پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۴۴۳۱۵
تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۹
مدیرعامل فعلی باشگاه صنعت نفت آبادان هر چند با دو بار رساندن این تیم به لیگ برتر در این زمینه رکوردار است ولی خودش هم می داند که روزهایی پرچالشی در پیش دارد.
شعار سال: اندیمشکی یا آبادانی او حالا با سابقه دو نوبت صعود به لیگ برتر، کارنامه‌ای-به لحاظ کمی- موفق از خود به جای گذاشته است. علی عیسی‌زاده این روزها مدیرعامل مجموعه‌ای است که حضور در آن همیشه با حاشیه‌های بسیاری همراه بوده است و این حاشیه‌ها زمانی بیشتر می‌شوند که در محل جانمایی شده در شناسنامه و مقابل جای خالی روبروی «محل تولد» نامی غیر از «آبادان» قید شده باشد. عیسی‌زاده که حالا بعد از ۲۷ سال زندگی در آبادان خود را بومی این منطقه می‌داند در این گفت‌وگوی اختصاصی از چالش‌های مدیریتی‌اش در موسسه ورزشی صنعت نفت آبادان گفت و استعفاهایی که تا امروز با آن موافقت نشده است.

داستان ورودتان به آبادان به چه سالی برمی‌گردد؟

در روزهای جنگ زیاد در آبادان و شلمچه حاضر بودم ولی به صورت مستمر از سال ۶۹ به آبادان آمدم.

این جابجایی با چه نیتی بود؟

در آزمون استخدامی پالایشگاه شرکت کردم و قبول شدم.

پس علت اصلی، شرایط شغلی بود؟

در جاهای دیگر هم می‌توانستم مشغول به کار شوم ولی آبادان را دوست داشتم به همین دلیل اینجا را انتخاب کردم.

همزمان دانشجوی دانشکده نفت آبادان هم بودید؟

بله. مهندسی شیمی، گرایش پتروشیمی را از این دانشکده گرفتم.

به سال ۸۸ بر می‌گردیم، قبل از موسسه ورزشی صنعت نفت در اداره کالای پالایشگاه آبادان مدیریت می‌کردید که پیشنهاد حضور در این موسسه به شما داده شد؛ با چه سابقه ورزشی این درخواست از شما شد؟

قبل از مجروح شدنم در جنگ تحمیلی، دروازه‌بان تیم پاس اندیمشک بودم، در آن زمان تیمی با کمک دوستانم تشکیل داده بودیم و موفق شدیم به لیگ استان هم راه پیدا کنیم، بعد از پیشنهاد صنعت نفت به دلیل علاقه‌ام به فوتبال پذیرفتم.

این اتفاق بدون سابقه مدیریتی ورزشی شما محقق شد؟

مدیریت ورزشی نه ولی در فضاهای دیگری مدیریت کرده بودم. بعد از فارغ‌التحصیلی، مدیر و هماهنگ‌کننده پروژه فاز یک پالایشگاه بودم در آنجا که عملکردم را دیدند به بندر صادراتی ماهشهر منتقل شدم که حدود چهار سال هم در این بندر شاغل بودم.

مجموعه‌ای با حاشیه‌های فراوان و همیشگی؛ چه طور شد که دل به دریا زدید و به این فضا ورود کردید؟

همیشه به دنبال کارهای سخت هستم.

که این سخت بودن با توجه به شرایط متفاوت لیگ یک، مشکل‌تر هم می‌شد.

قبل از حضور من، لیگ یک در دو گروه دنبال می‌شد و فکر کنم تیم در جمع دو گروه و بین ۲۸ تیم بیستم شد؛ شرایط دشوار بود.

با بیژن ذوالفقارنسب شروع کردید.

بله، تا بازی با پیام شیراز در کنار دکتر ذوالفقارنسب ادامه دادیم و بعد از آن دیدیم شاید ادامه کار با ایشان مانع از رسیدن به اهدافمان که صعود به لیگ برتر بود، شود به همین دلیل همکاری‌مان را قطع کردیم.


