شعار سال: تنوع معترضان به افزایش مستمریهای امسال سازمان آنقدر هست که نتوان به همه مدعیان پاسخی یکسان داد. نوبتی هم باشد بعد از جمعیت حدودا ۳۰۰ هزار نفری بازنشسستگان سخت و زیانآوری که از نادیده گرفته شدن سوابق استحقاقیشان در برنامه متناسبسازی مستمریها شاکی بودند حالا نوبت مستمری بگیران از کار افتاده است تا نارضایتی خود را از سهمشان در اعتبارات متناسبسازی اعلام کنند.
وضعیت از کارافتادگی به حالتی اطلاق میشود که نیروی کار برای مدتی موقت یا دائم به دلایل جسمی یا روحی قادر به انجام فعالیت شغلی متعارف و مشخص نباشد؛ مطابق قانون کار این وضعیتی است که اگر برای کارگر اتفاق بیفتد، قانونگذار در مواجهه با آن موارد برخورداری از حق مرخصی استعلاجی، تغییر شغل و در نهایت فسخ قرار داد کار را پیش-بینی کرده است.
در قانون تامین اجتماعی، اما قانونگذار صرف نظر از اینکه بیمه شده کارگر یا کارفرماست، برای وضعیت از کارافتادگی دو حالت پرداخت مقرری برای مدت زمان محدود و دیگری پرداخت نامحدود مستمری ازکارافتادگی کلی یا جزئی در نظر گرفته است؛ مطابق همین قانون تشخیص اینکه بیمه شده ناتوان از انجام وظایف شغلی ازکارافتادگان جزئی یا کلی است برعهده کمیسیونی است که پزشکان معتمد سازمان تامین اجتماعی در آن حضور دارند و اگر بیمه شدهای به تشخیص این کمسیون ازکارافتاده کلی تلقی شود آنگاه به او فارغ از سابقه و حق بیمه پرداختی، مستمری تعلق خواهد گرفت که میزان آن کمتر از حداقل مستمری ماهانه نیست.
علیرضا حیدری، نائب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در این خصوص میگوید: مطابق ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی کف مستمری بیمهشدگانی که ازکارافتاده کلی هستند نمیتواند از حداقل مستمری کمتر باشد، اما سقف مستمری آنها به اندازه میانگین ارزش به روز شده حق بیمهای است که آنها در دو سال آخر پرداخت کردهاند.
درخصوص مستمری بازماندگان نیز وضعیت برهمین روال است؛ بیمهشدگانی که پیش یا پس از صدور حکم بازنشستگی فوت کرده کردهاند و حالا مستمری آنها به نسبت قانونی میان بازماندگانی که اعضای خانواده و بیمه شده تبعی محسوب میشوند، تقسیم میشود.
علیرضا حیدری دراینباره میگوید: اگر سابقه بیمه شده فوت شده به اندازه بازنشستگی بود که هیچ تکلیف روشن است و مستمری تمام و کمال پرداخت خواهد شد، اما اگر بیمه شده فوت شده زودتر از بازنشستگی فوت کند و در زمان احتضاز میان سابقه بیمه پردازی او فاصله نیفتاده باشد آنگاه بازهم بازماندگان او مشمول ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی خواهند شد و به حکم قانون معادل یک ماه حداقل مستمری میان بازماندگان تقسیم خواهد شد.
از کارافتادهها چند نفرند و چرا ناراضیاند؟
طبق قانون سازمان تامین اجتماعی، این سازمان دست کم در سه مورد به بیمه شدگان مشمول مستمری پرداخت میکند، بازنشستگان، بازماندگان و در نهایت از کار افتادهها که انگار نه از نحوه افزایش مستمریهای سال ۹۹ دلخوشی دارند و نه از سهمی که از اعتبارات متناسبسازی برای آنها در نظر گرفته شده رضایت دارند.
سهم بیمهشدگان ازکارافتاده از جمعیت حدودا ۳.۴ میلیون نفری مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی، اندکی بیش از ۱۴۴ هزار نفر است؛ از این تعداد ۱۵۶۲۸ نفر از کارافتاده کلی ناشی از حوادث کار، ۱۵۶۸۸ نفر از کارافتاده جزئی و ۱۱۲۷۰۵ نفر از کار افتاده کلی غیر از حوادث کار هستند.
در حالت عادی مهمترین فرق اساسی که در قانون تامین اجتماعی میان از کارافتاده کلی با جزئی وجود دارد، این است که کارافتاده کلی، مستمری کامل را دریافت میکند و قانونا اشتغال مجدد او جای شبهه دارد، اما، چون مستمری از کارافتاده جزئی کمتر از مستمری کامل است سازمان تامین اجتماعی منعی برای اشتغال مجدد او قائل نشده است.
اما اینروزها که موضوع متناسبسازی دریافتی ماهانه عموم مستمریبگیران بحث روز است؛ جمعیت بیمه شدگان از کار افتاده نیز به شکلی دیگر درگیر ماجرا هستند و شرایط متفاوت آنها باعث شده هرگروه از این بیمه شدگان نیز به نوعی از وضعیت موجود ناراضی و دلخور باشند.
علیرضا حیدری، نائب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری درخصوص وضعیتی که بعد از اجرای متناسبسازی برای بیمه شدگان ازکار افتاده به وجود آمده است میگوید: به صورت مشخص مزایای اصلی متناسبسازی شامل حال ازکارافتادگان کلی میشود و بر این اساس درآمد ماهیانه هر مستمری بگیری که تا ۱۰ سال سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشد دسته کم ۱۵۰ هزار تومانی افزایش یافته است.
وی ادامه میدهد: درمورد سایر مستمریبگیران از کار افتاده نیز مزایای متناسبسازی طبق جدولی که براساس سابقه و مبلغ ثبت شده در پرونده بیمهای استخراج شده تعلق گرفته است، ولی با این حال واضح است که شماری از این بیمهشدگان از وضع جدید هیچ رضایتی ندارند؛ این نارضایتی میتواند علل متعددی داشته باشد مثلا در زمان بیمهپردازی حق بیمه به طور کامل و واقعی پرداخت نشده یا اینکه در زمان اشتغال فواصل و تاخیرهایی در تشکیل پرونده بیمه و سابقه بیمهپردازی به وجود آمده باشد؛ غیر از این، اما مورد دیگری که میتوان دلیل شایع این نارضایتیها باشد داستان بیمه شدگان از کار افتادهای است که تا قبل از خروج از بازار کار شغلی سخت و زیانآور داشتهاند؛ به صورت مشخص این گروه وضعیتی مشابه بازنشستگانی دارند که با استفاده از قانون بازنشستگی مشاغل سخت و زیانآور به صورت پیش از موعد بازنشسته شدهاند و حالا در جریان متناسبسازی سازمان تامین اجتماعی وضعیت آنها را نادیده گرفته است.
این فعال صنفی کارگری در توضیح وضعیت به وجود آمده مثالی میزند: فرض کنید که بیمه شدهای کارش از نظر قانونی سخت و زیانآور بوده باشد منتهی به دلیلی پیش از رسیدن به موعد بازنشستگی زودهنگام به عنوان از کار افتاده کلی شناخته شد و حالا هر ماهه سازمان تامین اجتماعی براساس قانون به او مستمری پرداخت میکند که ارزش ریالی آن نه از حداقل مستمری ماهانه سال ۹۹ کمتر است و نه از میانگین به روز شده ۲ سال آخر حق بیمه پرداختی او کمتر است؛ به احتمال زیاد این مستمریبگیر از اینکه سازمان تامین اجتماعی در محاسبه مزایای متناسبسازی او سوابق سخت و زیانآور را لحاظ نکرده شاکی است، اما در عمل سازمان مدعی است که بابت برقراری مستمری هیچ مبلغی تحت عنوان هزینههای اضافی مربوط به بازنشستگی پیش از موعد دریافت نکرده و برای همین نمیتواند برای آن بخش از سوابق وی در محاسبه مزایای متناسب سازی، امتیاز خاص تری قائل شود؛ براین اساس هرقدر که این روزها بازنشستگان پیش از موعد مشاغل سخت و زیان آور خود را محق بدانند که باید در محاسبه مزایای متناسب سازی سوابق سخت و زیان آور آنها لحاظ شود و در مقابل نیز سازمان تامین اجتماعی نیز خود را مقید به این کار بداند، اما درمورد بیمهشدگان ازکار افتاده طرح چنین انتظاری بسیار بعید است؛ هرچند وضعیت اقتصادی جامعه طوری است که دخل هیچ کس با خرجش جور نیست و در این میان طبیعی است مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی و به ویژه بیمهشدگان از کار افتاده به دلیل شرایط خاص جسمی از موقعیت دشوارتر مالی برخوردار باشند.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از ابتکار نیوز، تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۹، کد خبر: ebtekarnews.com، ۱۶۲۹۹۴