شعار سال: به بهانه آغاز سال تحصیلی جدید سخنی با متولیان و کارگزاران آموزش عالی کشور
“به نام خالق فکر و قلم”
سال تحصیلی جدید را در حالی آغازکرده ایم که تعداد قابل توجهی از هموطنان عزیزمان در رابطه با ویروس کوئید ۱۹ یا فوت کرده اند و یا در بستر بیماری در حال مبارزه با آن هستند که خستگی ناشی از این وضعیت، بر دوش سربازان جان برکف حوزه سلامت سنگینی میکند به گونهای که بیش از یکصد و شصت شهید را تقدیم به ملت کردهاند.
همراه با این شرایط سخت و رنج آور، تورم لجام گسیخته نیز امان از مردم به ویژه دهکهای متوسط و پایین جامعه بریده و از اقلام سفره معیشت آنها یکی بعد از دیگری کم کرده است گویا هیچ نظارت و کنترلی بر این اوضاع نیست و اخلاق کسب و کار تا آنجا سقوط کرده است که رئیس اتحادیه لبنی کشور در رسانه ملی به صراحت اعتراف میکند که بیست هزار تن کره در انبارها ذخیره کرده اند و زمانی که با پرسش توام با تعجب خبرنگار مواجه میشود که آیا معنای این کار احتکار نیست؟ پاسخ میدهد منتظر اعلام نرخ جدید هستیم! این تنها یک نمونه است، مسائل ومصائب مربوط به معیشت مردم به حدی است که قلب هر انسان با شرف و وطن پرستی را به درد میآورد وموضع مسئولین هم که در این خصوص، رسانهای میشود نه تنها تسکین دهنده آلام و دردهای مردم نیست بلکه غالباً به دلیل عدم عمل به وعدهها و گفتهها، موجب فشار توام با استرس و عصبانیت مضاعف آنها میشود که طبق نظر کارشناسان ذیربط چنین اضطرابی باعث کاهش قدرت دفاعی بدن و افزایش احتمال ابتلا به ویروس کرونا میگردد و این وضعیت دراغازسال تحصیلی، شیرینی خاطرات مهرماه، ماه مهربانیها را به تلخی و اندوه مبدل میسازد.
اینجانب که بیش از پنجاه سال با تکیه بر اصول مبتنی بر ارزشها و باورهای حرفهای در حوزه خدمات اجتماعی به عنوان معلم و کارشناس مددکاری اجتماعی در دفاع از حریم انسانها و حفظ شأن و منزلت مخاطبین حرفه، درحد توان و بضاعت خود سعی در عمل به تکالیف داشتهام در همین راستا بهعنوان یک تلاش حداقلی وانجام رسالت حرفهای، صمیمانه و متواضعانه نکاتی را به سیاست گذاران، متولیان و کارگزاران آموزش عالی کشور معروض میدارم به این امید که موثر واقع شود.
۱– همراهی و همکاری ارزشمند مسئولین محترم وزارت علوم با با سازمان برنامه در افزایش حقوق اعضای هیئت علمی در پایان سال ۱۳۹۸، همانند تمامی کارکنان کشوری و لشکری و در تبع آن موضوع همسان سازی بازنشستگان با شاغلین از اول مهرماه ۱۳۹۹، موجب قدردانی است هرچند تورم فزاینده، چنین افزایشی را بیاثر کرده است و البته برای آن باید تدبیری اساسی اندیشید و نمیتوان تنها دلیل بی ارزش شدن پول ملی و گرانی لجام گسیخته را تحریمها معرفی کرد.
۲– تجربه آموزش مجازی در نیم سال گذشته نشان داد که این شیوه جدید در حفظ سلامت مجموعه دانشجویان و دانشگاهیان بسیار موثر و عقلانی بوده است لذا شایسته است که همین شیوه تا رسیدن به یک ایمنی قابل قبول ادامه پیدا کند و با عنایت به آغاز موج سوم شیوع ویروس کرونا نباید نسبت به حضور فیزیکی اعضای هیئت علمی و کارکنانی که میتوانند با دورکاری و نوبت کاری به وظایف خود عمل کنند اصرار داشت چرا که فرسودگی بیش از هفت ماه پرسنل خدوم حوزه سلامت و محدودیت تجهیزات بیمارستانی میتواند مصیبت مضاعفی را با مبتلایان جدید در پی داشته باشد.
۳– با کسب تجارب آموزش مجازی وبررسی قوت و ضعف آن میتوان با ابداع روشهای نو نسبت به ارتقاء کیفی این سیستم آموزشی کمک کرد چرا که به جهت عدم ارتباط واقعی استاد و دانشجو در فضای کلاسی و محدودیتهای فضای مجازی در مشارکت حداکثری دانشجویان به ویژه در دورههای تحصیلات تکمیلی به زعم اینجانب کیفیت آموزش عالی افت کرده و بعد تربیتی تعلیم و تربیت مورد غفلت قرار گرفته است و این ضعف برای دروس کارگاهی و کارورزیها مضاعف بوده است.
۴– متولیان ارشدنظام آموزشی بهتر از همه میدانند که گسترش کمی آموزشعالی و واحدهای آموزشی، به شدت به کیفیت آموزش صدمه زده است بررسیها نشان میدهد که در کشورمان به اندازه کل اروپا واحد آموزشی وجود دارد آیا واقعاً به این حد از موسسات عالی آموزشی نیازمندیم؟ آن هم در شرایطی که بر اساس آمار اعلام شده از سوی برخی از مسئولین ونهادهای ذیربط، حدود ۴۰ درصد از دانش آموختگان دانشگاهها بیکار و یا فاقد شغل مرتبط با تحصیل خود هستند و چنین وضعیتی، تبعات زیانباری دارد که تجرد و بالا رفتن شدید سن ازدواج یکی از آنهاست.
۵– در رابطه با بند فوق با تاسف باید اعلام کنم که در دادن مجوز رشته پذیرش دانشجو، به ضوابط ذیربط و در راس آنها وجود حداقلی عضو هیئت علمی با تخصص رشته مرتبط، کمترتوجه شود که نمونه آن مربوط به رشته تخصصی خودم درپذیرش دانشجو در واحدهای دانشگاهی پیام نور، دانشگاه علمی کاربردی وغیر انتفاعی است که در تعداد قابل توجهی ازآنهاعلمی مرتبط ومقیم وجودندارندکه نتیجه آن ورود فارغ التحصیلان ضعیف به عرصههای خدمت به ویژه نهاد مهم خانواده است که مسلما آثار زیانباری را درپی دارد.
۶– همه پیشکسوتان دانشگاهی میدانند که فلسفه وجودی دورههای علمی کاربردی برای مهارت افزایی کارکنان بخشهای مختلف، آن هم در مقطع کاردانی بوده است متأسفانه طی دو دهه اخیر با گسترش بیرویه این حوزه در سراسر کشور و در اغلب سازمانها، بدون داشتن امکانات و منابع انسانی و مادی قابل قبول و تولید انبوه در مقاطع مختلف کارشناسی و کارشناسی ارشد به لشکر بیکاران افزوده شده است تاسف بارتر اینکه بعضاً زمزمه راه اندازی دورههای دکترای حرفهای در این واحدها نیز به گوش میرسد.
۷– تجربه نشان داده است که پولی کردن دانشگاه با هدف درآمدزایی و کمک به کسری بودجه و گسترش آن با عناوین مختلف، کیفیت آموزش عالی را تحت تاثیر قرار داده است و تشدید این وضعیت در سال تحصیلی جدید به بهانه فقدان منابع و محدودیت تخصیص بودجه دولتی به خصوص برای پذیرش نوبت دوم (شبانه) و پردیسهادر مقطع دکتری با عنایت به کاستیهای مطرح شده در بند ۵ این یادداشت، اعتبار دورههای دکترای تخصصی رامخدوش ساخته است ولذا چنین سیاستی شایسته بازنگری است.
۸– موضوع سرقت علمی، همواره یکی از دلمشغولیهای دلسوختگان آموزش عالی بوده و هست، بخشی از این معضل به کارگزاران جامعه علمی یعنی اعضای هیئت علمی مربوط است که اگر دقت علمی و صبوری لازم را داشته باشند، به خصوص با تسهیلات مجازی که برای کنترل این تخلفات ایجاد شده است، هیچ دانشجویی در دورههای تکمیلی نمیتواند مرتکب چنین رفتار و عمل زشتی شود و به سهولت میتوان سره را از ناسره تشخیص داد، ولی بخش دیگری از این وضعیت به فضای نابسامان علم بازاری و تجاری بر میگردد که متاسفانه برخی از استاد نماها هم در این وادی کارگزاری میکنند و نتیجه آن پایاننامه فروشی، مقاله فروشی ومدرک فروشی و…. است که متاسفانه به صورت علنی نیز این پدیده اتفاق میافتد پرسش این است که چرا با این تخلف آشکار برخورد قاطع صورت نمیگیرد؟ سرقت علمی ضررش به مراتب بیشتر از انواع سرقتهای دیگر است نمیتوان پذیرفت که نهادهای ذیربط، توان جمعآوری بساط سارقان علمی و صحنههای زشت مقابل دانشگاه تهران را ندارند. چرا ارادهای برای مقابله با چنین جرم سنگین و آشکاری وجود ندارد؟ قطعاً این وضعیت برازنده جامعه ما نیست و انتظار این است که نهادهای مرتبط در قوای قضائیه و مجریه در این موضوع با قاطعیت ورود کنند و مطمئن باشند که دانشگاهیان واقعی و دلسوخته، پشتیبان آنها خواهند بود.
۹– متاسفان مهاجرت مغزها در سالهای اخیر سرعت بیشتری گرفته است و البته برخی سیاستها و همچنین شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور در این موضوع دخیل است. مسئولین ذیربط در کشورهای مقصد به راحتی نخبگان ما را شناسایی و زمینه جذب آنها را فراهم میکنند آمار این قبیل جوانان نخبه که رفتن را بر ماندن در وطن و خدمت به هموطنان ترجیح دادهاند نگرانکننده است موضوعی که دامن برخی از فرزندان مسئولین رانیزگرفته است. باید بصورت جدی علل و عوامل موثر بر آنرابررسی کرد وبااقدامات ایجابی ونه سلبی مانع از هجرت سرآمدان و نخبگان کشور شد.
۱۰– سرمایه گذاری در آموزش از ابتدایی تا عالی یک امر زیربنایی و اساسی است و در همین راستا باید به دانشگاهها و رفع مشکلات آنها و همچنین رفع نیازهای اساسی دانشگاهیان به ویژه اساتید جوان که غالباً نخبگان مورد اشاره در بند ۹ این یادداشت میباشند، توجه ویژه کرد که در راس این مشکلات، دلمشغولیهای مربوط به مسکن، ازدواج، تهیه تجهیزات مورد نیاز علمی وتامین معیشت متعارف قرار دارد که باید مورد عنایت دولت و مجلسیان در تنظیم بودجه سالیانه و برنامههای توسعه قرار گیرد که این امر دانشگاه را از توسعه کمی و دورههای پولی و اقدامات مشابه دیگر نجات خواهد داد.
۱۱– تجدیدنظرهای اعمال شده در آیین نامه ارتقا در سنوات گذشته و نهایتاً آخرین آیین نامه در حال اجرا، اشکالاتی دارد که بیتأثیر در افت کیفیت آموزش عالی نبوده است که غالباً گلهمندی کمی گرایی از آن به گوش میرسد. چگونه میتوان پذیرفت، به خصوص در حوزه علوم انسانی و اجتماعی که یک عضو هیئت علمی در یک دوره چهار ساله همراه با وظیفه اصلی خود به عنوان مدرس، بیش از ۶۰ مقاله و بعضا تالیف ویا ترجمه چندکتاب داشته باشد؟ به نظر میرسد که متولیان آموزش عالی میتوانند با همفکری دانشگاهیان به خصوص پیشکسوتان و با اصلاحات جدی در این آییننامه، و حذف متغیرهاومعیارهای غیرعلمی، شائبه کمی گرایی و همچنین دیگر دلمشغولیها را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.
۱۲– پتانسیل شایان توجهی با عنوان کانون اساتید بازنشسته دانشگاههای کشور با همت دلسوختگان دانشگاهی با تدوین اساسنامه و ارائه آن به وزارت کشور شکل گرفته و درحتی یک عضو هیات ست، این مجموعه عظیم و ظرفیت علمی سرشار از تجارب در سطوح مختلف سیاستگزاری و اجرایی، میتواند به عنوان بازوی کمکی قوی، مجموعه آموزش عالی کشور را یاری رساند و استقبال و بهره مندی متولیان ذیربط از این نهاد، آثار و تبعات ارزشمندی رادر ارتقاء کیفیت دانشگاهها خواهدداشت.
در خاتمه سعادت و سلامتی ملت نجیب و صبور ایران و به ویژه دانشگاهیان فرهیخته و سربلندی و پایداری کشور عزیزمان رادرسایه سیاستگذاریها واقدامات مبتنی برتجربهها وخردجمعی حاصل از استفاده از تمامی ظرفیتها، ازدرگاه ایزد یکتامسئلت دارم.
محمد زاهدی اصل استاد مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی پنجم مهرماه ۱۳۹۹
شعار سال با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از ، تاریخ انتشار خبر: 19 مهر 1399، کد خبر: 16600، www.a-sasw.com