شاید نیاز باشد کمی به روشنگری در خصوص اتفاقات سال‌های دور بپردازیم، به عنوان مثال در رابطه با قطع همکاری با ذوالفقارنسب در آن برهه از زمان حرف و حدیث‌هایی مبنی بر عدم علاقه بازیکنان به حضور وی در تیم وجود داشت.

سیاست کاری من هیچ زمانی اینگونه نبوده و نخواهد بود و این جدایی تنها یک توافق دو طرفه بود؛ هیچ دلیل دیگری غیر از چیزی که گفتم وجود نداشت.

و بعد از ذوالفقارنسب، آلفردو کاسیمیروی پرتغالی، گزینه بعدی شما بود.

با آلفردو ۷۰ هزار دلار قرارداد بستیم که قرارداد پایینی محسوب می‌شد، ولی پاداش صعود را برایش ۳۵ هزار دلار در نظر گرفتیم که با صعود تیم به لیگ برتر پاداش را هم دریافت کرد و فصل بعد هم با وی ادامه دادیم.

صعود در یک بازی عجیب و خاطره‌ساز، برد پنج بر یک مقابل داماش غیرمنتظره نبود؟

صنعت نفت طی ۱۵ سال اخیر دو بار فوتبالی و مقتدرانه به لیگ برتر صعود کرده و هر دو بار تحت مدیرعاملی من بوده است، یکی در فصل ۸۸، ۸۹ و یکی هم در فصل گذشته.

ولی بعد از آن صعود هم عده‌ای به دنبال ایجاد شبهه در آن بودند.

جالب است. مگر می‌شود من که در آن زمان هیچکس را نمی‌شناختم چنین نفوذی داشته باشم آن هم در برابر تیمی که مدیری قدرتمند مثل عابدینی داشت. در همان بازی با داماش، عابدینی ۲۵ دقیقه‌ بازی را متوقف کرد ولی خواست خدا بود که ۵ بر یک برنده شویم و در بازی برگشت هم دو بر یک برنده‌ میدان بودیم؛ تیم واقعا دلچسب بازی می‌کرد.

به صورت واقعی حسن هوری در بسته شدن آن تیم چقدر نقش داشت؟

کلا انسانی مشورت‌پذیر هستم و در آن فصل نه تنها از تجربه حسن هوری بلکه از تجربه سایر بازیکنان و حتی آقای رضاییان در اهواز استفاده کردم.

یعنی معتقدید آن تیم با یک نظر جمعی بسته شد؟

در همان سال ۸۸ ذوالفقارنسب لیستی به ما داد که در هر پست چند نفر معرفی شده بودند و چند نفر از بازیکنان فصل قبل که از بازیکنان بومی آبادان بودند مانند علی مطوری، حسین سلامی، حمید خفایی و دو سه نفر دیگر را هم نمی‌خواست. در لیستی که ارائه کرد اولویت‌بندی وجود داشت و فهرستی دقیق و مشخص بود، به جز یک بازیکن بقیه همه انتخاب سرمربی بودند.

هوری هم انتخاب ذوالفقارنسب بود؟

اولویت اول برای سنگربانی تیم بود و اعتقادش بر این بود که بیشتر از بازیکن‌های بومی خوزستان استفاده کند، در تیم آن زمان ۱۵ یا ۱۶ نفر بومی داشتیم.

و آن تیم بالاخره با آلفردو لیگ برتری شد و در شرایط بسیار دشوار و با زمان خیلی کم کار را شروع کردید.

از بازی دوم پلی‌آف لیگ یک با داماش گیلان، به مدت ۱۲روز کاری برای بستن تیم فرصت داشتیم که بازیکن بگیریم، قرارداد ببندیم، تمرین کنیم، اردو هم برویم و برای حضور در لیگ برتر آماده شویم. بازی اول ما با شاهین بوشهر بود، از فدراسیون فرصت خواستیم و گفتند برای جابه‌جایی زمان بازی باید تیم مقابل موافقت کند، با حمید استیلی، سرمربی وقت شاهین تماس گرفتیم که قبول نکرد، بازی را در سر وقت مقرر در بوشهر انجام دادیم و دو بر یک هم به پیروزی رسیدیم.

