شعار سال: هرچه از تاریخ روزگاران میگذرد و پیشتر گام برمیداریم، بیشتر بر این باور و انگار صحه گذاشته میشود که «آموزش» از اولویتهای اصلی و حیاتیِ توسعه کشور محسوب نمیشود. زمانی که وزیر منتخب وزارت علوم از بین ده انتخاب برتر هم نبوده و جامعه دانشگاهی همسو و همراه با این انتخاب نیستند، زمانی که مهرماه به پایان رسیده و هنوز وزیر علوم معرفی نشده، برخی از کلاسهای درس با عدم حضور معلم مواجه هستند و کمبود نیروی انسانی کارآمد در مدارس به شکل محسوسی قابل لمس است و کمبود فضای آموزشیِ مجهز در روستاها و شهرستانها (کلاس درس غیر استاندارد) بیداد عدالتی میکند، باید هم انتظار داشت و باور کرد که نه آموزش عمومی، نه آموزش عالی و در یک کلام «آموزش» از اولویتهای استراتژیک و عملیاتی کشور به شمار نمیرود. این صحیح که برنامهریزی حمایتی در تربیت نیروی انسانی دفاعی و پیشرفتهای نظامیدر ادوات جنگی و نظامیاز مهمترین خواستههای دفاعی کشورها و نگاهداشت امنیت آنهاست، اما آیا همین ارتقای دفاعی نیاز به دانش آموختگانی با باورهای ملی ندارد؟ نیاز به سربازانی ندارد که با آموزش برتر علم و عمل، در زیر لوای مدیریت آگاه و متخصص تعلیم داده شده باشند؟ در تربیت چنین نسلی با باوری پایدار به عقاید و ارزشهای ملی چه عواملی میتوانند نقش آفرینی کنند؟ اگر آن رشد نظامیرا خواهانیم باید بر روی مدیریت آموزشی کارآمد و اثربخش برنامه ریزی شود. دانش آموزی که در سیستم لنگ لنگان آموزش، دوران تحصیلات عمومیرا میگذراند و پس از آن به آموزش عالی با واگراهای زیادی قدم مینهد، برای کدام عرصه خدمت و شغل و مهارت ، به شکل کارآمد و هدفمند تربیت میشود؟چالشهایی که امروز در مدارس، دانشگاهها و مراکز آموزشی به چشم میخورد، بیشک نتیجه مدیریتهای مقطعی ضعیفی است که با عملکرد نامطلوب به جای استقلال و آزادگی علمینارضایتی از کارایی و اثربخشی آموزشی را به ارمغان آوردهاند. جمعیت انبوه دانشآموختگان دانشگاهی بیکار که جایگاه شغلی مرتبط با رشته تحصیلیشان منتظر پذیرش آنها نیست گواه این است که متاسفانه تنها کمیگرایی و مدرکگرایی پیامد فرایندهای یاددهی – یادگیری دانشگاهی شده است. .همچنان كه امروزه مفهوم جامعهاي با جمعیت بیسواد پذيرفته شده نيست، مفهوم جامعهاي با دانشآموخته آموزش عالي كمسواد و داراي مهارتهاي متوسط نيز قابل قبول نيست. صندلی خالی در بسیاری از رشتههای دانشگاهی حتی آن دسته از رشتههایی که تقاضا و رقابت هم وجود دارد، نشان آن است که اگر مدیریت شاخص و آموزشهای کیفی و نیاز سنجی جامعه درست انجام میشد اکنون با عدم توازن مهارتی و تخصصی و این حجم از فارغالتحصیل بیکار مواجه نبودیم. در میان آموزش عمومی و آموزش عالی، آموزش عالی معرف نوع مهمیاز سرمايهگذاری در منابع انسانی است که با فراهمآوری و ارتقای دانش و مهارت مورد نياز فراگيران، به توسعه پايدار کمک ميکند. آموزش عالی بهعنوان نمادی از فرهنگ ، نقش بسيار مهمیدر پويايی و پایداری عناصر فرهنگی جامعه بر عهده دارد و با عملکرد مطلوب خود میتواند بخش اعظمیاز توسعه را امکانپذیر نماید. پايداری در آموزش عالی به معنای تربيت یادگیرندگان به گونهای است که بتوانند برای يک تا دو نسل پاسخگوی نيازهای متغير آينده باشند و هميشه موقعيت خودشان را به عنوان پيشتاز در جامعه حفظ کنند. حال با ظهور واژه پایداری و اهمیت آن در توسعه جوامع و مسئولیتی که بر دوش آموزش نهاده شده، نظامهای آموزش عالی نیز باید ساختارهای خود را با این شرایط منطبق کرده و علاوه بر اصلاحات در برنامه درسی و اقدامات پژوهشی تغییراتی بنیادین را اعمال نمایند آموزش عالی نیاز به وزیری دارد که جسارت و جرات تغییر و نوآوری را چه در برنامه درسی و دروس و چه در فضای آموزشی و سیاسی و فرهنگی دانشگاه داشته باشد و استقلال دانشگاهی را پی بگیرد. کیفیت آموزش دانشگاهی ابعاد و مولفههای گوناگونی دارد که یکی از مولفههای بنیادی برای داشتن دانشگاههای با کیفیت، استقلال دانشگاهی است. بدین معنا که دانشگاه در تصمیمهای خود کاملاً مستقل بوده و فارغ از جناح و حاکمیت عمل کند و عقلانیت و تفکر انتقادی بر آن حکمفرما باشد. تجارب نشان داده است که بهترین دانشگاهها، مستقلترین و آزادترین آنهاست. استقلال دانشگاهها زمینه آزادی علمی، نوآوری و خلاقیت را افزایش میدهد، و نداشتن آن موجب یکنواختی در آموزش، رکود پژوهش و اعمال محدودیتهایی در عرصههای علمیو فرهنگی و ایجاد مشکلات مدیریتی در دانشگاه میشود. با توجه به رکود مشهود در فضای دانشگاهی، وزیر علوم بایستی در اولویتهای برنامهای خود برای آموزش با کیفیت علمی و مهارتی، استقلال دانشگاه و آزادی علمیجایگاه ویژهای در نظر داشته باشد. امید که سکاندار وزارت علوم بتواند با درایت و تدبیر، اصرار علمیو تفکر مستقل، آموزش را به اولویت برنامهای کشور نزدیک کند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه مردم سالاری ، تاریخ انتشار 7 آبان 96، کدمطلب:4450، www.mardomsalari.net