این در حالی است که هدف از استفاده از فشار قانونی، افزایش تقاضا برای دریافت خدمات از مراکز خودمعرف است و نه کاهش آن. دوم این که، نگهداری در مراکز درمان اجباری، به درمان فقر، بیخانمانی، تکدیگری و... کمکی نمیکند.
به همین دلیل، بیماران پس از ترخیص از این مراکز مجدداً به چرخه اعتیاد باز گشته و به سایر آسیبها گرفتار میشوند. بر اساس مطالعات بینالمللی ارتباط بین مصرف مواد افیونی و فعالیتهای غیرقانونی دیگر نظیر سرقت از یک مدل اقتصادی- اجباری پیروی میکند. به طوری که بیمار ابتدا به دلیل نداشتن حداقل حمایتهای اجتماعی به مصرف مواد عود میکند و به دنبال آن برای تأمین هزینههای مصرف مواد خود، دست به فعالیتهای غیرقانونی میزند. این موضوع در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی در دوره پس از ترخیص از زندان نیز مستند شده است. نتیجه آنکه با وجود صرف هزینههای بالا برای نگهداری و درمان اجباری، از نظر کارشناسان این حوزه در میان مدت و طولانی مدت این برنامه فایدهای به لحاظ سلامتی در پی ندارد. یک حوزه نگرانی مهم دیگر، افزایش قابل ملاحظه خطر مرگ و میر و انتقال عفونتهای منتقله از راه خون در طرحهای مرتبط با نگهداری اجباری کوتاه مدت معتادان پرخطر است.
توجه به این نکته لازم است که تمامی افراد بیخانمان، معتاد نیستند و صرف جمعآوری معتادان فقیر، متکدی و بیخانمان منجر به کاهش مشکل یا آن گونه که گفته میشود «حذف تظاهرات آسیبهای اجتماعی از چهره محلهها و شهرها» نمیگردد.
در این زمینه بازخوانی آنچه در فرهنگ ایرانی و اسلامی درباره احسان به فقرا، مساکین و در راهماندگان آمده، راهگشا خواهد بود. شهرهای بزرگ کشور نیاز به یک برنامه جامع حمایتی برای ساماندهی افراد بیخانمان زیر نظر نهادهای مدیریت شهری و دستگاههای حمایتی، مبتنی بر ظرفیتها و منابع محلهها دارند. بدیهی است این جمعیت در مقایسه با جمعیت عمومی نیازهای بهداشتی، درمانی پاسخ داده نشده وسیعتری دارند. از جمله آنکه کسر بزرگی از آنها از اعتیاد یا سایر اختلالات روانپزشکی رنج میبرند. ضمن اینکه وزارت بهداشت نیز باید به ارائه تمامی خدمات بهداشتی، درمانی مورد نیاز متعهد شود.
همزمان با تأسیس بلدیه(شهرداری) در کشور جمعآوری ولگردان، گدایان و... و دستور تهیه مشاغل برای آنها و تأسیس نوانخانه و دارالعجزه و... برای آنها به مدیریت شهری واگذار شد. امروزه در شهرهای بزرگ جهان مراکزی فعال هستند که حمایت از افراد بیخانمان و کمک به آنها برای خروج از بیخانمانی یا بازگشت به خانواده و اجتماع را در دستور کار خودشان قرار دادهاند. همکاری نزدیک حوزههای اجرایی در امر مبارزه با مواد مخدر، مدیریت شهری، دستگاههای حمایتی و نظام سلامت، به منظور طراحی یک برنامه جامع در این زمینه مبتنی بر همافزایی فعالیتها و منابع و با بهرهگیری از تجارب داخلی و بینالمللی، میتواند مدیریت آسیبهای اجتماعی در شهرها را مؤثرتر، هوشمندانهتر و مقرون به صرفهتر کند.
برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 5981 ، سه شنبه 30 تير 1394، صفحه 16