چهار هفته صدر جدول بودید؟

بله، تیم استراحتی نداشت و همین موضوع باعث شد در ادامه افت کنیم. مطمئنا بازی زیادی که انجام دادند بدون استراحت کافی، توان بازیکنان را از بین برد، البته تا اسفند ۸۹ که تیم را تحویل دادم در رده‌ هشتم جدول بودیم.

چرا استعفا دادید؟

مدیریت پالایشگاه در آن زمان عوض شده بود، مستقیما نگفتند استعفا بده ولی شرایط را جوری تغییر دادند که مجبور به این کار شوم، قبل از آن مدیرعامل و نایب رئیس باشگاه بودم، با عوض شدن مدیریت من را از هیئت مدیره کنار گذاشتند، بیشترین فشار بر روی مدیرعامل است.

پس یک استعفای تحت فشار دادید؟

فقط اسمم را نگه داشتند. تیم در جایگاهی مناسب قرار داشت و می‌گفتند شاید با این عزل افت کند، بودجه هم در اختیارمان قرار نمی‌دادند و شدیدا تحت فشار بودیم. نزدیک به ۴ یا ۵ ماه هیچ پولی به ما ندادند، به همین دلیل تصمیم گرفتم استعفا بدهم زیرا بازیکنان زن و بچه داشتند و سرپرست‌ها هم جیب‌هایشان خالی شده بود، بعد از انتخاب هیئت مدیره بحث جابه‌جایی‌ها مطرح شد.


با این اوصاف فکر کنم به سرعت با استعفایتان موافقت کردند؟

در آن برهه از زمان می‌خواستم مجید باقری‌نیا را بیاورم، صبح روزی که قرار بود این مربی سر تمرین بیاید، پیامکی رسید که رئیس هیئت مدیره گفته سرمربی موردنظر را معرفی نکنید.

شما با باقری‌نیا تمام کرده بودید؟

به نظر من بهترین گزینه‌ای که می‌توانستیم با او تیم را حفظ کنیم باقری‌نیا بود. آخرین بازی که مدیرعامل بودم بازی با ملوان بود که دو بر یک هم پیروز شدیم، بعد از آن بازی به تهران و نزد امیری رفتم. در آنجا گفت که به این نتیجه رسیدیم که باقری‌نیا برای سرمربی‌گری تیم مناسب نیست، من هم در پاسخ گفتم اگر سرمربی من را قبول ندارید، از سمتم استعفا می‌دهم.

در آن زمان پارو مربی موقت بود؟

بله، بازی با ملوان مربی موقت بود. یک روز اصغر احمدی و احمد پارو به دیدنم آمدند که جلسه‌ هیئت مدیره است و به خاطر ما در جلسه شرکت کنید، در جلسه آقای حکمت و اعضای هیئت مدیره هم حضور داشتند، گفتم نمی‌توانم با این شرایط کار کنم، مگر می‌شود مدیرعامل باشی و حق رأی نداشته باشی و یا عضو هیئت مدیره نباشی، تنها معنی این کار محترمانه کنار گذاشتن است.

بعد از آن جلسه کاملا از موسسه و ورزش منفک شدید؟

بله. از سال ۸۹ تا ۹۳ هیچ فعالیت فوتبالی نداشتم.

و طی این سال‌ها هیچ کجا در خصوص ورزش صحبتی نکردید.

دوست ندارم با رفتنم از یک مجموعه، در مورد مدیریت و عملکرد جدیدش اظهارنظر کنم، اعتقاد دارم تا امروز با هر تفکر و روشی سیستم را اداره کردم، مدیر جدید هم حق دارد با روش خودش موسسه را مدیریت کند.

در این سال‌ها هیچوقت پیشنهاد حضور مجدد در مجموعه ورزشی صنعت نفت به شما نشد؟

در سه مقطع متفاوت پیشنهاد داشتم ولی نپذیرفتم.

در سال ۹۳ چه جذابیتی ایجاد شد که دوباره با حضور در صنعت نفت موافقت کردید؟

با اسماعیل اسلامی در منزل شخصی‌ام نشسته بودیم که آقای ابوالحسنی تماس گرفت و گفت هیئت مدیره نفت را اعلام کردند، همه را نام برد و اسم من و خودش هم در بین آنها بود.

یعنی شما از این انتخاب مطلع نبودید؟

به هیچ وجه خبری نداشتم و گفتم نباید در ابتدا از من سئوال شود که می‌خواهم فعالیت کنم یا خیر.


از همان ابتدا هم گزینه مدیرعاملی بودید؟

در مهمانسرای نفت جلسه گرفتیم و بحث بر سر انتخاب مدیرعامل حدود دو ساعت به طول انجامید، به من پیشنهاد شد و نپذیرفتم و گفتم میرزایی، گودرزی، شاملی و بشاگردی سابقه این کار را داشتند و می‌توانند مدیرعامل شوند و بعد از کلی بحث به اجبار مدیرعاملی را قبول کردم.

بالاخره شما دوباره مدیرعامل شدید، تیم بسته شد و نتایج خوبی هم داشتید تا پنج هفته‌ آخر.

هدف و استراتژی‌مان در همان سال این بود که از جوانان آبادان استفاده کنیم که اگر خاطرتان باشد حدود ۱۷ یا ۱۸نفر از بازیکنان بومی آبادان بودند؛ همه چیز خوب بود تا هفته‌های آخر که مصدومیت‌ها و محرومیت‌ها گریبان‌گیرمان شد، تیم ما یک لوزی تهاجمی داشت که همه‌ حریفان را فلج کرده بود ولی در بازی اول نیم فصل حامد طاهازاده، رباط پاره کرد و بازی با پارسه در تهران زبیر نیک‌نفس مصدوم شد. به جرات می‌توانم بگویم ویران‌کننده بودند. بعد از آنها هر بازیکنی را در آن پست‌ها گذاشتیم جواب نداد و توان تیممان پایین آمد و در چهار یا پنج هفته آخر باز هم مصدومیت‌ها و محرومیت‌هایی داشتیم، مرداسی را محروم کردند، حسن هوری چند جلسه مصدوم بود، حسین بغلانی را نداشتیم و در کل ۶ یا ۷ نفر از بازیکنان اصلی‌مان را از دست دادیم.

در کنار این اتفاقات فوتبالی باز هم بعد از این عدم صعود صحبت‌هایی در فضاهای مختلف مبنی بر خواست قلبی مجموعه به ماندگاری در لیگ یک مطرح شد.

بعضی معتقدند صنعت نفت در دهه ۷۰ بهترین تیم را داشته در صورتی که همان‌ها اعتقاد داشتند تیم آن سال ما بهتر از دهه ۷۰ بازی می‌کرد بله، می‌گفتند این‌ها به عمد بالا نیامدند در صورتیکه از همان سال اول دنبال صعود بودیم و تنها مشکل همان مصدومیت‌هایمان بود. بازی‌های فوق‌العاده‌ای انجام می‌دادیم و تیم‌مان کاملا شاداب و باطراوت بود و فوتبال بسیار زیبایی بازی می‌کردیم. بعضی معتقدند صنعت نفت در دهه ۷۰ بهترین تیم را داشته در صورتی که همان‌ها اعتقاد داشتند تیم آن سال ما بهتر از دهه ۷۰ بازی می‌کرد. اگر یادتان باشد در مراسمی برای مرحوم مظلومی در آبادان با استقلال تهران روبرو شدیم و قلعه‌نوعی همان موقع خواهان سه بازیکن‌مان شد؛ همه ما را به خاطر این موضوع متهم کردند ولی هیچکس به این مهم توجه نکرد که در همین سالها بیش از پنج میلیارد بدهی سال‌های قبل موسسه که مربوط به بدهی مالیاتی و طلب بازیکنان و مربیان قبلی بود را تسویه کردیم.

چرا در همان زمان به این صحبت‎‌ها واکنش جدی نشان ندادید؟

عده‌ای اصلا بحث‌شان صعود یا عدم صعود نیست و نخواهد بود و با پاسخ ما راضی نمی‌شوند؛ بازیکنان تقریبا خروجی‌های تیم‌های پایه خودمان بودند، این بار بهانه‌شان این بود که چند بچه در تیم بازی می‌کنند، این افراد تنها قصد اذیت کردن داشتند و دوست نداشتند که ما باشیم و تیم نتیجه بگیرد. حتی به استاندار هم گفته بودند که این‌ها از عمد بالا نیامدند.

