمانهایی که اگر به آنها آسیب وارد شود ساختمانهای مجاور آنها نیز درگیر حادثه میشوند در دستورکار گروههای مدیریت بحران قرار میگیرند. بدینشکل که نیروهای سازمان درقالب گروههای واکنشاضطراری، با برگزاری ١٠ساعت کلاس آموزشی داوطلبانه، ساکنان و افراد ساختمان را در مواجهه با وقوع حادثه آموزش میدهند. این آموزش نیازمند چند اقدام پیشگیرانه نیز است: ١)شناسایی مسیرهای تخلیه و نصب نشانگرهایی که روی دیوار طبقات نصب میشود تا مسیرخروج مشخص باشد. ٢) بررسی پارکینگها و انباریها برای اطمینانخاطر از اینکه مواد قابلاشتعال در آنها ذخیره نشده باشد، مثلا ممکن است برخی افراد در انباری خانههایشان بنزین ذخیره کنند و این مواد آتشزا در کنار مواد قابل اشتعال قرار گرفته باشند که این موضوع در زمان وقوع حادثه بسیار خطرناک است. ٣) عناصر غیرسازهای که در مسیرهای مشاع ساختمان قرار دارند، شناسایی شوند. مانند شیشهها، لوسترها یا وسایل اضافی ساکنان هر واحد از ساختمان. ٤) بررسی سیستمهای اعلام و اطفای حریق، هرچند ساختمانهای بلندمرتبه دارای چنین سیستمی هستند اما بههردلیل امکان دارد که از کار افتاده باشند، بنابراین لازم است که به صورت دورهای کپسولهای حریق شارژ و سیستم اعلامحریق کنترل شود. ٥) وظایف گروه اطلاعات کلی و کلیدی از ساکنان ساختمان است. این اطلاعات محرمانه بوده و امکان دارد که تنها در اختیار سازمان آتشنشانی قرار بگیرد اما دانستن اینکه چند نفر از ساکنان ساختمان دچار معلولیت یا بیماریهای خاص و از این قبیل مشکلات هستند در زمان امدادرسانی لازم است. ٦)تجهیزات اولیه کمکرسانی در زمان وقوع حادثه باید در این ساختمانها وجود داشته باشد. مثلا بلندگو که در صورت قطعشدن برق بتوان با آن اطلاعرسانی کرد یا ابزارهای دستی مثل آچار، اره آهنبُر و تبر. همه این وسایل باید در یک صندوق و در محلی مشخص نگهداری شوند تا در زمان حادثه، دسترسی به آنها راحت باشد. ٧) مخزن ذخیره آب ٢ تا ٣هزار لیتری باید در محوطه یا قسمتی از ساختمان وجود داشته باشد.
همه این اقدامات پیشگیرانه مستلزم این است که گروههای داوطلب ساختمان با نیروهای ستاد مدیریت بحران مناطق همکاری کنند.» این کارشناس آموزش طرح مشارکت مردمی سازمان مدیریت بحران در پاسخ به این سوال که آیا این آموزشها برای ساکنان برجها اجباری است یا خیر؟ میگوید: «چون این کار یک موضوع مشارکتی است و ایمنی برای برخی از مردم اولویت اول نیست، تاکنون اجباری برای کسی وجود نداشته است. با این حال ما در تلاش هستیم تا در آینده با همکاری شورای شهر قانونی مبنیبر سیستم تنبیه و تشویق مالکان و ساکنان این ساختمانها را تصویب کنیم. بهطورکلی در سیستم تنبیه قرار است به ساختمانهایی که گروههای آموزشدیده در مواقع بحرانی را ندارند پایانکار داده نشود یا به ساختمانهای ساختهشده حقشارژ بیشتری تعلق گیرد و در عوض برای ساختمانهایی که با ستادهای مدیریت بحران همکاری میکنند از طرف شهرداری امکاناتی از قبیل سیستم نورپردازی و فضایسبز در اطراف ساختمان و... طراحی شود.
نقش رسانه در آگاهی مردم: رسانهها باید کمک کنند تا فرهنگ ایمنی و اقدامات پیشگیرانه برای مردم نهادینه شود. اینکه مردم ایمنی را در همه ابعاد زندگیشان مهم نمیدانند، یک واقعیت است. واقعیت این است که وقتی آگاهی و انتظار ما از ایمنی محل زندگیمان پایین باشد یا اصلا آشنایی با آن نداشته باشیم، فرصت را به بساز و بندازهایی میدهیم تا از این ناآگاهی به نفع خودشان بهره ببرند. معاونت حفاظت و پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران درباره تاثیرگذاری تبلیغات و آموزش از طریق رسانهها درجهت بالابردن سطح آگاهی مردم در برابر ایمنی محل زندگیشان میگوید: «سالها پیش وقتی یکی از سازندگان برج در تهران برای گرفتن تاییدیه با سختگیریهای سازمان روبهرو شد، اظهار ناراحتی کرد. اما مدتی بعد وقتی قرار شده بود چند واحد از برج را به خانوادهای اروپایی که به ایران مهاجرت کرده بودند، بفروشد متوجه شد که این اولویتاول این خریدار، ایمنی و تجهیزات تخلیهاضطراری ساختمان است. این موضوع نشان میدهد که در غرب فرهنگ ایمنی محل سکونت برای مردم نهادینه شده و بسیار حایز اهمیت است. به همین خاطر رسانهها بهخصوص تلویزیون میبایست در ساعتهای پر بیننده برنامههایی تبلیغاتی و آموزشی پخش کنند تا مردم درک خطر پیدا کنند و خودشان خواهان فرهنگ زندگی در ساختمانهای ایمن شوند.»
چالش امداد هوایی در برجهای پایتخت :براساس آمار ارایه شده از سوی شورای شهر تهران تاکنون مجوز ساخت ١٢٤ پَد بالگرد در تهران صادر شده است که از این تعداد ٤٩ پَد ساخته شده و ٧٥مورد دیگر باقی مانده یا درحال احداث است. اما نکته مهم در این موضوع این است که طبق یک محاسبه فنی، بسیاری از پدهای بالگرد غیراستاندارد ساخته شدهاند. درواقع این پدهای فرود که مخصوص بالگردهای امدادی طراحی و ساختهشدهاند، از لحاظ ابعاد و سازه قابل بهرهبرداری نیستند. با این حال «قدیری» با اشاره به اینکه در حوادث بحرانی که مسیردسترسی پایین ساختمان مسدود شده باشد، ممکن است به دلایل مختلفی بالگرد امداد نیز نتواند از مسیر هوایی کمکرسانی کند، میگوید: «در بسیاری از آتشسوزیها نمیتوان از بالگرد برای خاموشکردن حریق استفاده کرد. زیرا بادی که بالگرد در زمان فرود تولید میکند باعث گستردهشدن آتش میشود. همچنین در زمان وقوع زلزله اگر ساختمانها حتی دچار ترک شده باشند، نمیتوان ریسک کرد و وزن بالگرد را به ساختمان افزود، در این صورت امکان فرو ریختن ساختمان وجود دارد.
نگرانی سازمان آتشنشانی فقط برجها نیست قوانین سختگیرانه برای مجوز ساختوساز و گرفتن پایانکار از سازمانهای مختلف باعث شده که مالکان به سراغ مهندسان و مشاوران ماهر بروند. حالا دیگر هر برجی که ساخته میشود، باید استانداردهای ایمنی را داشته باشد و در برابر زلزله ٨ریشتری مقاومت کند. قدیری دراینباره میگوید: «هرچند برجهایی که عمر مفیدشان تمام شده یا در زمانی ساخته شدهاند که قوانین رعایت ایمنی به شکل امروزی برایشان وجود نداشت، اما ٨٠درصد ساختمانهای تهران را ساختمانهای زیر ٦طبقه تشکیل میدهند. نگرانی ما نیز بیشتر از همین ساختمانهاست. همانگونه که اخبار روزانه نیز نشان میدهد بیشترین آتشسوزی و حوادث در ساختمانهای کمارتفاع رخ داده است. با این حال حادثهای کلی مانند زلزله میتواند از این حیث در برجها و خانههای اطراف آن خطرناک باشد که برخی از این ساختمانهای بلندمرتبه در خیابانها و کوچههای باریک و کمعرض ساختهشدهاند که در صورت وقوع زلزله و ریزش آوار مسیر دسترسی به ساختمانها بسته خواهد شد.
با اینحال سایه برجهای استوار پایتخت وسعت خطرناک بودنشان را نشان میدهد، سایههایی که اگرچه هنوز همراه با ساختمانشان پابرجا هستند اما اگر یک روز همه محاسبات مقاومتشان در برابر حوادث طبیعی و غیرطبیعی برهم بریزد آنوقت کوچه و خانههای مجاور را نیز درگیر خواهند کرد. برجهای ساختهشده در خیابانها و کوچههای باریک که پروانه ساخت گرفتهاند، احداث شدهاند و در نهایت سایهشان بر شهر سنگینی میکند.با همه این تفاسیر و نگاههای کارشناسی در بحث ایمنی و تخلیهاضطراری ساختمانهای بلندمرتبه اما، ما مردم فقط نگرانیم؛ فقط میترسیم از هزاران نظریه و پیشبینی که از حوادث بحرانی، در زمانی مبهم خبر میدهند. تلاش نمیکنیم؛ از خودمان شروع نمیکنیم؛ زمانی را برای یادگیری کاهش آسیب به خودمان صرف نمیکنیم؛ حتی سطح توقعمان را در انتخاب محل زندگی بالا نمیبریم؛ حق و حقوقشهروندیمان را نمیدانیم؛ ساکن هر ساختمانی میشویم و تنها برایمان این مهم است که سقفی بالای سرمان باشد، درحالیکه حادثه با ذات مترقبهبودنش هرآن و به هر شکلی محتمل است؛ هر لحظه دور، هر لحظه نزدیک.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی " سلامت نیوز " تاریخ انتشار : چهارشنبه 04 آذر 1394 کد مطلب : 168654 : www.salamatnews.com