صبح سرد پاییزی و جانهای سوخته و داغدیده، قطاری که آتش به جانش افتاد و مسافران راه نجاتی نیافتند، تقدیر این بود که در چنین جمعهای داغ عزیزانمان را به جان خریده و خون بگرییم!
...کاش کمی فرصت داشتم تا با عزیزانم خداحافظی کنم، ای کاش هرگز اجازه نمیدادم به تنهایی بار سفر ببندند و... اینها کلماتی است که یکی از داغدیگان حادثهی قطار پس از گذشت چهلم عزیزانش بر زبان داشت، میگفت تنها دارایی من زن و فرزندم بود، ای کاش من به جایشان میسوختم...! جانم سوخت، زندگیام سوخت، کاش مرا هم با خود میبردند، دیگر تحمل ندارم!
هنوز هم تلخی این حادثه جانگداز فراموش نشده است، هنوز هم یاد این جانباختگان سوخته جان را گرامی داشته و تلنگری میزنیم بر قلب آنانی که آتش قصورشان، قلبهایمان را سوزاند!
باز هم فریاد و ناله سر داده و به گونهای خود را مهیای سال نو میکنیم که عدهای برای همیشه جایشان را در سفرههای هفتسیننمان خالی کردند!
در سال جدید "سینی" تازه به جمع سفرهی هفتسین عدهای از هماستانیهایمان اضافه میشود، "سکوت بیپایانی که شاید تا سالیان سال هم شکسته نشود! سرمای عجیبی که شاید با گرمای بهار و تابستان هم گرم نشود و سوز جانگدازی که شاید در لحظه لحظهی زندگیشان حادثهی تلخ قطار تبریز-مشهد را طعنه بزند!"
برخورد قطار تبریز-مشهد با قطار سمنان-مشهد در ایستگاه هفتخوان اتفاق افتاد؛ قطار سمنان- مشهد از پشت با قطار تبریز-مشهد که در همان ریل متوقف بود، برخورد کرد و در پی برخورد دو قطار، چهار واگن از ریل خارج و پنج واگن نیز آتش گرفتند؛ در این حادثه 48 نفر کشته شدند.
اکنون روزهای پایانی سال را سپری میکنیم، سال 95، سالی بود پر از زخم و زیلی، سالی که نه تنها حادثهی تلخ قطار تبریز-مشهد هوای شادی و خندهمان را گرفت بلکه حوادث دیگری نیز گریبان این سرزمین را گرفت و داغ دارمان کرد، باشد که سال 96 را سالی پر از رحمت و برکت و شادی و شادکامی تجربه کنیم.
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تاریخ انتشار: 25 اسفند 1395، کدخبر: 95122516568، www.isna.ir