بعد از این اتفاق مدتی هم بحث خرید سهمیه فولاد خوزستان پیش آمد، چرا به این خرید تن ندادید؟

به عنوان شخصی که سابقه‌ ۲۷ساله حضور در آبادان دارم، به این شهر تعصب دارم و ما که ادعای مهد فوتبال بودن را داریم خرید امتیاز برایمان کار صحیحی نیست؛ برچسبی بر پیشانی این شهر می‌خورد که تا ابد باقی خواهد ماند، مانند فولاد که حتی وقتی قهرمان می‌شود، می‌گویند شما امتیاز سپاهان نوین را خریدید. در بحث فولاد نوین فشارهای زیادی را متحمل شدیم، بعد در برنامه پخش زنده تلویزیونی حضور پیدا کردم و خیلی شفاف گفتم نه خودم و نه هیئت مدیره موافق خرید امتیاز فولاد نوین نیستیم و فکر می‌کنم فوتبال دوستان آبادانی هم با این کار موافق نباشند که با امتیاز تیم دیگری به لیگ برتر بیایند. حتی برایمان دردسر شد که چرا استاندار وقت می‌گوید امتیاز این تیم را بخریم و شما مخالفت کردید، من هم در جواب گفتم این نظر من است و اگر ایشان می‌تواند بخرد، بخرد زیرا ما بودجه‌ای برای این کار نداریم و قول دادم در فصل بعد به هر طریقی شده تیم به لیگ برتر بیاید که خوشبختانه هم موفق به صعود شدیم.


زمانی که تیم را بستید استارت کارهای زیربنایی در موسسه ورزشی صنعت نفت هم آغاز شده بود.

از فصل قبل این کارها را آغاز کرده بودیم. کار باشگاه را نیز از سال ۸۸ استارت زده بودیم ولی با رفتنم فعالیت‌ها خوابید و دوباره به جریان افتاد.

فصل دوم حضورتان در صنعت نفت در حالی آغاز شد که عمر حضور مانوئل به عنوان سرمربی در آن خیلی طولانی نشد.

ما با کادر فنی فصل قبل بسته بودیم و واقعیت این بود که خیلی خوب فوتبال بازی می‌کردیم ولی برای گل زدن مشکل داشتیم و به آن چه که مدنظرمان بود نرسیدیم و مجبور شدیم سرمربی را تعویض کنیم، از دو بازی قبل از نیم فصل و در مجموع برای سه بازی موقتا آقای خوشکلام سرمربی بود، دو بازی اول را بردیم و بازی سوم که با ایران‌جوان بوشهر بود در شرایط بسیار بدی بازی کردیم که اگر آن بازندگی و شرایط نامطلوب نبود، سه امتیاز آنجا را هم از آن خود می‌کردیم. بعد از آن با آقای دست‌نشان شروع کردیم.

قبل از این سه بازی با دست‌نشان صحبت کرده بودید؟

خیر، ما دو یا سه گزینه را مدنظر داشتیم که ببینیم با کدام به توافق می‌رسیم که بقیه عدد و رقم بسیار کلانی طلب می‌کردند و تمام مذاکراتمان هم در تهران در حضور آقای نصر و بیگدلی بود، در مجموع با سه سرمربی صحبت کردیم، اول کمالوند و دوم فیروز کریمی که اعتقاد داشتند تیم بالا نمی‌آید، ولی من تیمم را می‌شناختم و می‌دانستم که مربی‌ می‌خواهد که از نظر روحی و روانی بتواند بازیکن را در دست خود بگیرد، با دست‌نشان صحبت کردیم که در آن زمان مربی ماشین‌سازی بود و جایگاه خوبی در لیگ داشت و از همان موقع مشخص بود که جزو صعودکننده‌هاست و در نهایت با ایشان توافق کردیم.

تیمی که امسال به لیگ برتر صعود کرد با چه بودجه‌ای بسته شد؟

برای کل موسسه (تیم اصلی، نفت نوین، تیم‌های پایه و مدرسه فوتبال) چیزی بین هفت تا هشت میلیارد تومان هزینه کردیم که بیشتر از یک میلیارد از هزینه دو فصل قبل کمتر بود.

