شعار سال: به گفته تقي رستموندي،رئیس سازمان بهزيستي اين از نتايج اوليه
گزارش و کار پيمايشي است که در حوزه آسيبهاي اجتماعي از سه، چهار سال پيش انجام
شده. اين کار پيمايشي با حضور 131 هزار نفر از ساکنان روستاها و شهرها در همه کشور
و به عنوان يک پيمايش ملي انجام شده است که کليد
آن از سال 91-92 زده شده و امسال نيز به اتمام رسيده است.
رئيس سازمان امور اجتماعي کشور به برخي نتايج اين پيمايش اشاره کرد و
گفت: ادراک ما از آسيبهاي اجتماعي در
جامعه يک ادراک اغراقشده است و اين بعضا به دلیل اطلاعات نادرستي که در فضاي
اجتماعي و رسانهاي منتشر ميشود، بوده و آن چيزي که در واقعيت جامعه وجود دارد با
آمارهاي نادرستي که منتشر ميشود، فاصله قابل توجهي دارد.
رستموندي در ادامه با طرح مثالهايي از گزارش به آنچه در جامعه
ما در حال وقوع است، اشاره کرده و ميگويد: براي نمونه در حوزه سرمايه اجتماعي در
ادراک فساد موجود در سطح جامعه که در اينجا فساد اقتصادي مدنظر است و ميتواند يکي
از شاخصهاي حوزه سرمايه اجتماعي باشد، ميبينيم 50 درصد از مخاطبان گفته بودند
که فساد اقتصادي زياد يا خيلي زياد است اما وقتي به مصاديق فساد توجه کرديم، برای
مثال، روي موضوع رشوه، بيش از 70 تا 75 درصد گفته بودند که نه رشوه دادند و نه
رشوه گرفتند. يعني اين نشان ميدهد چيزي
که در واقعيت است با آن چيزي که مردم در ذهنشان نسبت به فساد اقتصادي وجود دارد،
فاصله معناداري دارد که پيمايشهاي علمي اين فاصله را براي ما روشن ميکند. وي
تصريح کرد: در مصاديق ساير آسيبها نيز همين موضوع ديده ميشود به طوري که مثلا
طبق نتايج اوليه گفته شده که مصرف سيگار نه تنها افزايش نداشته، بلکه کاهش هم
داشته است. صحبتهاي رستموندي حاوي نکته مهمي است که همه ما کموبيش در تمام مدتهاي
اخير با آن سروکار داشتهايم؛ آمارهاي خطرناکي که مشخص نيست از کجا سر بر ميآورند
چندان قابلاتکا نيستند. در شرايط فعلي که به هر دليلي فضاي جامعه فضاي نااميدي را
طي ميکند، آمارهاي غيرطبيعي جاي مانور زيادي دارند؛ آمارهايي که ميتوانند در هر
لحظه ميزان نااميدي و نگراني را در جامعه افزايش دهند. اين آمارها از کجا ميآيند؟
بخشي از اطلاعاتي که امروز ما به دست ميآوريم، به دليل دسترسي بيشتر ما به فضاي
رسانهاي است. يعني اگر شما امروز بيشتر درباره خودکشيها، خشونتها و... ميخوانيد
و ميشنويد، به دليل دسترسي شما به فضاي رسانه است، اين الزاما به اين معنا نيست
که خشونت، دزدي و ارتشا در کشور افزايش يافته است. اما
با افزايش اين اخبار و همچنين دسترسينداشتن
مخاطب به آمار واقعي، شرايط امروز پيش ميآيد؛ شرايطي که آمار نگرانيها را روزبهروز
افزايش ميدهد.
پرسشگري نداريم
حمیدرضا جلاييپور، جامعهشناس و استاد دانشگاه، درباره اين آمار کاذب و نگرانيهايي که ميتواند
به جامعه آسيب بزند، ميگويد: مطالبي که شما مطرح ميکنيد، در يک شرايط عادي جاي
نگراني ندارد، اما مردم و فضاي جامعه ما در وضعيتي قرار دارند که باعث ميشوند
مردم نگران باشند. اما اگر بخواهيم به تحليل اين شرايط بپردازيم، بايد به سه پديده
اشاره کرد؛ اول اينکه جامعه ايران يک جامعه مدرن، مطالباتي، پويا، پرمسئله و
پرانتظارات است. بنابراین اين جامعه به صدها مراکز نظرسنجي نياز دارد؛ هم به مراکز
دولتي و هم غيردولتي نظرسنجي. بعد اين مراکز بايد پيمايشهاي خود را در دسترس
بگذارند و مردم هم با حوصله بايد به پرسشگرها پاسخ دهند. بدون دردسترسبودن پيمايش
خيلي از مشکلات جامعه را نميدانيم و به جزئيات آن دسترسي نداريم و در چنين شرايطي
ممکن است همه نسنجيده نظر دهند. حالا اولين مشکل ما اين است که اين فرايند
پرسشگري، پاسخدادن و نظرسنجي و انتشار آن، در جامعه ما به امری
عادي تبديل نشده است. زمان احمدينژاد خيلي از مراکز نظرسنجي تعطيل شدند و در حال
حاضر هم بيشتر نظرسنجيها از طریق مراکز حکومتي انجام و نتايج
نظرسنجيها به صورت قطرهاي در اختيار افکار عمومي قرار داده ميشود و ميتوان
گفت ايران در اين زمينه در مرحله گذار است.
جلاييپور در ادامه افزود: نکته دوم که معرف شرايط ماست، اين است که دو
دهه است که بهطور سيستماتيک در برابر مطالبات اصلاحي جامعه مقاومت ميشود. با اميد
مردم نسبت به کارايي صندوق رأي بازي و آن
زمان نظرهاي مردم به بيرون جلب ميشود، رسانههاي سرنگونيطلب هم براي داغکردن
بحثهايشان مرتب روي سياهنمايي (نه واقعنمايي) کار ميکنند و در اين شرايط مردم
با شنيدن اخبار نگران ميشوند. نکته سوم هم اين است که صداوسيما هم يک رسانه
حرفهاي اعتمادساز نيست. بنابراین در چنين شرايطي آن مشکل مدنظر شما پيش ميآيد.
درصورتيکه از نظر جامعهشناسي، جامعه ايران يک «جامعه در حال فروريزي» نيست، مگر
جامعه کاهگل است که فرو بريزد؟! براساس مجموعهاي از شاخصها، ايران در مقايسه با
ساير جوامع يک «جامعه متوسط» و مطالباتي است.
اين استاد جامعهشناسي در پايان خاطرنشان کرد: ايران نه مثل فنلاند
بالاي جدول کشورها است نه مثل سومالي در پايين جدول است. مثلا ايران براساس شاخص آموزش،
بهداشت، درمان، امنيت جزء 25 کشور جهان است و البته براساس شاخص، فساد، رانتخوري
و سرمايهگذاري پايين جدول است. رويهم رفته جامعه ايران يک جامعه متوسط و رو به
پيش محسوب ميشود، ايران ميتواند در دو دهه آينده جزء کشورهاي پيشتاز باشد. حتي
ايران را نبايد با پاکستان مقايسه کرد، تواناييهاي ايران به ترکيه نزديکتر است.
مرجعيت ازدسترفته رسانه
رستموندي، رئيس سازمان امور اجتماعي کشور در بخش ديگري از سخنان خود
اظهار کرده بود: از عوامل محافظتکننده و نگهدارنده جامعه در حوزه آسيبهاي اجتماعي
دو عامل بسيار مهم در پيمايشها وجود داشت که يکي از آنها حمايت خانواده، نقش
خانواده در کاهش آسيبهاي اجتماعي و ديگري دينداري مردم بود. طبق
نتيجه اين پيمايش 80 درصد مردم به ميزان زياد و خيلي زياد خودشان را ديندار اعلام
کرده بودند که آمار قابلتوجهي است و برخلاف برخي از گزارشهايي است که در آن گفته
ميشود دينداري در چهار، پنج دهه گذشته کاهش داشته است و اين آمار و پيمايش نشان
ميدهد که مردم ما در حوزه دينداري عبادي، دينداري اعتقادي، دينداري ارزشي و
اخلاقي همچنان پايبند به مسائل ديني هستند.
کامبيز نوروزي حقوقدان و کارشناس رسانهاي در
پاسخ به اين سؤال که چرا آمارهاي غلط در رسانهها مرجع اخبار ميشوند، گفت: ما از نظر
رسانه در کشور دچار مشکلات اساسي هستيم. تمام آمارهاي موجود به غير از آمارهاي
جمعيتي در ايران، دچار اين مشکل است که اولا آمارها چندگانه هستند، ثانيا به بعضي
دلايل چندان مورد اعتماد مردم نیستند. بهويژه آمارهايي که بر اساس برآورد تهيه ميشود.
مثل آمار کجرويها و آسيبهاي اجتماعي، يا آمار و اطلاعات مربوط به نظرات مردم
درباره امور مختلف اغلب برآوردی هستند و خيلي از اوقات دقت علمي لازم در تهيه آنها
نميشود و عوامل سياسي و منفعتطلبانه زيادي باعث ميشود که اين اطلاعات ناقص
باشد. به همين دليل ما در مهمترين چيزهايي که براي تحليل وضعيت جامعه يعني
اطلاعات نياز داريم، دچار مشکل اساسي هستيم. البته کارهاي خوب و معتبري در اين
زمينه انجام شده است؛ مثل پيمايش ارزشهاي ايرانيان که در وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامي انجام شده و اطلاعات موثقي دارد. به همين دليل خيلي از اوقات اطلاعات
نادرست، جعلي يا ناقص باعث توليد ديدگاههاي نادرست در جامعه ميشود. وقتي اطلاعات
نادرست است، تحليل هم غلط از آب درميآيد. مشکل بعدي ناشي از وضعيت رسانههاست؛ به
دليل مديريت بسيار غيرحرفهاي سازمان صداوسيما و به دليل ضعفهاي شديدي که به
نشريات ما تحميل شده، فضاي رسانهاي ملي ما مرجعيت خود را از دست داده است. بههرحال
وقتي يک روزنامه معتبر يا راديو و تلويزيون حرفهاي، چيزي ميگويد، ميشود به آن
اعتماد کرد اما اين وضعيت در فضاي رسانهاي ما غايب است. بهجای آن شبهرسانههايي
مانند پيامرسانها در ميان مردم رواج پيدا کردهاند. آنها غيرحرفهاي هستند و
کاربرانشان در بهترين حالت قادر به تشخيص اطلاعات درست و غلط از يکديگر نيستند.
گاهي اطلاعات نادرست تعمدا در شبهرسانه بارگذاري شده و کل جامعه را دچار اغتشاش ذهني
ميکند. گاهي حتي اطلاعات نادرستي که در شبهرسانهها منتشر ميشود، مبناي تحليل
کارشناسان قرار ميگيرد.نوروزي تصريح کرد: «در سياستهاي رسمي کتمان اطلاعات يک
رويه رايج است؛ چه در قوه مجريه و چه در قوه قضائيه، از انتشار اطلاعات خودداري ميکنند.
برای مثال سازمان ثبت احوال مدتهاست آمار طلاق را منتشر نميکند. اين شيوه غلط،
ناشي از تصور غلطي است که اگر شما روي مشکلات جامعه پرده بکشيد، ديده نميشوند. اين سياست کتمان اطلاعات، زمينه توليد و توزيع
اطلاعات نادرست و ناقص را گسترش ميدهد. باز از چيزهايي که ميشود به آن اشاره کرد،
اين است که گاهي دستگاههاي رسمي هم در انتشار اطلاعات بيدقتي ميکنند. از نظر
جرمشناسي و جامعهشناسي، اعداد مطلق چندان قابل تحليل عمومي نيستند. اگر بگوييم
در سال 96 تعداد معيني در ايران خودکشي کردند، اين عدد چندان قابل تحليل نيست و در
اين قبيل مسائل روندها مهم است. ما بايد بتوانيم يک روند 10ساله آمار ازدواج و
طلاق را داشته باشيم تا تحليل کنيم. در بين مقامات هم اين عادت انتشار عدد وجود دارد.
آنها در يک مصاحبه براي بيان مشکلات فقط به ذکر يک سري اعداد چشمگير اکتفا کرده و
اين خود منبعي براي اغتشاش ذهني جامعه ميشود.»
نوروزي با اشاره به اينکه در مجموع فضاي رسانهاي وضعيت مغشوش و درهمريختهاي
را تجربه ميکند، تصريح کرد: «در اين درهمريختگي، دستگاههاي رسمي کشور مقصرند که
اطلاعات درست منتشر نکرده و از اعداد و ارقام دستگاههاي ذيربط براي سياسيکاري
استفاده ميکنند و گاهي اعداد واقعي منتشر نميکنند. رسانههاي حرفهاي کشور در
انعکاس اخباري که مربوط به انواع و ارقام اطلاعات است دچار اشتباه شده و اصولا
مرجعيت خود را از دست دادهاند. شبهرسانههايي مثل تلگرام غيرحرفهاي هستند و
اطلاعات غيرموثق منتشر ميکنند و در مجموع فضايي توليد شده که نميتوانيم بفهميم
چه ميگذرد. خود من هر عددي که منتشر ميشود، بعد از بررسي شخصي دربارهاش تصميم
ميگيرم و صحبت ميکنم. من فکر ميکنم مشکل اصلي در سياستهاي دولت به معناي قوه
مجريه و دستگاههاي تحت پوشش اعم از شرکتها و همچنين دستگاههاي قضائي و سياست
اطلاعرساني است و اگر اينها بهدرستي در اطلاعرساني دقت کنند، طبيعتا خيلي مسائل
تعديل ميشوند.»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 1 بهمن 97، شماره: 3348