شعار سال:احزاب و جریانهای سیاسی در هنگامه بحرانها باید در کنار مردم باشند و ضمن امیدوار کردن مردم به آینده بر قانونمندی و رعایت هنجارهای اجتماعی و در شرایط کنونی هنجارهای بهداشتی درمانی تاکید کنند و با بسیج مردم برای مقابله با بحران، تابآوری مردم را در برابر شرایط سخت و دشوار کنونی بیفزایند. ترقی ادامه میدهد: بدون شک به هر میزان آگاهی مردم در زمینه مقابله با بحران و چگونگی مهار بحران افزایش پیدا کند، بالا برود، طبیعتا مشارکت مردم در فروکش کردن بحران و مهار آن افزایش پیدا میکند. در شرایط کنونی که ما نیاز به مشارکت بیشتر مردم و همراهی بیشتر جامعه برای حل و رفع و رجوع این نوع بحرانها داریم، نقش احزاب در همگرا کردن مردم با مسئولان نظام و فرماندهی ستاد مقابله با بحران میتواند کمک شایانی به جلوگیری از طولانیتر شدن پروسه کنترل بحران داشته باشد. این عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در پاسخ به این پرسش که احزاب در عرصه عمل چه کارهایی میتوانند انجام دهند، توضیح میدهد: طبیعتا احزاب یکی از ویژگیهایی که دارند دقت و نگاه و ارزیابی نقاط ضعف و مشکلات و نواقص است که میتواند با بررسی و بیان آن کمک کنند به بهبود شرایط. نکته دوم این است که انتظاری که همه از بحران دارند این است که احزاب با امکانات، نیروی انسانی و همچنین تشکیلاتی که دارند، نقاط ضعف را بیشتر مورد دقت و مداقه قرار دهند. در صورتی که ضعفی در مقابله با بحران وجود دارد، آن را مورد تذکر قرار دهند. نکته بعدی اینکه احزاب بتوانند به مسئولان در رابطه با تسلط بر شرایط کمکهای اطلاعاتی و آگاهیبخشی لازم در جهت هر چه سریع و بهتر کنترل کردن بحران را بدهند. او در پاسخ به این سوال که چرا در طول یک سالی که گذشت احزاب آن گونه که باید نتوانستند در عرصه میدان و در صحنههای بحران حضور موثر و کارآمد داشته باشند، پاسخ میدهد: متاسفانه در قانون جایگاه این چنینی برای احزاب در نظر گرفته نشده است که ما انتظارات خاصی از آنها داشته باشیم. اکنون باید بپرسیم که چرا قانون نقشی برای احزاب در بحرانها تعیین نکرده است؟ قانون در این زمینه بسیار ضعیف است و میدان کار برای احزاب در این زمینه خیلی گسترده و وسیع نیست. اما در همین مقدار هم ما احزابی داریم که شکلگیری اولیهشان مبتنی بر گرایشهای سیاسی و دینی بودند، توجه ویژهای به این نوع مسائل دارند.
عمده نگاهها به احزاب سیاسی است
ترقی در توضیح بیشتر میگوید:، اما در سوی دیگر ماجرا احزاب دیگری داریم که نگاه و اساسا توجهی به این مسائل ندارند. عمدتا نگاه آنها سیاسی و کارکرد سیاسی برای خودشان تعریف کردهاند؛ بنابراین از چنین احزابی چنین انتظاری نمیرود. چنین انتظاری زمانی واقعیت دارد که اولا مبتنی بر حفظ نظام و آرمانهای آن شکل گرفته باشد. ثانیا احزابی باشند که اصل انقلاب برایشان مهمتر از تشکیلات و حزب خودشان باشند. او بیان میکند: در چنین شرایطی احزاب باید نیروهایشان را در اختیار کارگاهها و شرکتهایی که نیازهای مردم را مرتفع میکنند قرار دهند. برای مثال انواع و اقسام تولید و توزیع بستهبندیهای مواد اولیه مورد نیاز مردم یا در زمینه تولید ماسک میتوانند فعالیت کنند و مانند نیروهای مردمی در بیمارستان و درمانگاههای نهادها و سازمانهای امدادگر و یاریدهنده حضور یابند. در مرامنامه این نوع احزاب باید این موارد ذکر شود. ترقی اضافه میکند: به نظر میرسد دستکم سه عامل در این موضوع تأثیرگذار بودهاند. نخست آنکه در طول تاریخ فعالیتهای حزبی و مدنی در کشورمان، رویکرد حاکمیت و ساختار حقوقی و قانونی نسبت به آنها رویکرد مناسبی نبوده است. نهادهای مدنی که شامل رسانهها، نهادهای مردمی و احزاب میشوند اغلب از سوی دولتها به عنوان موجوداتی مزاحم و نه مکمل تلقی شدهاند. مسألهای که تا حدود زیادی ناشی از ساختار رانتی و نفتی سیاست در ایران بوده است. ساختاری که سبب شده دولتها خود را از نهادهای سیاسی و مدنی بی نیاز ببینند و به جای آنکه آنها را بازویی برای کمک به خود بخواهد جایگاهشان را به زینتالمجالس تقلیل دهد. مسأله دیگر فرهنگ عمومی حاکم بر جامعه است که در آن مردم فعالیت حزبی و فعالیت در نهادهای مدنی را به عنوان یک فضیلت اجتماعی برای خود تلقی نمیکنند و اگر هم به سمت این نهادها کشیده بشوند، بیشتر ناشی از تمایل به کسب نفع شخصی است. این فرهنگ البته در چند دهه اخیر با افزایش آگاهیها در حال بهبود است. اما هنوز در میان نهادهای مدنی احزاب، چون بار سیاسی و امنیتی دارند با اقبال کمتری از سوی مردم روبهرو هستند. وجه دیگر مسأله نیز خود احزاب هستند؛ زیرا در درون خود احزاب هم تلقی درستی نسبت به سیاست و جایگاهی که میتوانند در اداره جامعه داشته باشند، وجود ندارد. نگاه احزاب به کارویژهشان یک نگاه فصلی است و اینکه چگونه میتوانند در کوتاهمدت بیشترین بهره را ببرند و بدون ارائه آموزش و سرمایهگذاری اجتماعی سازمان و تشکیلات ایجاد کنند.
کارویژههای اجتماعی، آموزشی، ارتباطاتی و نظارتی احزاب
این فعال سیاسی تشریح میکند: متفکران در حوزه جامعهشناسی سیاسی کارویژههای مختلفی را برای احزاب قائلند، اما در کشور ما فقط روی کارویژه انتخاباتی احزاب تأکید و تمرکز شده است. حال آنکه احزاب میتوانند علاوه بر کارویژه انتخاباتی دارای کارویژههای اجتماعی، آموزشی، ارتباطاتی و نظارتی باشند و در بسیج اجتماعی و جامعهپذیری افراد نیز ایفای نقش کنند. در پایان عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی تاکید میکند: دولتها همیشه به کمک نیروها و احزاب سیاسی و مدنی نیاز دارند که بتوانند زمینه مشارکت بیشتر مردم را فراهم کنند، برای این نوع کارکرد و عملکر د احزاب برنامهریزی کنند و در قانون پیشبینی کنند و بدانند که اگر به توانمندی احزاب در این زمینه افزوده شود، میتواند برای کشور هنگامه وقوع بحرانها و بلایا موثر واقع شود.