شعار سال: با بعضی از واقعیتها نمیشود شوخی کرد؛ چراکه وسیعتر و جدیتر از طرز فکر و طرز نگاه و سهلانگاریهای ما هستند؛ آنها میآیند و خودشان را تحمیل میکنند؛ پس ما باید خودمان را با آن ها سازگار کنیم. بحران آب، ازجمله این واقعیتهای بزرگ و البته تلخ جامعه ماست که باید آن را جدی بگیریم و با آن کنار بیاییم. شوخی که نیست؛ اگر آب نباشد، انسان بیش از چندروز دوام نمیآورد. در این باره، پای صحبتهای هدایت فهمی نشستهایم تا برایمان از عمق فاجعه و بحرانهایی که در پی خواهد داشت، بیشتر بگوید. دکتر فهمی، پژوهشگر، متخصص حوزه مدیریت منابع آب و معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیروست. نکتههای او، هم تأملبرانگیز است و هم ترساننده.
پیش از هر چیز، ابتدا خشکسالی را برایمان تعریف میکنید؟
3نوع خشکسالی داریم؛ خشکسالی هواشناسی که با کاهش بارش و افزایش دما همراه است. این نوع خشکسالی در صورت تداوم، به خشکسالی کشاورزی یا زراعتی تبدیل خواهد شد که در آن رطوبت خاک و آب برای آبیاری، کم میشود. سپس خشکسالی هیدرولوژیکی در پیش خواهد بود که در آن حجم آب رودخانهها و مخازن کم میشود. در پایان، اینها به مرحله خشکسالی اقتصادی ـ اجتماعی میرسد؛ یعنی خشکسالیهای قبلی پیامدهای اقتصادی ـ اجتماعی در پی خواهد داشت و مشکلات سیاسی ایجاد خواهد کرد.
جنگ آبی، مهاجرت آبی، نابودی تمدن، تنشهای آبی و در نهایت خشکسالی؛ با عنوانهای عجیب و ترسانندهای درباره بحران آب صحبت میشود. این تعابیر درست است یا در آن ها اغراق شده؟
ببینید! میزان بارندگیهای ما در طول 15سال گذشته، 12درصد کاهش یافته است. متناسب با آن، جریان آب رودخانههای ما نیز 25درصد کاهش داشته است. دمای کلی ایران نیز بهطور میانگین، 1/1درجه بالاتر رفته که البته در بعضی از سالها این افزایش دما 2درجه هم بوده ولی من میانگین را عرض کردم. حالا برسیم به وضعیت امسال که در نوع خودش تراژیکترین و در نیمقرن اخیر، بیسابقه است. میزان بارشهای ما در امسال، 49درصد نسبت به متوسط درازمدت کاهش داشته؛ نسبت به سال گذشته هم 50درصد کاهش داشته. جریان آب رودخانهها نسبت به سال گذشته 38درصد کاهش داشته. حجم مخازن و سدهای ما که هماکنون مسئله بسیار بسیار مهمیاست، نزدیک به 47درصد میزان پرشدگیاست. از بین 31استانی که داریم، تنها 7استان ما مشکل آبی ندارند و بقیه استانها درگیر تنش آبی و بدتر از آن، بحران آبی هستند. در صدر این استانها، سیستانوبلوچستان با 75درصد، کرمان با 71درصد و هرمزگان با 71درصد کاهش بارندگی قرار دارند. مسئله بعدی این است که تنها 47درصد حجم سدهایی که ما برای تأمین آب شرب و کشاورزی داریم، پر شده است. در پایتخت با اینهمه جمعیت و اهمیت آب شرب در آن، میزان پرشدن حجم سدهای ما 33درصد بوده؛ در خوزستان 51درصد بوده و در زایندهرود، تنها 11درصد؛ در سد استقلال میناب 12درصد؛ در سد ملاصدرا 14درصد. همه این آمارها را نقل کردم تا اشاره کنم که ما بهطور کاملا جدی و خطرناک با بحران آب روبهرو هستیم. اینها حرف نیست، بحران است! اگر دیر بجنبیم، کشورمان تبدیل به یک ویرانه خواهد شد. یعنی به این ترتیبی که داریم پیش میرویم، با این فرهنگ و نحوه مصرف آب و با این روشی که به بدترین شکل از منابع آبیمان استفاده میکنیم و بهرهوری آبیمان کم است، قطعا به مشکل خواهیم خورد.
جناب اردکانیان ـ وزیر نیرو ـ در جایی، از موقتبودن این خشکسالی صحبت کرده بودند. آیا این خشکسالی موقت است و میتوانیم منتظر پایانیافتن آن باشیم یا به قول بعضی از مراکژ پژوهشی از جمله ناسا، این خشکسالی 3ـ2دهه طول خواهد کشید؟
ما به نوعی در دورانگذار هستیم. دو نوع تغییرات داریم؛ تغییرات اقلیمی و تغییر اقلیم. در تغییرات اقلیمی با دو حالت کاهشی و افزایشی بارش و دما و نوسان دورههای گرم و سرد در ادوار مختلف روبهرو هستیم؛ درحالیکه در تغییر اقلیم با روند کاهشی یا افزایشی بارش و دما مواجه هستیم. کشور ما از نظر تغییر اقلیم، وارد دوران بحرانی شده است. مصرف آب بهشدت بالا رفته و مدیریت مصرف و تقاضا انجام نمیشود. بهرهوری اقتصادی آب خیلی پایین است. در کشورهای پیشرفته، بهرهوری فیزیکی آب حداقل بیش از دو برابر ایران است و بهرهوری اقتصادی از آب به دو تا 5/2دلار میرسد ولی در کشور ما این رقم، 30سنت است! پس به تعبیری، این دو بحرانی که عرض کردم موقتی نیست و باید با آن سازگار شویم و برایش برنامهریزی کنیم. دولت در اواخر سال گذشته مصوبهای را تصویب کرده که بر اساس آن یک کارگروه ملی سازگاری با کمآبی تشکیل شده است؛ با شرکت چهار وزیر و دو معاون رئیسجمهور. وزیر نیرو رئیس این کارگروه است و وزرای جهادکشاورزی، معدن، صنعت و تجارت، و کشور، به همراه رؤسای سازمانهای حفاظت محیطزیست و برنامهو بودجه، اعضای دیگر این کارگروه هستند. وظیفه این کارگروه این است که سازوکارهای لازم برای سازگارشدن کشور با کمآبی را بررسی و تدوین کند. این بدین معنیاست که کمکم داریم به این باور میرسیم که واقعا مشکل بزرگی وجود دارد. ولی کماکان خیلیها به این درک مشکل نرسیدهاند و بخشی از مسئولان عالی کشور، عمق فاجعه را درک نکردهاند.
بحرانی که از آن صحبت میکنید، چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟
این بحران، بحرانهای دیگری را هم در پی خواهد داشت؛ بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... .خطر، کاملا جدی است؛ اینطور نیست که درصدد سیاهنمایی باشیم. منطقه خاورمیانه تغییرات اقلیمی و آبوهوایی عجیبی را پشت سر میگذارد و درگیریهای ناشی از این تغییرات، از آنچه تاکنون مشاهده کردهایم بیشتر هم خواهد شد.
یکی از کارشناسان نیز از رقم 50میلیون نفر مهاجر آبی صحبت کرده بود. واقعا ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؟
اگر ما دیر بجنبیم، اتفاقات بدی خواهد افتاد. در 30سال گذشته، 37هزار پارچه از روستاهای ما متروکه شدهاند. درواقع اگر دیر بجنبیم، با اتفاقی روبهرو خواهیم شد که من اسمش را گذاشتهام «کوچ تمدن در ایران مرکزی».
یعنی این جمعیت مهاجر به سمت نیمه شمالی و غربی کشور حرکت خواهند کرد؟
اگر چنین اتفاقی بیفتد، خطر بسیار بزرگی منافع و امنیت ملی ما را تهدید خواهد کرد.
ببینید! ما مثلا شهرهایی مثل یزد داشتهایم که کلا در طول تاریخ با معضل کمبود آب روبهرو بودهاند اما توانستهاند با آن سازگار شوند. حالا چطور ممکن است در صورت بروز چنین بحرانی، مردم چنین رویکردی داشته باشند؟
جمعیت آنزمان جایی مثل یزد یا جاهای دیگر را میشد با قنات اداره کرد تا مشکلی پیش نیاید. جمعیت ایران در سال1300، 7میلیون نفر بوده؛ الان جمعیت ما 80میلیون نفر است؛ 11 برابر شده! این جمعیت را نمیشود با قنات و کارهایی که در گذشته انجام میشده، اداره و مدیریت کرد.
بعضی از کارشناسان معتقدند این بحرانی که از آن صحبت میشود، کمآبیاست، نه خشکسالی؛ بهنظر شما ما با کمآبی روبهرو هستیم یا خشکسالی؟
این مفاهیم را اشتباه نکنید؛ یک مفهوم خشکی داریم، یک مفهوم خشکسالی. کشورهایی که در کمربند 25 تا 35درجه عرض شمالی قرار دارند، غالبا کشورهایی خشک هستند و بیابانهای بزرگ را در دل خودشان جای دادهاند. در این کشورها خشکی آبوهوا، یک واقعیت ذاتیاست که این مناطق بهواسطه جبر جغرافیایی با آن مواجهند. اما خشکسالی پدیدهای جدا از آن و اضافهشده به آن است. در خشکسالی، ما دوره برگشت و شدت و ترسالی و... داریم. در مجموع، ما در منطقهای خشک قرار داریم که قبلا جمعیت آن ثابت بوده و توانسته خودش را با این خشکی سازگار کند اما الان جمعیتش رشد کرده و پدیده خشکسالی هم به آن اضافه شده است؛ پس با نحوه مدیریت گذشتگانمان، نمیتوانیم این وضعیت را مدیریت کنیم.
با این وصف، الان کشوری مثل عربستان که وضعیتش از نظر آبی خیلی بدتر از ماست، چکار میکند؟
آنها یک اشتباه تاریخی کردند؛ آبهای عمیقشان را استخراج کردند و این، کار خطرناکی بود. کشورهای عربی غالبا از آبشیرینکن استفاده میکنند. بیشترین سهم استفاده از آبشیرینکنها مربوط به کشورهای عربیاست؛ درحالیکه ایران تنها 2دو درصد آمار استفاده از آن را بهخودش اختصاص داده است. ما در این زمینه سرمایهگذاری نکردهایم و حقابهسازی نکردهایم؛ در حالی که این یک وظیفه است؛ چراکه احتمالا در آینده پروتکلهایی بینالمللی نوشته شود و شرایط را برایمان بهگونهای رقم بزنند که حتی بهراحتی نتوانیم از آب دریا استفاده کنیم.
پیشنهادهای شما برای مبارزه با این بحران چیست؟
تنها راهکار درست و پایدار، مدیریت تقاضا و مصرف است. باید در تمام فرایندهای تولید و توسعه، سازگاری با شرایط کمآبی به وجود آورد؛ باید ارتقای بهرهوری آب را در همه ابعاد فیزیکی و اقتصادی مد نظر داشته باشیم. سازگاری با کمآبی و تغییر اقلیم و... نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت اجتنابناپذیر است. پیشنهاد بعدی، اصلاح ساختار معیوب اقتصاد آب است؛ پولی که بابت آب پرداخت میشود واقعی نیست. مسئله بعدی، اصلاح ساختار و نحوه حکمرانی در بخش مدیریت منابع طبیعی، آب، محیطزیست و همه بخشهای مدیریت سرزمینیاست. باید مشارکت وسیع مردمی و نهادهای مردمی و... را هم محقق کنیم؛ ضمن اینکه باید این کشور، هر چه سریعتر نسبت به تهیه طرح جامع آمایش سرزمین اقدام کند تا طبق آن نقشه استقرار جمعیتی تبیین شود.
نظرتان درباره اجرای برنامه «پلیس آب» یا چیزی شبیه به آن چیست؟ مردم و سازمانها بهراحتی سوءمصرف دارند و کسی هم با آن ها برخوردی ندارد!
من چندان با ورود پلیس یا کارهایی از ایندست در این حوزه موافق نیستم. شخصا آن را نمیپسندم. کار را باید بهدست مردم سپرد و از طریق مردم انجام داد؛ اینطوری بهتر جواب میگیریم تا اینکه نیروهای قهری را به ماجرا وارد کنیم. در عین حال باید برای کشاورزان معیشت جایگزین به وجود آورد و بخش اقتصاد غیرکشاورزی روستاها را تقویت کرد. این کار را میتوان از طریق ایجاد صنایع کوچک و سبک تبدیلی محصولات کشاورزی، صنایعدستی، گردشگری و طبیعتگردی انجام داد. از همه مهمتر اینکه در بخش کشاورزی باید تولید محصولات در محیطهای بسته انجام شود و کشت گلخانهای توسعه یابد. همچنین باید الگوی کشت متناسب با اقالیم مختلف و منابع آب در دسترس، بازنگری و تهیه شود.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه همشهری، تاریخ انتشار 28 فروردین 97، کد مطلب: 12540، www.newspaper.hamshahri.org
چرا نباید فرهنگ سازی بشه از قبل.
ا.ف ۷۵