پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۲۲۷۷
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۹:۴۹
دوازده دوره اســــت که زنان برای کاندیداتوری و ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری به وزارت کشور پای می‌گذارند، اما هر دوره صلاحیت آن‌ها بر مبنای برداشت متفاوت از واژه «رجل سیاسی» ازجمله شرایط شرکت‌کننـــــدگان در این رقابت، موردقبول واقع نمی‌شود؛ واژه‌ای که شاید تفسیر مردانه شورای نگهبان از آن، حتی حق نامزدشدن زنان در این رقابت را که برخلاف اصل 115 قانون اساسی نیز است، از آن‌ها گرفته است.

شعار سال: دوازده دوره اســــت که زنان برای کاندیداتوری و ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری به وزارت کشور پای می‌گذارند، اما هر دوره صلاحیت آن‌ها بر مبنای برداشت متفاوت از واژه «رجل سیاسی» ازجمله شرایط شرکت‌کننـــــدگان در این رقابت، موردقبول واقع نمی‌شود؛ واژه‌ای که شاید تفسیر مردانه شورای نگهبان از آن، حتی حق نامزدشدن زنان در این رقابت را که برخلاف اصل ۱۱۵ قانون اساسی نیز است، از آن‌ها گرفته است. در ایـــــن اصـــــل، کاندیداهــــای ریاست‌جمهـــــوری با خصوصیاتی، چون ایرانی‌الاصل‌بودن، مدیر و مدبربودن، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور معرفی می‌شوند و هیچ اشاره‌ای به مرد و زن‌بودن ندارد؛ آنچه رهبر معظم انقلاب نیز در سال ۹۵ و در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی، سیاست‌های کلی «انتخابات» و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام به رؤسای قوای سه‌گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند تا بر اساس یکی از بند‌های این ابلاغیه، یک‌بار برای همیشه به دردسر‌های شرط «رجل سیاسی» بودن کاندیدا‌های ریاست‌جمهوری در ایران پایان داده شود و شورای نگهبان معیار‌ها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبربودن نامزد‌های ریاست‌جمهوری را تعیین و اعلام کند. حال این موضوع چالش‌برانگیز که طی سال‌های اخیر محل مناقشــــه بسیاری از چهره‌های سیاسی و فقهی شـــده است با نزدیک‌شدن به سیزدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ بازهم به‌طورجدی مطرح است و بسیاری از فعالان این موضوع می‌کوشند تفسیر «رجل سیاسی» را بر اساس استدلال‌های فقهی و حقوقی به زنان بسط دهند تا زنان نیز همانند مردان بتوانند کاندیدای ریاست جمهوری شوند و با این اقدام به ماجرای تفسیر‌های متفاوت از این مسئله نیز پایان دهند. موضــــوعی که «اصفهان زیبا» در بررسی علل و عوامل آن برای زنان و تفسیر «رجل سیاسی» با الهه کولایی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، عضو شورای عالی سیاســت‌گـــــذاری اصلاح‌طلبـــــان و همچنین عضو شورای هماهنگـــــی مجمـــــع زنان اصلاح‌طلب گفتگو کرد. به گفته این استاد دانشگاه، مشکلات اقتصادی، فشار‌های سیاسی و اختلافات داخلی و خارجی موضوع جدیدی در کشور ما و به‌ویژه در فضای سیاسی ایران نبوده و نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد امید و انتظار مردم در خصوص انتخابات و البته کارکرد این نهاد است که با توجه به تجربه به‌جامانده از آخرین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ۹۸ و یأس و ناامیدی حاکم بر جامعه و میزان مشارکت سیاسی مردم، یک نوع نگرانی به‌طورجدی مطرح می‌شود که روند شکل‌گرفته در جریان انتخابات مجلس به انتخابــــات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نیز راه پیدا کند. کولایی همچنین حضورنداشتن کاندیـــــداهــــای زن در انتخابــــات ریاست جمهوری را از دیگر معضلات و کمبود‌های اساســـی در انتخابات ریاســت‌جمهــــــوری ایران عنــــــوان می‌کند. به اعتقاد این فعال سیاسی، فقدان نامزد‌های زن که در همه دوره‌های این رقابت بسیار خودنمایی کرده، تماما برگرفته از اختلاف میان فق‌ها و قانون‌گذارانی است که سال‌ها واژه «رجال سیاسی» را مردانه به تصویر کشیده‌اند و مانع از ورود داوطلبان زنی شدند که حتی دارای شرایط کامل برای ورود به این رقابت بودند. در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید.

