شعارسال: پس از کش و قوسهای فراوان و فرسایشی؛ فعالیت کارگروهی که برای پیشنهاد گزینههای وزارت آموزش و پرورش به رئیس جمهور منتخب تشکیل شده بود به پایان رسید.
متاسفانه اخبار رسمی در مورد نحوه کار این گروه در دست نیست، اما کانالهای تلگرامی سازمان معلمان ایران و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی چنین نوشته اند:
«امروز چهارشنبه مورخ ۲۷ / ۴/ ۱۴۰۳ با دعوت جناب آقای دکتر فانی مسئول کمیته فرهنگیان، جلسهای ۱۰ نفره ذیل شورای راهبری تشکیل شد.
در این جلسه دبیران کل تشکلهای حامی دکتر پزشکیان (انجمن اسلامی معلمان ایران، سازمان معلمان ایران و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی) و ۷ نفر از کارشناسان خبره آموزش و پرورش با ریاست دکتر فانی از ساعت ۱۰ صبح تا هشت شب تعداد ۷۰ رزومه رسیده به شورای راهبری را بر اساس شاخصهای مصوب مورد بررسی کارشناسی قرار دادند و ۱۴ نفر که بیشترین امتیاز داشتند را به شورای راهبری معرفی کردند.
طبق تاکید شورای راهبری اطلاع رسانی دقیقتر توسط دکتر ظریف انجام خواهد شد».
ما در سه بیانیه پیشین بر لزوم راهبردی بودن امر شفافیت در چنین ساز و کارهایی تاکید کرده بودیم، ولی شواهد نشان میدهد که تاکنون عامدانه یا سهوا به این مهم پرداخته نشده است.
در اخبار سخن از تدوین «شاخص» و «بررسی مصادیق» توسط کمیتهای ویژه به گوش میرسد در حالی که اساسا ماهیت این کمیته مشخص نبود و همچنان نیز نیست.
پرسش ما در بیانیههای پیشین این بود:
اعضای این کمیته بر اساس کدام «شاخصها» و «مترهای قابل سنجش و اندازه گیری» تعیین شده اند؟
اکنون هم میپرسیم:
آن ۷ نفر کارشناس خبره آموزش و پرورش چه کسانی هستند؟
چه کسی و بر اساس کدام منطق کارشناسی و کدام مصلحت گفته که اسامی آن ۱۴ نفر باید مخفی بماند؟
این همه پنهان کاری و ناصداقتی از کجا میآید؟
گفته شده که سوابق نامزدها بررسی شده است. مسعود پزشکیان برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، طی سازوکار جدیدی کمیتههایی را برای انتخاب اعضای کابینه طراحی کرد که نشان دهنده شان اجل جایگاه رأی و نظر مردم برای او و دولتش است و لذا بر خود فرض میدانیم که قدردان ایشان به جهت اتخاذ این رویه جدید باشیم.
آیا فضای رقابت و گرفتن رزومه برای همه داوطلبان فراهم بوده است و یا کارگروه به تشخیص خودش عمل کرده است؟
ما خرسندیم که مطالبه ما در بیانیهی سوم مبنی شفاف شدن نقش آقای فانی در نشست دوم مسعود پزشکیان با فرهنگیان در برابر انظار همگان با بیان انتظارات حوزه آموزش و پرورش از دولت چهاردهم و قول اجرایی شدن آنها توسط دکتر پزشکیان، امروز محقق شد.
از طرفی اخبار غیر رسمی حاکی از ریاست فاطمه مهاجرانی رئیس سمپاد در دوران وزارت محمد بطحایی بر این کار گروه بود.
گفته میشود مهاجرانی از ریاست این کار گروه استعفا کرده، اما نامش در شورای راهبری ظریف همچنان دیده میشود.
پرسش ما این است که خانم مهاجرانی در دولت گذشته دقیقا کجا بودند؟
آیا به فرض؛ حتی یادداشتی کوتاه در نقد عملکرد مدیریت ناکارآمد دولت قبلی نوشتند؟ زمانی که برای فعالان صنفی و منتقدان آموزشی پرونده سازی میشد و فضای فرهنگ امنیتی حاکم بود، ایشان کجا بودند؟
خانم مهاجرانی و برخی مدیران آزمون پس داده و مرعوبی که با سکوت خودشان تفکر و عملکرد ضد توسعهای دولت قبل را همراهی کردند با کدام پشتوانه و چگونه به خود اجازه میدهند برای معلمان و آموزش و پرورش اقدام به صدور مصوبه نموده و در جایگاه تصمیم گیری برای معلمان قرار گیرند؟
پرسش ما این است که چرا این گونه نشستها پشت درهای بسته برگزار میشوند؟
چرا اطلاع رسانی قطرهای صورت میگیرد؟ چرا از «رسانهها» به عنوان «رکن چهارم دموکراسی» برای پرسش گری و اطلاع رسانی دعوت به عمل نمیآید؟
بدون تردید؛ اعتماد سازی و ترمیم شکاف میان حاکمیت و جامعه در پرتو شفافیت، صراحت کلام و بدون تعارف و تکلف فراهم میشود.
ما میدانیم که:
مسعود پزشکیان برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، طی سازوکار جدیدی کمیتههایی را برای انتخاب اعضای کابینه طراحی کرد که نشان دهندهی جایگاه والای رأی و نظر مردم برای او و دولتش است و لذا بر خود فرض میدانیم که قدردان ایشان به جهت اتخاذ این رویه جدید باشیم.
اما نگرانی و دغدغه ما آن است که.
چه کسی باید پاسخ گوی پرسشها و ابهامات جامعه و بویزه معلمانی باشد که با آرزوی ایجاد تحول پای صندوق آمدند و نیش و کنایه تحریم گران را به جان خریدند و البته عزم دارند همچنان پرسش گر و کنش گر باقی بمانند.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از صدای معلم، تاریخ انتشار: 28تیر1403، کدخبر:24513، sedayemoallem.ir