شعارسال: «عبدالعلی دستغیب» عصر دیروز(پنجشنبه 23 دیماه) در مراسمی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و برای نکوداشتش گفت: اینکه ما در میان ملتی مولد، به تولید دست پیدا نکنیم، چه تولید صنعتی و تکنولوژیک، چه ادبی و هنری، تاریخ بیرحمانه ما را حذف خواهد کرد.
او با تصریح اینکه ایران با این همه داشتههایش باید چشم و چراغ آسیا و جهان باشد، اعتقاد دارد که این زمانی محقق خواهد شد که به ارزشهای فرهنگی و دموکراتیک بها بدهیم.
دستغیب با بیان اینکه به سربردن در یک فضای مطمئن و با امنیت روانی، علمی و اندیشگانی یک آرزوی دیرینه است، گفت: من تعجب میکنم که اگر اوضاع اینگونه بود چطور سعدی و مولوی و بیرونی این کارها را انجام دادند و اگر آنان چنین مطالبی را از خود برجای گذاشته و گفتهاند، ما چهکارهایم؟
او فرهنگ را خلاقیت دانست و نه آداب و رسوم و گفت: آداب و رسوم در همه جا هست، اما زمانیکه ما ارثیههای گذشته را به محک نقد زده و انتخاب میکنیم که متناسب با نسل جوان باشد، فرهنگ نام دارد.
دستغیب با اشاره به مباحث طرح شده در خصوص تعیین پایتختی فرهنگی و اختلافنظرهای پیرامون این موضوع، با تأکید براینکه اصفهان شهری تاریخی و بزرگ بوده و خراسان بزرگ هم با داشتن خیام و غزالیها و ابنسینا و بیرونی و خوارزمیها و فردوسی و دقیقی و رودکی، حق بزرگی بر گردن ادبیات فارسی دارد، گفت: ما همه فرزندان یک آب و خاک هستیم اما اسم باید مسما داشته باشد.
او ادامه داد: زمانیکه میگوئیم شیراز پایتخت فرهنگی است، باید آثار و نتایجی داشته باشد. ارتباط زبانی و اشتراک معنوی که راهنمای ما ایرانیان بوده اگر نگویم مضمحل شده، اما در حال اضمحلال است. روزنامهها و مطبوعات پر از اغلاط زبانی است.
دستغیب گفت: شعر بزرگ و شعرای بزرگی داشتیم اما در کنارش وسیله شناخت شاعران و ادبای خود را نداشتیم. اگر میخواهیم شیراز پایتخت فرهنگی ایران بشود که بالقوه است و میتواند بالفعل درآید، باید تولید فرهنگ کرد و برای تولید فرهنگ آزادی لازم است.
وی در عین حال تصریح کرد که او نه سیاستمدار است و نه به سیاست کاری دارد و تنها نکاتی را که به نظرش اهمیت دارد را مطرح میکند.
دستغیب با قرائت این مصرع که؛ در من نفسی به سعی ساقی ماندست، گفت: در این چند سال که توانائی جسمی نداشتم، کارهایی را در حد توان سنی انجام داده و متوجه شدم ادبیات ایران آنطور که باید و شاید معرفی نشده است. البته حافظ و سعدی و فردوسی و مولانا ... مشهور هستند و نامشان برده میشود اما هنوز تحقیقی جامع پیرامون این شعرا هم نداریم.
این نویسنده و پژوهشگر گفت: من به سهم خود و با همکاری آقای میهماندوست، کتابی را با زحمت زیاد تهیه کرده و چهاربار ویرایش کرده و نام خوشه پروین، بر آن گذاشتهایم که هفت ستاره مشهور شعر شامل فردوسی، نظامی، خیام، سعدی، حافظ،مولوی و عبید زاکانی را با هفت شاعر معاصر، مورد بررسی قرار داده است.
دستغیب گفت: در این اثر، بهدنبال این بودیم که شاعرانگی ایرانیان و یافتن علت اینکه چرا اینقدر شعر در اندیشه ایرانیان رسوخ کرده است را نشان دهیم و اینکه تا چه حد موفق بودهایم را باید صاحبنظران مشخص کنند.