در این بین سهم تیم فوتبال بزرگسالان چقدر بود؟

شاید باور نکنید اما بودجه سال ۹۳، ۹۴ از سال ۸۹، ۹۰ که خودم کنار تیم بودم کمتر بود، بیشتر از بازیکنان با قیمت پایین و بومی استفاده کردیم.

دستمزد خودتان چقدر بود؟

هیچ دستمزدی دریافت نکردم.

یعنی دو فصل مدیریت مجموعه‌ای با این سطح از حواشی بدون دریافت مالی؟

دو بار به لیگ برتر صعود کردم هر دو بار حتی ریالی پاداش به من ندادند و تنها حقوق پالایشگاه را دریافت می‌کردم.

پس چرا این همه بحث در خصوص دریافت‌های غیرمتعارف شما در فضاهای مجازی دیده می‌شود؟

هر شخصی پولی داده بیاید بگوید. در سال ۸۸، ۸۹ که صعود کردیم که همزمان مدیر کالا بودم که بازدهی بسیار خوبی داشت و همان فصل هم تیم به لیگ برتر صعود کرد، برای اولین بار شایستگی کاری‌ام را B دادند، یعنی نه تنها پولی نگرفتم بلکه حق شغلی‌ام نیز تضییع شد.

این کنش‌های متفاوت در فضای مجازی روی روحیه خانواده شما تاثیری نداشته است؟

خیلی زیاد. برادرزاده‌ام تماس گرفت و گفت«تو را به خدا قسم از این تیم بگذر» . متاسفانه برای کنترل فضای مجازی قانون و مقرراتی وجود ندارد که بتوانیم پیگیری کنیم و به نتیجه برسیم.


یکی دیگر از چالش‌های همیشگی حضور شما در مجموعه ورزشی صنعت نفت آبادان، «غیربومی» بودن علی عیسی‌زاده است.

نه تنها مردم عادی بلکه یکی از نماینده‌ها هم که خودش قانون‌گذار است این موضوع را عنوان کرد در صورتیکه قانون گفته شخصی که چهار سال در مکانی ساکن باشد بومی محسوب می‌شود و من ۲۷سال است در آبادان هستم و بچه‌هایم متولد و بزرگ شده‌ این شهر هستند. باور کنید دختر دومم آنقدر به آبادان تعصب دارد که هیچکس حق ندارد پیش او در خصوص این شهر بد بگوید. یک بار جوانی ۲۰ یا ۲۱ ساله می‌گفت خوب است که بردیم ولی حیف که با مدیر غیربومی برنده شدیم، در صورتی که من حداقل ۶ سال بیشتر از سن او در آبادان زندگی کرده‌ام.

علی عیسی‌زاده این روزها اندیمشکی است یا آبادانی؟

حالا دیگر در اندیمشک کسی من را نمی‌شناسد و ۲۷ سال است در آبادان هستم هر چند که هنوز اینجا مرا غیر بومی می‌دانند.

در لیگ جاری هم خوب شروع کردید ولی دو شوک-شکست‌های خانگی مقابل سایپا و ذوب‌آهن- شرایط را کمی برای صنعت نفت دشوار کرده است.

به هر حال کارمان را از همان اول سخت شروع کردیم؛ خودتان بهتر می‌دانید وضعیت جغرافیایی اینجا وضعیت مناسبی نیست، گرمای هوا، گرد و غبار و عدم امکانات باعث می‌شود که بازیکنان سخت به صنعت نفت بیایند و از طرفی هم به لیگ برتر آمده بودیم و وزارت نفت نمی‌توانست از نظر مالی کمکی به ما کند، در اینجا منطقه آزاد کمک بسیار بزرگی به ما کرد و اگر این کمک نبود ما حالا در آخر جدول بودیم ولی در کل تا به امروز نتایج بدی نگرفته‌ایم.

عملکرد خارجی‌های تیم در فصل جاری را چطور ارزیابی می‌کنید؟

با توجه به رزومه و فیلم‌هایی که در اختیارمان بود، با کادر فنی جلسه گرفتیم و ارزیابی کردیم ولی بازیکن اهل کلمبیا از نظر روحی و روانی نتوانست خودش را با محیط وقف دهد؛ این موضوع ممکن است گریبان بازیکنان داخلی را هم بگیرد. مثلا تیموریان که کاپیتان تیم ملی بود در ماشین‌سازی نتوانست خوب کار کند، در ابتدای فصل می‌گفتیم ماشین‌سازی بهترین نقل و انتقالات را انجام داده و همه اعتقاد داشتند برای آسیایی شدن تیم را می‌بندند ولی در حال حاضر کجای جدول قرار دارند.

در نیم‌فصل بازیکنان جدید به صنعت نفت اضافه می‌شوند؟

اگر دست‌نشان بخواهد بازیکن می‌گیریم و آمادگی این کار را هم داریم.

تیم فعلی به صورت واقعی با چه هزینه‌ای راهی مسابقات شده است؟

به صورت کلی ۹ میلیارد تومان هزینه کردیم. امسال سالی بود که تمام قراردادها را در سایت فدراسیون اعلام کردند که تنها سیاه‌جامگان و صبا پایین‌تر از ما بودند و اختلاف زیادی هم با صنعت نفت ندارند و مثلا تیمی مثل استقلال تهران با ۳۶میلیارد در صدر این جدول است.

شایعاتی مبنی بر استعفای چندباره شما در یک سال اخیر شنیده شد، آیا واقعا قصد ادامه همکاری با موسسه صنعت نفت را نداشتید؟

بعد از صعود در فصل قبل قصد داشتم دیگر ادامه ندهم، در این خصوص با کاظمی، معاون وزیر هم صحبت کردم، اتفاقا فردی فوتبالی و کاملا با فوتبال قدیم آبادان آشنا است، بعد از شنیدن صحبت‌هایشان که البته کاملا منطقی هم بود و گفت صلاح نمی‌دانیم شما در این زمان استعفا بدهید، گفتم چهار بازی بسیار سخت داریم که سه حریفمان مدعی قهرمانی هستند و من بعد از این بازی‌ها استعفا می‌دهم، گفتم به تیمم اعتقاد دارم و نتایج خوبی می‌گیریم، آنها هم قبول کردند که بعد از چهار بازی استعفا دهم البته این بار چهارمی بود که برای استعفا اقدام کرده بودم و بعد از بازی‌ها دوباره دیگر هم پیششان رفته بودم.

علت این اصرار به استعفا چه بود؟

فشار زیادی به من و خانواده‌ام وارد می‌شد، فشارهایی که بسیاری از آنها مربوط به همین فضاهای مجازی بود.

چه شد که ماندید؟

به هر سه نماینده آبادان در مجلس اعلام کردم نمی‌توانم در پستم بمانم، قول مساعد پشتیبانی دادند ولی گفتم اصلا روحیه خوبی برای ادامه کار ندارم و در حال حاضر تیم در جایگاه مناسبی است و امتیاز خوبی هم دارد و با خیال آسوده می‌گویم که در لیگ برتر خواهد ماند، نماینده‌ها جلسه‌ای با آقای کاظمی، معاون وزیر داشتند و در آن جلسه هر کدام بیش از ۱۰ دقیقه با من صحبت کردند، قرار بر این شد که به آبادان بیایند و مابقی صحبت‌ها حضوری انجام شود..


آمدند، صحبت کردند و ماندید؟

وقتی به دکتر عامر کعبی گفتم دارم برای خداحافظی از تیم به سر تمرین می‌روم، اصرار کرد که این کار را انجام ندهم و تا فردا صبر کنم زمانی که تعیین کرده بودند نیامدند و بعد از چند روز با نصر تماس گرفتم و گفتم دارم می‌روم سر زمین پیروز تا از بچه‌ها خداحافظی کنم، بعد گوشی‌ام را خاموش کردم، در طول مسیر با سرپرست تیم تماس گرفتم که بچه‌ها تمرین را شروع نکنند تا برسم، به محض روشن کردن گوشی پیامی از دکتر عامر کعبی دریافت کردم که بلافاصله تماس گرفتم، گفتم دارم برای خداحافظی از تیم به سر تمرین می‌روم، اصرار کرد که این کار را انجام نده و تا فردا صبر کن و قرارمان فردا ساعت هشت در خانه ملت شد که در این جلسه عامر کعبی، شرفی، جوهری، قاسمی و چند تن از پیشکسوتان آمده بودند، گفتند از فعالیت‌هایتان بازدید کنیم، تازه آنجا متوجه شدند که کارها به طور همزمان در حال پیگیری است، بعد به دفتر باشگاه آمدیم که شاملی و داوری نیز به جمع‌مان اضافه شدند، در همان‌جا گفتم قصد ماندن ندارم ولی با اصرار شما و آقای کاظمی می‌مانم ولی نمی‌خواهم پلی برای دیگری باشم یعنی تیم را تا جایی برسانم بعد شخص دیگری بیاید و بر سر کار بنشیند و اگر می‌خواهید بمانم باید اجاره بدهید سه سال کار کنم تا بتوانم به اهدافم برسم. همانجا آقایان شرفی و کعبی گفتند امضا می‌کنیم که شما سه فصل هستید، شب قبل از این نشست آقای مختار تصادف کرده بود به همین دلیل نتوانست در جلسه حضور پیدا کند.

گویا در پایان فصل سوم حضورتان در لیگ برتر قول آسیایی شدن داده‌اید.

بله. ولی در سال اول هدفم ماندن در لیگ است.

یکی دیگر از بحث‌های همیشگی مدیریت شما مربوط به نقش محمد عیسی‌زاده -برادرتان- در جذب بازیکن بوده است؛ برادر شما بانی اصلی حضور برخی از بازیکنان در صنعت نفت است؟

محمد مورد اعتمادم است، در فصل ۹۳، ۹۴ و این فصل اگر کمک‌های وی نبود شاید نمی‌توانستیم قراردادهایمان را تا این حد پایین ببندیم، شما در همین صنعت نفت شاهد بودید در سال‌های گذشته با فردی که رزومه سرمربی‌گری پایینی داشت قرارداد ۴۲۰ هزار دلاری بستند، ولی ما با سرمربی‌ای با رزومه‌ای که در سایت فیفا موجود است و نمی‌توان منکر آن شد و آخرین قراردادش به عنوان سرمربی یکی از تیم‌های ملی آفریقایی بود؛ ۹۵ هزار دلار قرارداد منعقد کردیم، تمام کادر فنی با یک نفر اضافه کلا شد ۲۱۰هزار دلار ولی کادر فنی سه نفره‌ آنها ۶۲۰ هزار دلار بود.

محمد عیسی‌زاده بابت حضور این مربیان به عنوان منیجر رسمی، چه دستمزدی را دریافت می‌کند؟

در این قضایا حتی ریالی بابت منیجر هزینه نکردیم و محمد تنها به خاطر من کمک می‌کرد، شما وقتی بخواهید به منیجر پول دهید در قرارداد قید می‌کنید و دارای سه امضا است، پیشنهاد من این است که قراردادهای منیجر، بازیکنان خارجی و سرمربی‌های باشگاه را با قراردادهای دو فصل اخیر مقایسه کنید و خودتان اختلاف بین این‌ها را مشاهده کنید.

می‌پذیرید یکی از علت‌های اصلی هجمه‌های فضاهای مجازی علیه شما در خصوص موضوعاتی همچون«غیربومی بودن»،«دخل و تصرف برادرتان در بحث قراردادها» و یا« تسلط حسن هوری بر تیم» به خصوصیت رسانه‌گریزی شما مرتبط می‌شود؟

نه به دنبال معروفیت هستم و نه زیاد دوست دارم فعالیتی در این مسیر انجام بدهم، دنبال سیاست هم نیستم و دوست دارم عملکردم گویای تمام مطالب باشد؛ به هر حال کسانی که برخی حرف‌ها را پشت سر من و مجموعه می‌زنند، به دنبال ایجاد حاشیه هستند و می‌خواهند چوب لای چرخ تیم بگذارند.

با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از خبرگزاری مهر، تاریخ انتشار: 1 دی 1395، کد مطلب: 3853591، www.mehrnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین