و اینگونه است که طولانیترین شب سال برای بعضی از مردمان شهر ما که کم هم نیستند بسیار سختتر از سایر شب هاست. فرا رسیدن غروب زودهنگام و سرمای هوا موجب آزار بیشتر آنهاست. البته در این میان کودکانی هم هستند که با وجو سن کم همچنان به این مشاغل سخت مشغولند. ساعت کار آنها پایان ندارد. گویا کرونا هم آنها را رها کرده تا با این سختی به زندگی ادامه دهند. تصاویر بین ساعت ۴ تا ۶/۳۰ از مناطق ۶ و ۱۱ تهران گرفته شده است.
شعار سال: صدای زنگ گوشی موبایل، هرچند دقیقه شنیده میشود که حاکی از پیامهای تبریک فراوان شب یلداست. پیامها شامل عکس و متن و گاهی ویدئویی کوتاه برای تبریک این شب است. در خیابان میگردم تا تصاویری از شادی مردم در این شب که بلندترین شب سال است به ثبت برسانم. کنار قنادی که رسیدم از جمعیت و صف بیرون آن تعجب کردم و خوشحال که چقدر خوب مردم برای شادمانی امشب و گذران طولانیترین شب سال در کنار خانواده آماده میشوند. اما کمی آن ظرفتر خانمی در کنار پیاده رو در سرما نشسته و بساطی گسترده تا یک مشتری هم از او خرید کند. در فاصلهی چند متری او پیام تبریک شب یلدا را میبینم و خودروهایی که برای رسیدن به منزل با سرعت از یکدیگر پیشی میگیرند. البته اگر ازدحام ترافیک اجازه بدهد. کمی پایینتر دو دستفروش دیگر در پیاده رو نشسته اند. در مقابلشان اجاق گازی کوچک روشن است و برای گرم شدن دستشان را روی حرارت اجاق گرفته اند. از آنها اجازه میگیرم که عکسی بگیرم. به شرط اینکه صورتشان دیده نشود و عکس را به آنها نشان بدهم موافقت میکنند. سوار خودرو میشوم تا مناطق دیگر شهر را هم بگردم. چند خیابان پایینتر که خیلی هم دور نیست، اما بخاطر ترافیک، نیم ساعتی زمان میبرد. افرادی که برای گذران زندگی در زبالههای خیابان به دنبال چیزی میگردند تا کیسه خود را پر کنند و متاسفانه قبل از تاریکی هوا به خانمی هم برمی خورم که شغلش همین است. با میلهای در دست و ۲ کیسه همراه، زبالهها را جستجو میکند. سریع متوجه حضور من میشود و محل را ترک میکند. سن زیادی هم ندارد. کم کم هوا تاریک میشود. راه خود را به سمت دیگری ادامه میدهم. این بار نه پیاده رو بلکه در خیابان خانم دیگری نشسته و دستفروشی میکند. گویا برایش هندوانه شب عید هم خریده اند. در کنار جوی آب و در محل پارک خودرو بساط کرده. رهگذری دلیل عکس گرفتنم را میپرسد و برایش توضیح میدهم. میگوید این خانم مدت زیادی است که اینجا دستفروشی میکند. با خود میاندیشم که چگونه است عدهای همراه خانواده در خانهای گرم شب یلدای خود را سحر میکنند؛ و آرزو دارند که بیشتر طول بکشد تا ساعات خوشی آنها طولانیتر باشد و دیگری در کنار خیابان در سرمای زمستان نشسته و برای پابان این شب سرد، لحظه شماری میکند. دلیل عکاسی خود را فراموش کرده ام. آمده بودم تا شادی مردم را ثبت کنم، اما …. امیدوارم فراموش نکنیم در نزدیکی ما خیلی وقتها آدمهایی از این دست هستند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از شفقنا، تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۹، کدخبر: ۱۰۶۵۴۶۹، shafaghna.com