مسئله ابهام در مورد واژه «رجل سیاسی» را توضیح دهید؟ اینکه شورای نگهبان طبق تفسیر خود از «رجال سیاسی» کاندیداتوری در انتخابـــات ریاســـت‌جمهـــــوری را منحصر به مردان می‌داند، مطابق با قانون اساسی کشور و همچنین قانون انتخابات است؟

طرح موضوع امکان ریاست‌جمهوری زنان ازجمله مباحثی است که سال‌ها و در طول تاریخ سیاسی ایران به آن پرداخته‌شده و در ضمن تلاش‌ها در این مسیر، هیچ‌گاه زنی در قامت کاندیدای ریاست‌جمهوری کشورمان دیده نشده است. رعایت حقوق زن در ابعاد مادی و معنوی، از موضوعات مهمی است که اصل ۲۱ قانون اساسی تضمین و احیای آن را وظیفه دولت دانسته است که ازجمله این حقوق، حق انتخاب‌شدن است. زنان واجد شرایط نیز حق دارند مانند مردان، برای تصدی مناصب سیاسی و اجتماعی، داوطلب شوند که ازجمله آن‌ها، سمت ریاست‌جمهوری است. متأسفانه عدم حضور زنان در این عرصه و انحصاری‌بودن رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری برای مردان در ایران از تفسیر نادرست «رجال سیاسی» می‌آید؛ تفسیری که اگر شورای نگهبان در معنای مردانه واژه «رجال سیاسی» تجدیدنظر نکند به‌طور طبیعی مانند دوره‌های گذشته مجالی برای رقابت زنان در این حرکت انتخاباتی شکل نخواهد گرفت. از طرفی باوجود همه بحث‌هایی که حقوق‌دانان و صاحبان آرا و اندیشه حوزه‌های فقهی در این زمینه مطرح کرده‌اند، به‌هرحال این نظر نیز باید در جامعه سیاسی و از سوی تصمیم‌گیرندگان مورد تأیید قرار گیرد تا امکان فعالیت زنان در این عرصه نیز فراهم شود. همان‌گونه که شاهد هستیم حضور و فعالیت زنان در کشور ما منشأ تغییر و تحولات بسیار جدی و تعیین‌کننده‌ای بوده است، اما در ارتباط با حضور زنان در انتخابات ریاست‌جمهوری مهم‌ترین مانع و سدی که برای زنان وجود دارد، یک تفسیر از واژه رجال است که اگر در این زمینه تغییری اتفاق نیفتد ما شاهد تکرار روند‌های پیشین خواهیم بود.

همان‌طور که می‌دانیم، نقش زنان درروند و نتایج همه دوره‌های انتخاباتی چه به‌عنوان رأی‌دهنده و چه در قالب انتخاب شونده بسیار پررنگ و مؤثر بوده است. در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ قرار داریم و با توجه به شرایط نامساعد کشور ازلحاظ سیاست‌های داخلی و خارجی، اختلاف میان جناح‌های سیاسی و بحران اقتصادی و معیشت مردم و از طرف دیگر، فضایی که در انتخابات اسفندماه رخ داد، آیا قبول دارید میزان اثربخشی مردم در انتخابات تااندازه‌ای کم شده است؟ در این شرایط، نقش زنان سیاسی و همچنین مشارکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده چه تأثیری بر روند و نتایج این انتخابات خواهد داشت؟

گذشته از موضوع انتخاب‌شدن زنان و به‌دست‌آوردن حق انتخاب‌شدن در عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری که نیاز و ضرورت جامعه ماست، مسئله اساسی‌تر، میزان مشارکت مردم و در میان آن‌ها زنان است که همواره سهم بسیار تعیین‌کننده‌ای در دوره‌های انتخاباتی داشته‌اند؛ زنان با حضور تأثیرگذار خود در انتخابات ریاست‌جمهوری، مجلس شورای اسلامی و نهاد شورا‌ها همواره به نتایج آرا شکل داده‌اند. حال با شرایط موجود، بیم آن می‌رود که در صورت عدم‌اصلاح لازم در بازسازی امید، نشاط اجتماعی و سیاسی افزایش یا مشارکت قابل قبولی از سوی جامعه زنان ایران در فعالیت‌های انتخاباتی مربوط به ریاست‌جمهوری نیز شکل نگیرد و این عرصه نیز همانند انتخاباتی که اخیرا برگزار شد، دچار رکود و فضای غیرقابل قبولی شود.

از طرفی آرمان‌های انقلاب اسلامی و دیدگاه‌های امام (ره) به‌ضرورت و الزام حضور سیاسی اجتماعی زنان بسیار تأکید داشته است، متأسفانه با توجه به تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی در این مورد، اصل مربوط به حضور زنان در انتخابات ریاست‌جمهوری بازتاب درستی پیدا نکرده است.

طبق گفتمان انقلاب اسلامی، زنان همیشه به‌عنوان انسان‌های برابر و دارای توانمندی و استعداد‌های انسانی مشابه و البته با نقش‌های متفاوت در جامعه و در برابر مردان دیده‌شده‌اند. رویکردی که درواقع انتظار می‌رفت و می‌رود در فضا‌های قانونی و در شرایط اجرای قوانین پایین‌دستی برآمده از قانون اساسی نیز نمود پیدا کند که متأسفانه با اصرار بر تفسیر خاص از کلمه رجال در قانون اساسی این حق از زنان تا به امروز گرفته شده است. ضمن اینکه زنان بسیار اندکی در فضا‌های مدیریتی عالی کشور به‌عنوان وزیر یا معاون وزیر حضور پیداکرده‌اند تا بتوانند مشمول چنین تعریفی قرار گیرند. بااین‌حال، زنان توانمند و شایسته‌ای در کشــــــور ما وجود دارند که می‌تواننــــد به‌عنوان نامـــــزد انتخابـــــات ریاست‌جمهوری مطرح شونـــــد و در حوزه‌ای که قبول مسئولیت کرده‌اند، تجربه‌های موفقـــــی را ارائه دهند.

این موضوع را قبول دارید که زنان نهایت تلاش خود را برای ورود به عرصه سیاست و حضور در رقابت‌های بالاتری همچون انتخابات ریاست‌جمهوری در حمایت از خود و اعمال قانون‌هایی در این خصوص با استفاده از جایگاه‌هایی در مجلس یا شورا‌های اسلامی شهر‌ها نمی‌کنند؟

در این زمینه نیز تلاش‌هایی از سوی خود زنان و در جایگاه‌هایی که حضور دارند، صورت گرفته است و هیچ‌گاه یأس و ناامیدی بر جامعه زنان سیاسی حاکم نبوده و نیست. اما شروع چنین رقابتی موکول به دیدگاه سیاسی حاکم بر نهاد‌های برگزارکننده انتخابات است که واردشدن زنان به این رقابت را سخت می‌کند. درواقع نگاه‌های خاص و محدودیت‌ها در مورد توانمندی‌های زنان و باید‌های مربوط به حضور سیاسی این قشر از جامعه، باعث شده است که هیچ فضای رقابتی برای آن‌ها و در این حوزه فراهم نشود. از سویی، این موضوع را نباید فراموش نکنیم که عرصه سیاست در سراسر جهان یک عرصه مردانه است و زنان همچنان کوشیده‌اند موانع را برای حضور تأثیرگذار خود در عرصه‌های مختلف به‌خصــــــوص سیاســـــی بردارند. در ایران نیز نگاه سیاسی حاکم از سوی شورای نگهبان بر تفسیر قانون اساسی و رویکردی که درمورد زنان وجود دارد، این امکان را از زنان برای ورود به عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری گرفته که بدون تردید استفاده از ابزار‌های مختلف برای تغییر این نگرش در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی در راستای رفع این مشکل تأثیرگذار است. از طرفی نمی‌توان بدون در نظرگرفتن شرایط سیاسی حاکم بر جامعه در ایجاد شرایط مناسب، مستقل وارد عمل شد.

جامعه و فضای اجتماعی و فرهنگی ایران چه تأثیری بر شکل‌گیری موانع برای حضور زنان در عرصه سیاست می‌گذارد؟ آیا این فضا نقشی در عدم‌حمایت زنان از هم‌جنس خود و در قدرت گیری این قشر داشته است؟

