شعار سال: وقتی صحبت از ناباروری میکنیم، دقیقا از چه حرف میزنیم؟ یک تعریف ساده از ناباروری وجود دارد: به زوجینی نابارور گفته میشود که متقاضی و متمایل به آوردن فرزند هستند و با وجود تلاش برای آن، در مدت زمانی معین مانند ۶ ماه تا یک سال، صاحب فرزند نمیشوند. روشن است که ناباروری تبعات فردی و اجتماعی زیادی را به دنبال میآورد. جدا از آسیبهای روانی افرادی که از آوردن فرزند محروم میشوند، این موضوع تأثیر زیادی بر روابط بین زوجین داشته و در بسیاری موارد بقای یک زندگی را تحتالشعاع قرار میدهد. طبق پژوهشی که توسط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری به انجام رسید، ایرانیان افرادی دوستدار فرزند به شمار میآیند، طوری که همه آنها حداقل مایل به دارا بودن یک فرزند هستند. دلیل این موضوع را میتوان رؤیای مادر و پدر شدن در تخیلات هر انسانی دانست که او را به تنفس در دنیایی سوق میدهد که در آن، بچهها به عنوان یک موهبت، صمیمیت و لذت متفاوتی را برای زندگی زوجین به ارمغان آورده و لحظات شادی را به ایشان هدیه میکنند.
* درمان ناباروری، راهحلی برای خروج از بحران جمعیت
جدا از تأثیرات شگرف فرزندآوری بر ثبات زندگی زوجین و نشاط و پویایی آن، میتوان به آثار مهم دیگری نیز اشاره کرد. مسأله «جمعیت»، به عنوان موضوعی استراتژیک، یکی از مهمترین نقاط قوت کشورها برای رشد و توسعه به حساب میآید. در همین راستا، میتوان به درمان ناباروری از زاویه افزایش جمعیت نیز نگریست؛ امری که میتواند تأثیر مهم و قابل توجهی بر بحران جمعیت بگذارد.
در میان آمارهای مختلف کشور مانند ازدواج و طلاق و...، آمار «زوجین نابارور» یکی از عجیبترین آنهاست. در حال حاضر بیش از ۵/۳ میلیون زوج نابارور در ایران هستند که این یعنی ۲۵ درصد زوجهای حال حاضر در کشور! بنا به گفته وزارت بهداشت به طور سالانه ۸۸ هزار زوج دیگر هم به تعداد ناباروران اضافه میشود. نکته مسلم این است که این آمار و ارقام به هیچ وجه قابل چشمپوشی نیست و این یعنی کشور ما از بخش قابل توجهی از ظرفیت افزایش جمعیت به وسیله یک عامل ناخواسته و خارج از اراده افراد محروم شده است. اما زمانی این موضوع بحرانیتر جلوه میکند که تحلیلی از وضعیت حال حاضر و آینده جمعیتی ایران داشته باشیم. بنا به گفته وزارت بهداشت و درمان، نرخ فرزندآوری در میان زوجین ایرانی بسیار پایین آمده به طوری که این نرخ به عدد ۸/۱ رسیده که جمعیتشناسان آن را اصطلاحا «زیر نرخ جانشینی» مینامند؛ حد جایگزینی جمعیت بر اساس نرخ باروری کلی، ۱/۲ درصد است، بدین معنا که متوسط فرزندان هر خانوار باید حداقل ۱/۲ فرزند باشد؛ این یک گزاره معمولی نیست، چرا که بانک جهانی به خاطر این مسأله، به ما هشدار جدی داده است که اگر میزان فرزندآوری زنان ایرانی به صورت کنونی ادامه پیدا کند، جامعه ایرانی تا سال ۱۴۳۰ دیگر هرگز نمیتواند نرخ باروری بالاتر از جانشینی را تجربه کند. البته طبق همین گزارش، بسیار زودتر از این و در همان اوایل ۱۴۲۰، بیش از ۳۲ درصد جمعیت جامعه ایران را سالمندان، یعنی افراد بالای ۶۰ سال تشکیل میدهند که طبیعتا مسائل عدیده اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به همراه خواهد داشت.
* دولت تا چه میزان از زوجین نابارور حمایت میکند؟
واقعا باید گفت هزینههای انجام درمان ناباروری، امان زوجین را میبرد به طوری که هزینه هر سیکل در مراکز درمانی دولتی ۷ تا ۸ میلیون تومان و دوره کامل آن (۳ سیکل در سال) بین ۲۱ تا ۲۴ میلیون تومان برآورد میشود. البته در مراکز خصوصی هزینه هر سیکل، ۱۸ میلیون تومان و هزینه دوره کامل درمانی، ۴۹ تا ۵۴ میلیون تومان برآورد میشود. این نکته را هم باید در نظر داشت که این مبلغ بدون احتساب هزینه داروهای جانبی، هزینه رفت و آمد از شهری به شهر دیگر، هزینه اقامت و خوراک و دیگر هزینههاست. به عبارتی با توجه به آمار رسمی میانگین درآمد هر خانوار ایرانی، آنها باید مخارج نزدیک به یک سال از زندگیشان را کنار بگذارند تا بتوانند یک دوره درمانی پیشرفته کامل در سال را طی کنند. قطعا این هزینه برای اقشار متوسط و پایین جامعه، هزینه سنگینی محسوب میشود و بسیاری از زوجین به دلیل مسائل مالی، مجبورند فکر فرزنددار شدن را از سر بیرون کنند. خوب است نگاهی به کمیت و کیفیت مراکز درمانی هم داشته باشیم. مراکز درمان ناباروری حال حاضر در کشور تنها ظرفیت ارائه خدمات برای ۳۳ هزار سیکل در سال را دارند، یعنی ظرفیت درمان ۱۰ هزار زوج متقاضی! البته مهمتر از کمبود مراکز، کمبود متخصص است که جای خالی آن بیشتر احساس میشود و قطعاً اضافه شدن این متخصصان به مراکز حال حاضر در کشور میتواند ظرفیت خدمات درمانی موجود ارائه شده به زوجین را بسیار بالاتر ببرد. به نظر میرسد علیالحساب بهتر است نقد را بچسبیم؛ آیا دولت پولی برای کمک به زوجین نابارور پرداخت میکند؟ برای پاسخ به این سؤال، برآوردها و بررسیها، نظرات متفاوتی را روایت میکند. داستان از این قرار است که وزارت بهداشت سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان، برای کمک به هزینه درمان ناباروران بودجه دریافت میکند، اما در فرآیند اجرایی تخصیص بودجه، این اعتبارات به دست مصرفکننده نهایی که همان زوجین نابارور متقاضی درمان هستند، نمیرسد. همین مسأله، موضوع کمکهای مالی دولت به زوجین را به یک چالش بزرگ بدل کرده است. در این میان دستگاهها و نهادهای مجری با توجیهات مختلف، بخش قابل توجهی از بودجهای را که باید صرف درمان ناباروری شود، صرف موارد نامشخص کردهاند. اینجا ۲ مسأله مهم وجود دارد؛ یکی عدم شفافیت و پاسخگویی از طرف مسؤولان وزارت بهداشت است و دیگری، بلاتکلیفی زوجین ناباروری که به دلیل مشکلات مالی و عدم حمایت دولت، از فرزندآوری صرف نظر میکنند.
* دروغ ممنوع!
بنا بر اظهار نظر معاون وزیر بهداشت، آقای جانبابایی، دولت ۸۵ درصد هزینههای درمان ناباروری را تأمین میکند، اما سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس این ادعا را نادرست میداند. بررسیهای میدانی نیز نشان میدهد عدد اعلام شده از سوی وزارت بهداشت، قابل دفاع نیست. بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس میگوید دولت تنها ۳۰ درصد هزینه مورد نیاز را برای طی دوره درمانی پرداخت میکند، آن هم تنها در مراکز درمان ناباروری دولتی! بگذریم از اینکه انجام درمانهای ناباروری تنها در برخی شهرها قابل دسترسی است. درباره تعداد مراکز درمان ناباروری نیز اختلاف نظر بین اظهارات مقامات در وزارت بهداشت و کارشناسان مستقل وجود دارد. در واقع طبق نظر مسؤولان وزارت بهداشت، ۸۸ مرکز درمان ناباروری در کشور وجود دارد، در حالی که بررسیهای مستقل از سوی مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد ۷۵ مرکز درمان ناباروری در کشور فعال و مابقی غیرفعال هستند و طبیعتا کسی به ساختمان خالی از سکنه برای درمان مراجعه نمیکند!
نکته مهمتر اینکه در همان تعداد مراکزی هم که وجود دارد، تعادل بین مراکز دولتی و خصوصی رعایت نشده و سهم پولدارها اینجا هم بیشتر است، چرا که عمده این مراکز خصوصی هستند؛ بگذریم از اینکه حتی عدد دقیقی درباره تعداد این مراکز هم وجود ندارد و توزیع و آمایش مراکز درمان ناباروری بسیار نامتوازن و ناعادلانه است به طوری که برخی استانها فاقد مرکز درمان ناباروری هستند و در برخی استانها تنها یک مرکز دولتی وجود دارد و پایتختنشینان مانند بسیاری دیگر از موارد که بخش قابل توجهی از امکانات را در اختیار دارند، سعی کردهاند بخش عمده مراکز درمان ناباروری را هم در دسترس داشته باشند.
* باز هم اختلاف نظر!
درباره اینکه این مراکز چه میزان از جمعیت متقاضیان و نیازمندان به درمان را پوشش میدهند نیز اختلاف نظر وجود دارد که مربوط به برآورد تعداد افرادی است که به درمانهای پیشرفته نیازمندند. مسؤولان وزارت بهداشت میگویند تعداد مراکز درمانی کنونی کفایت میکند و میتواند کل جمعیت نابارور نیازمند به عملهای پیشرفته را پوشش دهد، اما با توجه به تعداد ۵/۳ میلیونی زوجهای نابارور، ارزیابیها نشان میدهد تعداد این مراکز، نسبت به تعداد افرادی که دارای شرایط استفاده هستند، بسیار کمتر از حد کفایت است. آنچه میتوان به طور قطعی اعلام کرد این است که تعداد مراکز و متخصصان ناباروری بسیار کم و توزیع آنها در کشور بسیار نامتناسب است و عملا بخش زیادی از اقشار جامعه امکان استفاده از مراکز درمان ناباروری دولتی را ندارند.
* هزینه درمان ناباروری؛ ۲۰۰ یا ۵۰۰۰ میلیارد تومان!
برخی بیمهها همچون بیمه سلامت میگویند برای آنکه حامی ناباروران باشند ۵۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارند؛ با شنیدن این مطلب نخستین چیزی که به ذهن انسان میرسد این است که ۲۰۰ میلیارد تومان کجا و ۵۰۰۰ میلیارد تومان کجا؟ ماجرا از چه قرار است؟ در واقع اگر همه ۵/۳ میلیون نابارور حاضر در کشور در یک سال اقدام به حل مشکلشان و انجام عملهای پیشرفته کنند، چنین رقمی درست خواهد بود. نکته اینجاست که بروز چنین اتفاقی ناممکن است، چرا که مراکز درمان ناباروری حاضر در کشور، تنها توانایی ارائه خدمات به ۱۰ هزار زوج را دارند، این مراکز چطور میتوانند به ۵/۳ میلیون زوج، خدمات یکجا ارائه کنند؟! یک حساب و کتاب ساده نشان میدهد رقم درمان مراجعهکنندگان در سال با توجه به ظرفیت کنونی مراکز درمانی کشور، نزدیک به ۲۰۰ میلیارد تومان میشود. پس به نظر میرسد زرنگی بیمهها در اعلام عدد ۵۰۰۰ میلیارد تومانی، چیزی جز راهی برای خلاص شدن و شانه خالی کردن از پذیرش مسؤولیت پرداخت هزینههای ناباروری نیست.
* نه به مادری در جلسه کمیسیون تلفیق بودجه مجلس
آیا این بار هم مسأله دستهای پشت پرده است؟ درباره آسیبشناسی مشکلات مربوط به درمان ناباروری، آنچه مسلم است، فقدان نظارت صحیح دولت بر مصرف صحیح بودجه درمان ناباروری است که نقش مهمی در این مسأله داشته است، اما به منظور حل این مسأله، پس از ارائه لایحه بودجه سال ۹۹ به مجلس شورای اسلامی، بیش از ۳۰ نماینده مجلس از جمله نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، حاضر به ارائه پیشنهادی درباره بیمه درمان ناباروری به کمیسیون تلفیق بودجه شدند. پیشنهاد چه بود؟ انتقال همان اعتبار ۲۰۰ میلیاردی وزارت بهداشت- که به طور سالانه از دولت دریافت میکرد- به «بیمههای پایه» تا آنها ملزم به پرداخت ۹۰ درصد هزینههای درمان ناباروری شوند.
این پیشنهاد با توجه به پشتوانه کارشناسی که از سوی مرکز پژوهشهای مجلس داشت، توانست موافقت بسیاری از نهادها از جمله کمیسیون بهداشت مجلس، تمام نمایندگان عضو کمیسیون تلفیق و حتی سازمانهای بیمه سلامت و تأمین اجتماعی را جلب کند. در این میان یک نفر نظر دیگری داشت، آقای رئیس! داستان از چه قرار بود؟ در آخرین جلسه کمیسیون تلفیق در تاریخ ۷ بهمنماه ۱۳۹۸ و هنگام طرح این پیشنهاد، وقایعی رخ میدهد که شرح آن را از زبان یکی از افراد حاضر در جلسه میخوانیم:
دقیقا پیش از طرح پیشنهاد در کمیسیون تلفیق، آقای جانبابایی، معاون درمان وزارت بهداشت با ارسال نامهای، مخالفت خود را با این طرح به غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون تلفیق اعلام میکند و همین موضوع، سد راه تصویب طرح پیشنهاد بیمه ناباروری میشود.
در آن نامه معاون وزیر بهداشت، اطلاعات نادرستی را درباره هزینههای درمان ناباروری و جزئیات نحوه هزینهکرد اعتبار درمان ناباروری بیان میکند. ایشان در نامه ادعا کرده بودند اعتبار مورد نظر در این پیشنهاد، بسیار کمتر از مقدار مورد نیاز بوده و کمیسیون تلفیق بودجه، لازم است مقدار آن را بیشتر کند! در اینجا معاون وزیر بهداشت با کنایهفهمانی به غلامرضا تاجگردون، خواستار رد و عدم اجازه تصویب پیشنهاد بیمه درمان ناباروری در قانون بودجه شده است.
غلامرضا تاجگردون در جلسه هفتم بهمنماه کمیسیون تلفیق بودجه، به منظور بررسی پیشنهادات لایحه بودجه ۹۹، در زمان مطرح شدن پیشنهاد بیمه درمان ناباروری، تنها به صدای مخالف تصویب طرح پیشنهادی، یعنی نماینده دولت، تریبون میدهد و با وجود درخواست چندباره نماینده مرکز پژوهشها، حتی برای یک اظهارنظر کوتاه راجع به پیشنهاد، اجازه صحبت را به وی نمیدهد. ماجرا جایی جالبتر میشود که در اقدامی عجیب، حتی اجازه رأیگیری از نمایندگان حاضر در جلسه کمیسیون، برای تصویب یا عدم تصویب رأی نیز داده نمیشود!
علیایحال، همچنان نبض رؤیای مادری میزند و مجلس یازدهم فرصت دارد در سیاستگذاریهای خود مسأله درمان ناباروری را که میتواند کمک مهمی به رشد جمعیت ایران بکند در اولویت کار خود قرار دهد.
همچنان فرصت باقی است، فرصتی که ۵/۳ میلیون زوج چشم انتظار به ثمر نشستن آن هستند. امید است تا نمایندگان مردم در راستای انجام وظیفهشان نسبت به سیاستهای کلی جمعیت که بیش از ۵ سال از ابلاغ آن میگذرد و به صراحت در آن از تسهیلات مناسب برای پوشش بیمهای هزینههای زایمان و درمان ناباروری گفته شده، عمل کنند و دستانشان را به نشانه مهر تأییدی بر تأمین بودجه بیمه درمان ناباروری بالا برند.
***
[از درمان ناباروری چه میدانیم؟]
روشهای درمان ناباروری بهطور کلی به ۲ دسته تقسیم میشود: دسته اول، اقدامات مشاورهای و دارویی است که به درمانهای اولیه ناباروری شناخته میشود. مشکل ناباروری بخشی از زوجین نابارور با همین اقدامات مرتفع میشود.
دسته دوم، درمانهای پیشرفته است که انواع مختلفی دارد، اما رایجترین شیوههایی که در درمان پیشرفته در ایران مانند دیگر کشورهای پیشرفته استفاده میشود، عمل پیشرفته تلقیح آزمایشگاهی (ICSI) و لقاح خارج از رحم (IVF) است.
در روشهای پیشرفته، تعدادی سیکل درمانی در نظر گرفته میشود تا در نهایت منجر به دنیا آمدن یک فرزند شود. هر زوج به طور میانگین باید تا ۳ بار در سال، این عمل را انجام دهد. البته باید گفت احتمال موفقیت این سه سیکل، بین ۳۰ تا ۴۰ درصد است، یعنی ممکن است یک زوج مجبور باشد مجددا این تعداد سیکل را تکرار کند.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه وطن امروز، کد خبر:219575، تاریخ انتشار: 27 اردیبهشت 1399، www.vatanemrooz.ir