شعار سال: به نقل از ايرنا،
بسياري از کارشناسان و انديشمندان حوزه اجتماعي نسبت به وراثتيشدن فقر در
جامعه، بهويژه در ميان افراد بيخانمان يا صاحبان مشاغل کاذب هشدار
ميدهند.
آنان بر اين باور هستند بيبرنامگي در زمينه پيشگيري از افزايش شمار بيخانمانها ممکن است در آينده مشکلات فراواني در سطح خرد و کلان بهوجود آورد. اگر افزايش شمار بيخانمانها با رويه کنوني ادامه يابد، بايد در آينده شاهد دورهمايي گروههايي باشيم که مذهب و زبان، علت همزيستي آنها نيست بلکه راندهشدن از محيط اجتماعي و رويآوردن به کارهايي که در شأن انسان اجتماعي نيست، مهمترين ويژگي پيونددهنده آنان محسوب ميشود اما چرا با وجود اينکه ما در چهار دهه اخير بيشترين تغيير را در حوزههاي اجتماعي داشتيم، احتمال شکلگيري يکشبه گروه فقير در کشور قابل پيشبيني است؟ فضاي باز و برابريهاي اجتماعيای که ثمره پيروزي انقلاب اسلامي بود، موجب شد تحرک طبقاتي در جامعه ما حالتي شناور پيدا کند. مسئولان پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با تأسيس مدارس و دايرکردن آن در تمامي نقاط کشور، به نوعي کلاسها را براي کودکان تبديل به کارگاههاي استعداديابي کردند.
فراهمشدن زمينه براي شکوفايي استعداد دانشآموزان موجب شد تحرک اجتماعي در بيشتر نقاط کشور، بهويژه مناطق محروم از حالت افقي به عمودي تبديل شود. در تعريف اين دو نوع تحرک بايد گفت تحرک عمودي به تغيير منزلت فرد از يک طبقه اجتماعي به طبقه ديگر اطلاق ميشود و بهطور معمول، ثروت و پايگاه اجتماعي او را ارتقا ميبخشد، درحاليکه در تحرک افقي، فرد فقط ميتواند از يک طبقه به طبقه همسان خود برود، بدون اينکه تغيير محسوسي در شيوه و سبک زندگي او ايجاد شود ولی با اين وجود، گسترش برخي معضلهاي اجتماعي مانند اعتياد، فقر، تکديگري و افزايش شمار دختران فراري در جامعه، موجب شد در شلوغي کلانشهرها، شاهد گسترش مشاغل کاذبي مانند خردهفروشي، جمعآوري زباله و تکديگري بهصورت خانوادگي باشيم. کودکاني که اين روزها در آغوش پدر و مادر به تکديگري و فروش مواد، گل و اسپند در خيابانها مشغول هستند، ثمره ازدواج پدر يا مادري هستند که با در پيشگرفتن زندگي ناسالم در سايه طلاق و اعتياد به نوعي فرزندان خود را زودتر از آنچه تصور ميشد، وارد بازار کار کردهاند؛ کاري که نهتنها به فرزند شخصيت اجتماعي نميدهد بلکه او را به نوعي از محيطهاي اجتماعي مانند کلاس درس دور خواهد کرد.
تا زماني که والدين چنين فرزنداني هدف از تولد آنان را درآمدزايي از طريق خردهفروشي، اجاره کودک و تکديگري بدانند، به يقين تربيت و سالم تحويلدادن آنان به جامعه، در اولويتهاي چندم قرار ميگيرد. اين شيوه از تربيت و زندگي در فقر ساختهشده والدين ممکن است در ادامه همچنان همراه فرزندان باشد. با اين شرايط، نميتوان از فرزندان پدر و مادري که با ترغيب فرزندان خود به کارهايي مانند گلفروشي، دودکردن اسپند و جمعآوري زباله از سطلهاي آشغال شهرداري سعي در ادامه زندگي دارند، انتظار تحرک در جهت عمودي داشت زيرا براي خانوادههايي با اين شرايط، تأمين نيازهاي زيستي و اوليه، مهمترين اولويت زندگي بوده و فرزندان اين قشر ممکن است با اندک درآمد، خود را از لحاظ اقتصادي مستقل ببينند و حس کاذب استقلال اقتصادي، آنان را از حضور در کلاسهاي درس و ديگر فعاليتهاي اجتماعي بازدارد. گريز از مدرسه و رويآوري به مشاغل کاذب، تنها خصيصه فرزندان اين گروه نيست.
يکي
ديگر از ويژگيهايي که شبهگروه بيخانمانها ممکن است داشته باشند،
دهنکجي به قوانين شرعي و عرفي است. اين روزها مشاهده ميشود
کارتنخوابها، بهويژه معتادان و دختران فراري براي يافتن پناهگاه، بسياري
از مسائل را ناديده ميگيرند که تبعات منفي بسياري را در پي دارد.
ازاينرو، انتظار ميرود مسائلي چون افزايش کودکان معتاد و بيهويت رواج
پيدا کند.
توهم حس محرومشدن ممکن است در آينده زمينه را براي
انتقامجويي فرد از همنوعهاي خود فراهم کند. زماني که فرد بهدلیل طرد
اجتماعي، احساس محروميت از فعاليتهاي اجتماعي داشته باشد، براي توجيه
اقدامهاي مجرمانه خود سعي در انتقامجويي دارد. اين انتقام ممکن است در
قالب قتل، دزدي يا انتقال بيماريهاي واگيردار باشد.
ترکيب ناهمگن
معتادان، دختران فراري، کودکان کار، کودکان ازدواج و طردشدگان از محيطهاي
اجتماعي در بين بيخانمانها، احتمال افزايش ازدواج سفيد را افزايش
ميدهد.
آمارهاي موجود حکايت از آن دارند که روابط پرخطر و اعتياد بهعنوان دو عامل اصلي ويروس ايدز بهشمار ميآيند. حال با بررسي شيوه زندگي اين خردهفرهنگ در جامعه ميتوان بهراحتي دريافت اين دو نوع رفتار که بيشترين تعداد بيماران ايدز را به جامعه ما تحويل دادهاند، به نوعي در بين گروه بيخانمانها رايج هستند. رويآوردن برخي از اين افراد به کارهاي خلاف عرف و شرع در جامعه و همنشيني با اين گروه ميتواند رگههاي بيماري ايدز را در جامعه بيشتر از آنچه امروز وجود دارد، گسترش دهد. هرچند براي پيشگيري از افزايش شمار کارتنخوابها و بيخانمانها، راهکارهاي فراواني تا امروز ارائه شده اما افزايش شمار افراد بيخانمان در جامعه، بهويژه حاشيه کلانشهرها، نشان از آن دارد که اين برنامهها بهصورت اصولي ريشههاي شکلگيري اين معضل اجتماعي را مورد بررسي قرار ندادهاند. دراينزمينه، اخيرا برخي اظهارات بدون پشتوانه کارشناسي و منطقي درباره عقيمسازي کارتنخوابها مطرح شدهاند؛ مسئلهاي که به نظر ميرسد به نوعي پاککردن صورتمسئله بوده زيرا ريشه کارتنخوابي و بيخانماني در مشکلات فراواني مانند اعتياد، فقر، طلاق و... نهفته است.
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری سلامت نیوز، تاریخ انتشار: 12 بهمن 1395، کدخبر: 205004، www.salamatnews.com