روند جامعه‌پذیری و انتقال ارزش‌ها که نهاد‌های آموزشی و پرورشی در آن نقش بسیاری دارند، از زنان به‌عنوان موجوداتی درجه‌دو و در خدمت مردان یاد می‌کند که این برخلاف آرمان‌ها و آموزه‌های انقلاب اسلامی است. البته این ویژگی‌ها مختص یک جامعه در حال گذار بوده که قرن‌ها تحت سیطره نگاه‌های پدرسالارانه و مردسالارانه قرار گرفته است که به‌سادگــــــی در چنین فضایـــــــی عرصه‌های قدرت به زنان واگذار نمی‌شود. در کشور ما حتی باوجود آموزش‌های رسمی و غیررسمـــــی توانمندی‌های زنان انکار می‌شود و تلاش بر این است که جایگاه زن به نقش‌های خانگی تقلیل پیدا کند؛ موضوعی که کاملا در تقابل با آرمان‌های انقلاب اسلامی و دیدگاه‌های امام (ره) در خصوص نقش زنان در جامعه و عرصه‌های اجتمــــاعی و سیاسی اســــــت؛ بنابراین مقاومـــــت‌های جامعـــــه سنتـــــــی واپس‌گرایانه و قدرت‌یافتن این تفکر بسیاری از زنان را نیز تحت تأثیر قرار داده است و آن‌ها را به پذیرش انفعال در برابر این نوع نگرش‌ها وا‌می‌دارد. از طرفی زنان نیز در چنین شرایطی آموزش‌دیده‌اند که خود را پایین‌تر و دارای ظرفیت‌های محدودتر و البته در حوزه‌های خاص‌تر و در عرصه خانگی تصور کنند؛ بنابراین با همین رویکرد با هم‌جنس خود در عرصه سیاست برخورد کرده و آنان را بدون توانایی‌های مناسب با ایفای نقش‌های گوناگون اجتماعی سیاسی برآورد می‌کنند.

به عقیده شما، زنان تنها در عرصه ورود به سیاست دچار محدودیت هستند و در دیگر عرصه‌ها حق‌وحقوق آن‌ها به‌درستی رعایت می‌شود؟

زنان در عرصه اقتصاد نیز دارای سهم ناچیزی هستند. به عبارتی سهم زنان در سیاست همان سهمی است که در اقتصاد دارند و مادامی‌که زنان در حوزه‌های اقتصادی از سهم قابل قبولی برخوردار نباشند به همان ترتیب این نارسایی‌ها به عرصه سیاست نیز انتقال پیدا می‌کند. به عبارتی، ما برای حضور در رقابت‌های سیاسی نیازمند یک پشتـــــوانه اقتصادی هستیم که نبود این پشتوانه باعث ایجاد نوعی وابستگی و نیاز به مردان در تأیید آن‌ها برای حضور زنان در حوزه سیاست است که در اثر آن فضا و عرصه برای ما باز شود.

با این شرایط، زنان چگونه می‌توانند با چالش‌هایی که مانع حضور مؤثر آن‌ها در عرصه سیاست شده است، مقابله کنند و حتی این رویه را تغییر دهند؟

نگرشِ مادون‌دیدن زن در ایران مرتب بازتولید می‌شود. این وظیفه زنان است که با خودآگاهی و باور به توانمندی‌ها و حقوق انسانی خود در ترویج و افزایش آگاهی نسبت به این موضوع تغییرات لازم را ایجاد کنند. از سویی نباید ناامید بود، چراکه ما باید در عالم سیاست واقع‌گرا باشیم و بر اساس توانمندی‌های خود تلاش کنیم. واقعیت این است که در عرصه سیاست هیچ فرش قرمزی برای زنان پهن نخواهد شد. زنان از بسیاری از امکانات و ابزار‌های لازم به لحاظ تاریخی محروم بوده و هستند و برای رفع این محرومیت تلاش‌هایی نیز شده است. از سویی این واقع‌گرایانه نیست که تصور کنیم امکان ورود به یک رقابت تأثیرگذار و نتیجه‌بخش همچون انتخابات ریاست‌جمهوری را خواهیم داشــــت که البتـــــه این به معنای بی‌عمل‌شدن، ناامیدشدن و دست‌کشیدن از تلاش نیست. بدون شک زنان برای ارتقای توانمنـــــدی‌های خود در حوزه سیاست باید تلاش کنند و این می‌تواند با کمک احـــــزاب و جریان‌های سیاسی که نگاهـــــی انسانی به زنان و در حمایت از آن‌ها داشته‌اند، آغاز شود. چراکه عرصه سیاست، عرصه‌ای نیست که این فرصت‌ها به کسی تقدیم شود. بلکه باید با تلاش و پشتکار خستگی‌ناپذیر و بر پایه موازین قانونی، امید به آینده را ترویج کرد و به نتیجه‌بخشی آن ایمان داشت.

شعار سال،  با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از روزنامه اصفهان زیبا، تاریخ انتشار 12 مرداد    99، کد خبر:   111178، www.isfahanziba.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین