شعار سال: به اين ترتيب، اين روز به فرصتي بدل شد
که روانشناسان و دانشجويان اين رشته در سراسر جهان به اهميت آن در سياستگذاريهاي
سازمان ملل پي ببرند. درحالحاضر هدف از اختصاص يک روز به روانشناسي اين است که
اهميت اين علم در پرداختن به دغدغههاي جهاني نشان داده شود. به این ترتيب سازمان
ملل هرساله با کمک تشکيلاتي مانند فدراسيون جهاني سلامت روان، هدفی محوري را براي
سياستگذاران سلامت روان کشورها پيشنهاد داده تا زمينه همفکري همهجانبه براي
پرداختن به آن موضوع فراهم شود. موضوعاتي که از آن سال تاکنون مطرح شدهاند به
ترتيب عبارتاند از: روانشناسي و مواجهه با بلايا،
روانشناسي و عدالت اجتماعي، مذاکره براي صلح و حقوق بشر، اهميت آموزش زنان و
دختران، حقوق بشر در افراد آسيبپذير، روانشناسي و خشونت، مشارکت روانشناسي در
اهداف توسعه پايدار، کاهش نابرابريهاي حوزه سلامت در کشورها و بين کشورها، از
آسيبپذيري تا تابآوري، ارتقای آسايش در قرن 21، تغييرات جوي، مداخلات روانشناختي،
کاهش آلام و تقويت سازگاري.
باوجود آنکه گزارشهايي در دست نيست که مشخص شود برگزاري روز روانشناسي چه نتايج
و دستاوردهايي داشته است، ولي قاعدتا پاسداشت اين روز، در کشورهايي که آن را در
تقويم سالانه خود لحاظ ميکنند، ميتواند گروههاي مهمي را تحت تأثير قرار دهد. از
جمله مهمترين آنها ميتوان به اين موارد اشاره کرد: 1. سياستگذاران کلان کشور:
بهجرئت ميتوان گفت از بين 195 کشور جهان، هيچ کشوري وجود ندارد که درباره موارد
مطرحشده، دغدغهاي نداشته باشد. بر اين اساس، برگزاري روز روانشناسي به شکل
بالقوه کمک شاياني به دولت و حاکميت آن کشور است که مرتبط با هدف، از نتايج و
دستاوردهاي پژوهشي انجامشده در مديريت کلان کشور سود ببرند. قاعدتا
وقتي دولت در جريان قرار بگيرد که براي رفع مسئلهاي مشخص چه اطلاعاتي وجود داشته
و از آن مهمتر چه اقدامات پژوهشيای براي رفع آن تجربه شده است، خواهد توانست از
پتانسيل موجود براي طراحي و اجراي سياستي فراگير، بهره لازم را ببرد. 2. استادان
دانشگاهي: استادان دانشگاهها با مطرحکردن اهداف ذکرشده با دانشجويان خود، زمينه
ورود شعارهاي مطرحشده را به پاياننامهها فراهم ميکنند. به توجه به اهميت پاياننامههاي
دانشجويي و مشخصا تزهاي دوره دکترا، روز روانشناسي و از آن مهمتر، شعار سال،
زمينه پژوهشهاي دانشگاهي را فراهم خواهد کرد و چهبسا موجب شود برخي از دانشجويان
مسير حرفهاي خود را انتخاب کنند. 3. پژوهشگران: روز روانشناسي ميتواند انگيزه
لازم براي پرداختن به موضوعات اجتماعي را در پژوهشگران ايجاد کند. ضمن اينکه
بسياري از مواقع، وزارتخانهها و سازمانهاي درگير، ميتوانند با ارائه گرنتهاي
پژوهشي انگيزه لازم در پژوهشگران آزاد را براي پرداختن به موضوع روز روانشناسي
فراهم ميکنند. 4. مترجمان و مؤلفان: معمولا دسته
درخور توجهي از مترجمان و مؤلفان مبتني بر نياز جامعه اقدام به تأليف يا
ترجمه در حوزه مورد علاقه خود ميکنند. شعار مطرحشده در روز روانشناسي، اين فرصت
را ايجاد ميکند که ذهن اين گروه، جلب شده و به توليد اثر بپردازند. بديهي است که
اين موضوع، زمينه ارتقای دانش تخصصي و عمومي را بهدنبال خواهد داشت. 5. هنرمندان:
معمولا دستهاي از هنرمندان هستند که دغدغههاي اجتماعي دارند. اين دغدغهها گاهی
به آثار آنان راه پيدا ميکند. داستاننويسان، فيلمنامهنويسان،
ترانهسرايان و کارگردانها هنرمنداني هستند که ميتوانند بهخوبي روح زمانه خود
را وارد آثار کرده و آنها را ماندگار کنند. با توجه به توضيحات ارائهشده، روز
روانشناسي در کشور ميتواند بهعنوان يک فرصت، زمينه استفاده از اين علم را در
سياستگذاريهاي عمومي رقم بزند. امسال روز روانشناسي به برابري جنسيتي اختصاص
داده شده است: «حالا وقتش است؛ مشارکتهاي روانشناختي در جهت برابري جنسيتي». اين
شعار در راستاي تمرکز بيش از پيش بر پنجمين مورد از اهداف هفدهگانه توسعه پايدار
است که برابري جنسيتي نام دارد. شايان توجه است «باوجود دستاوردهاي چشمگیری که در
سراسر جهان در حوزه برابري جنسيتي به دست آمده است، ولي کماکان زنان در بسياري از
نقاط دنيا از تبعيض و خشونت رنج ميبرند.
برابري جنسيتي نهتنها يکي از موارد اساسي حقوق بشر
است، بلکه شالودهاي مهم براي شکلگيري دنيايي صلحآميز، روبهترقي و پايدار محسوب
ميشود.
متأسفانه درحالحاضر در دنيا از بين پنج دختر و زن 15 تا 49 ساله يک
نفر در معرض خشونت جسمي يا جنسي توسط يکي از نزديکان خود قرار گرفته است و در 49
کشور هيچ قانوني در جهت حمايت از آنان در برابر خشونتهاي خانگي وجود ندارد. البته
در دهههاي گذشته، براي ريشهکني مواردي مانند ازدواج کودکان و ختنه دختران پيشرفتهايي
عايد شده است، ولي براي محوکردن اين موارد، تلاشهاي فراواني لازم است» (سازمان
ملل).
با توجه به جمعيت تقريبا 40 ميليوني
زنان در ايران، رتبه نگرانکننده کشور ما در شاخص شکاف جنسيتي (بين 144 کشور، رتبه
140)، اهميت برابري جنسيتي را پررنگتر ميکند. روشن است که دستيابي به اين مهم،
سياستهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي درازمدتي را ميطلبد؛ اما با توجه به
شعار امسال که بر مداخلات روانشناختي تمرکز کرده است، نقش روانشناسان و مشاوران
آشکارا اهميتي دوچندان مييابد.
اين استدلال که سلامت روان رشد يافته، موجب ميشود افراد در مراودات
اجتماعي کمتر يکديگر را آزار دهند، ارتقای سواد سلامت روان، تأثير مهمي در برابري
جنسيتي خواهد داشت. اگر سياستگذار مصمم باشد که راهبر کلي ذکرشده را به اجرا
درآورد، پيشگيري از خشونت مفهومي خواهد بود که زنان و دختران کشورمان بيشترين سود
را از آن خواهند برد، چراکه در جامعهاي که کماکان از مؤلفههاي مردسالارانه
برخوردار است، زنان و دختران بهراحتي در معرض انواع خشونت قرار خواهند گرفت و در
نهايت پيشگيري از خشونت را ميتوان به عينيترين شکل ممکن در قالب برنامه مدوني با
عنوان مهارتهاي زندگي رواج داد.
در پايان مجددا تأکيد ميشود که با ديدگاهي صرفا تقليلگرايانه نميتوان
انتظار داشت که با مداخلات روانشناختي، مسئله مهمي به نام برابري جنسيتي رفع شود،
ولي بنا بر يافتههاي متقن جهاني، ارتقای سواد سلامت روان، موضوعي است که در کنار
بسياري از نتايج اجتماعي، دختران و زنان کشورمان را به آينده دلگرمتر خواهد کرد،
ازاينرو نقش روانشناسان و مشاوران، در حل يک موضوع اجتماعي نمود مييابد. وجود
زنان تاريخسازي مانند مرحوم مريم ميرزاخاني حکايت از آن دارد که فراهمکردن شرايط
يکسان براي رشد زنان جامعه، نقش بسيار مهمي در توسعه همهجانبه کشور بهدنبال
خواهد داشت.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 5 اردیبهشت 98، کد مطلب: 3411