پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۷۰
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۷
مریم بهریان: ناگهان هوا ابری شد، آن هم در یکی از تابستانی ترین روزهای بندر عباس. در ثانیه‌هایی که برکت جوذری زندگی‌اش را چتر کرد تا مسافران هتل هرمز از حریق در امان بمانند.

مریم بهریان: ناگهان هوا ابری شد، آن هم در یکی از تابستانی ترین روزهای بندر عباس. در ثانیه‌هایی که برکت جوذری زندگی‌اش را چتر کرد تا مسافران هتل هرمز از حریق در امان بمانند.

شهادت آتش‌نشان فداکار در بامداد دومین جمعه مرداد، باردیگر نمادی از ایثارگری و شهادت طلبی را به تصویر کشید.

افتخار جوذری برادر آتش‌نشان فداکار، از قدرت اراده و ایمان مرحوم می‌گوید، ایثار طلبی این شهید به دوران نوجوانی‌اش باز می‌گردد. او که از من و برادرم همیشه حمایت کرده است، کمک به همنوع را سرمشق زندگی‌اش قرار داده بود و پیش از اینکه حرفه آتش‌نشانی را انتخاب کند، از حمایت و کمک به اطرافیان دریغ نمی‌کرد.

وی اضافه کرد: مرصاد 21 ساله، مهرداد 19 ساله، محمد مهدی 7 ساله و مهسا 14 ساله فرزندان برکت جوذری هستند، که برای همیشه میراث پدر را با قلم از خود گذشتگی بر دفتر زندگی‌شان مشق می‌کنند.

به گفته برادر برکت جوذری، همیشه در تلاش بود تا تعادل کار و زندگی‌اش را حفظ کند و با وجود دغدغه‌های فراوانی که داشت، زمان‌های فراغتش را صرف خانواده می‌کرد و رفاه فرزندان و همسرش از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود. وی ادامه می‌دهد، او با وجود فرصت کمی که داشت در کارهای منزل از کمک کردن به همسرش دریغ نمی‌کرد و مانند کوهی استوار از خانواده‌اش حمایت می‌کرد. وی ادامه داد: متأسفانه وضعیت روحی خانواده او بخصوص همسرش برای مصاحبه مناسب نیست و فرزندان او نمی‌دانند چگونه باید جای خالی‌اش را پر کنند.

حسن امینی‌زاده، معاون عملیات اطفای حریق هتل هرمز می‌گوید: رابطه همکاری و رفاقت من و مرحوم برکت جوذری به 14 سال قبل باز می‌گردد، زمانی که او در بیست و هفتمین بهار زندگی اش، معنای از خود گذشتگی و ایثار را برایم مشق کرد. با اینکه برکت از من کوچکتر بود، اما از همان روزهای اول آشنایی‌مان الگویم شد. امینی‌زاده ادامه می‌دهد، نظم، وقت شناسی و تلاش را از او آموختم و از همان روزها، از او یاد گرفتم از خود گذشتگی چه مفهومی دارد. معاون عملیات اطفای حریق هتل هرمز می‌گوید: ساعت 2 و 29 دقیقه بامداد جمعه حادثه به گروه نجات به سرپرستی مرحوم برکت جوذری اعلام شد. او که روز پیش از حادثه در عملیات ستاره جنوب نیز حضور داشت، لحظه‌ای درنگ نکرد و دو دقیقه طول کشید تا اعضای گروه در عملیات حاضر شدند. دود فضای هتل شش طبقه هرمز را فرا گرفته بود وشدت حریق که لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، خبر از عمق فاجعه می‌داد. نخستین اقدامی که باید انجام می‌گرفت، تخلیه مسافران بود و مرحوم برکت جوذری برای انجام دادن این کار پیشقدم شد. از آنجا که نجات جان مسافران و انتقال مسافران خارجی و داخلی هتل از اولویت‌های کاری آتش نشانان است، فرمانده شیفت ایستگاه شماره یک آتش نـــــــشانی بندر عباس، با در نظر گرفتن این اصل از لحظه‌ای تلاش دریغ نکرد و با انتقال ماسک خود برای کمک به جان مسافران، زندگی اش را اهدا کرد. معاون این عملیات می‌گوید: برکت جوذری در این عملیات مصدوم شد و غافل از اینکه ریه هایش از دودهای سمی پر شده‌اند، به فعالیت ادامه داد تا اینکه در اثر ایست قلبی و مسمومیت ناشی از استشمام دود و گازهای سمی، جان خود را از دست داد. به عقیده کارکنان ایستگاه آتش نشانی بندر عباس، این مرگ خاموش است که زندگی آتش نشان‌ها و همکاران شان را تهدید می‌کند. حسن امینی‌زاده می‌گوید، یک آتش نشان زندگی و سلامت خود و خانواده اش را قربانی آرامش و سلامت هموطنانش می‌کند. سالانه ده‌ها برکت جوذری به علت ابتلا به بیماری‌های قلبی، استرس زیاد، مشکلات ستون فقرات، پارکینسون، بیماری‌های کلیوی، دیسک کمر و آسیب‌های ریوی، خانه نشین می‌شوند یا به علت بستری شدن در بیمارستان از ادامه کار و فعالیت محروم می‌مانند. وجدان کاری و سرسختی زیاد برای تلاش زندگی انسان‌ها است که یک آتش نشان را ناامید نمی‌کند. همان طور که برکت جوذری تا آخرین نفس که در سینه داشت بدون هراس از شعله‌های آتش از جان همنوعانش پاسداری کرد.

*باور سکوت

خبر شهادت برکت، ایستگاه آتش نشانی بندرعباس را پر از سکوت کرد، با اینکه تیم اطفای حریق و خانواده‌های شان می‌دانند که خطر پا به پای یک آتش نشان راه می‌رود و مرگ زندگی او را تهدید می‌کند، مرگ برکت جوذری برای اهالی بندر عباس باور کردنی نیست. همکار مرحوم جوذری می‌گوید، آن مرحوم امیدهای زیادی برای خانواده اش داشت. همین چند روز پیش بود که از ازدواج پسر ارشدش صحبت می‌کرد. او که برای مراسم ازدواج همکاران دیگر هم تلاش می‌کرد، آرزو داشت مراسم عروسی پسرش را باشکوه برگزار کند و برای خوشبختی فرزندانش هر روز دعا می‌کرد. امینی‌زاده ادامه می‌دهد، برکت از روزهای بازنشستگی‌اش برای همه همکاران گفته بود، اینکه دلش می‌خواهد پس از بازنشستگی روزگار را در مزرعه‌ای سرسبز، کشاورزی کند ولی انگار تقدیر به گونه‌ای رقم خورد تا او در سرسبزترین سایه درختان بهشت جای گیرد.

با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 5992، دوشنبه 12 مرداد 1394، صفحه13

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین