من همان دهه شصتیام که با پایان رسیدن سال ۱۳۹۹ عمرم به ۴۰ رسیده است. ما دهه شصتیها در حالی به ۱۴۰۰ رسیدیم که بیشترین آمار بیکاری و تحمل سختی به گواه تاریخ مال ماست. بر اساس آمارهای منتشر شده از حدود ۵/ ۸ میلیون پسر و ۵/ ۸ میلیون دختر دهه شصتی، ۱/ ۲ میلیون پسر و ۱ /۲ میلیون دختر هنوز مجردند؛ مجردهایی که در بازههای سنی ۳۰ تا ۳۹ سال قرار میگیرند.
شعار سال: سجاد بهزادی؛ روزنامهنگار- من همان دهه شصتیام که با پایان رسیدن سال ۱۳۹۹ عمرم به ۴۰ رسیده است. ما دهه شصتیها در حالی به ۱۴۰۰ رسیدیم که بیشترین آمار بیکاری و تحمل سختی به گواه تاریخ مال ماست. بر اساس آمارهای منتشر شده از حدود ۵/ ۸ میلیون پسر و ۵/ ۸ میلیون دختر دهه شصتی، ۱/ ۲ میلیون پسر و ۱ /۲ میلیون دختر هنوز مجردند؛ مجردهایی که در بازههای سنی ۳۰ تا ۳۹ سال قرار میگیرند.
بیش از ۵ میلیون مجرد در ایران وجود دارد که یکچهارم پسران و یکچهارم دختران دهه شصتی را شامل میشود. تازه خیلیها از ما به تجرد قطعی رسیده ایم. در دانش جمعیتشناسی، واژه تجرد قطعی برای جمعیتی به کار گرفته میشود که بدون حتی یکبار ازدواج، وارد سن ۴۰سالگی شدهاند.
سال ۹۹ به پایان رسید و من همان دهه شصتی ام که عمرم را در دانشگاهها سپری کردم. درس خواندم و مدرک گرفتم و اکنون جزء همان ۴۰ درصد بیکاران فارغ التحصیل دانشگاههای کشورهستم. مطابق گزارشهای مرکز آمار در پاییز ۹۹ سهم جمعیت بیکار فارغ التحصیل آموزش عالی از کل بیکاران بیش از ۴۰ درصد بوده است.
ما دهه شصتیها به قول "اشو" ... "چون شبنمی روی برگ بودیم". تا به حال سُر خوردن شبنم از روی برگ را دیدهاید؟ ما در این ۴۰ سال با هرنوع سیاست گذاری در جامعه که پیاده سازی شد سُر داده شدیم و اکنون خسته و زخمیتر از دیگر گروههای سنی هستیم.
معاون اول رئیس جمهور؛ یک روز بهترین توصیف را از وضعیت ما دهه شصتیها ارائه داد. "دههی شصتیها با ورود به هر مرحله از زندگی شان با مشکلات زیادی مواجه شدند، آنها گناهی ندارند و مشکلات آنها ناشی از آینده نگر نبودن مسئولان بود. برخی مشکلات دهه شصتیها ناشی از سیاستهای معطوف به رشد بالای جمعیت در دهه شصت بود. متولدین دهه شصت با بالاترین نرخ رشد جمعیت در آن دوره در تمامی مراحل تحصیلی و شغلی همواره با مشکلات متعددی از جمله کمبود مدرسه و کلاس درس با وجود چندشیفته شدن مدارس مختلف و کمبود شغل مناسب مواجه بوده اند و اگر ضعف آینده نگری برطرف نشود در آینده و در دوره سالمندی نیز با مشکلاتی روبه رو خواهند شد. "
معاون بزرگوار خیلی محترمانه میخواهد بگوید که احتمالا ما دهه شصتیها مرگ مان نیز با مکافات و تحمل درد و رنج فراوان همراه است. بخدا حق ما نیست اینطوری در عذاب باشیم. ما که در تمام وضعیت و با همه خوب و بد شما ساختیم. ما که با سیاست فرزند آوری شما در اوایل انقلاب همراهی کردیم و شیرخشک هم به زحمت به ما میرسید و تحمل کردیم. در مقایسه با تعداد کم کرسیهای دانشگاه و حجم بالای داوطلب، سخت جنگیدیم، آمار سواد مملکت را بالا بردیم و حالا انصاف نیست که در گوشهای رها شویم.
در آستانه سال ۱۴۰۰ این تعبیر ناصوابی نیست اگر بگویم نسل ما دهه شصتیها؛ نسلی است که به ناحق سوختیم و، اما تردیدی ندارم که گناه مان گردن خیلیها سنگینی خواهد کرد. ما درختی هستیم که اکنون باید به ثمر مینشستیم، اما هیچ پنجرهای از امید در پیش چشم مان باز نمیشود.
هم نسلان ما در کشورهای دیگر بعد از چهار دهه وزیر میشوند و یک کشور را اداره میکنند، اما ما در اداره کردن زندگی خودمان درمانده هستیم. ما نسل رنج کشیده و زخم خورده و سوخته تاریخ این سرزمینیم.
ما در هر کشوری بودیم بزرگترین سرمایه اجتماعی آن کشور محسوب میشدیم و از ظرفیت ما برای رسیدن به توسعه پایدار و حل مشکلات جامعه استفاده میشد. اما حالا خود از دیدگاه برخی مسئولان بخشی از مشکل هستیم.
سخنگوی دولت روحانی در زمانی که وزیر کار، رفاه و تعاون اجتماعی بود یک بار عنوان کرد "بیکاری دهه شصتیها نمیگذارد اشتغال زایی ما حس شود". ببخشید اگر بیکاری ما نگذاشت آمارهای شما جفت وجور در بیاید؛ اصلا ببخشید که متولد شدیم. اگر ما متولد نمیشدیم بیکاری هم وجود نداشت و آنگاه شما در ارائه آمار سرافکنده و شرمگین نبودید. ما تا امروز که به ۱۴۰۰ رسیده ایم هم بارها شرمنده فرزندان خود شدیم و هم شما را شرمنده تولد خود کردیم.
ما دهه شصتیها در هر کشوری بودیم بهترین جمعیت طبقه متوسط آن کشور میشدیم. هم متوسط سواد ما از مرز بی سوادی عبور کرده است و هم پویایی وبلوغ حضور در عرصههای عمومی داریم. اما به باور بسیاری از کارشناسان، طبقه متوسط ایران طی سالهای گذشته سقوط آزاد کرده است وحداقل ۸ میلیون نفر از این طبقه در این سالها آب رفته است.
غمانگیزترین حالت برای این نسل پر چالش، روزهای سالمندی آنهاست
عدهای فکر میکنند دهه شصتیها که بمیرند ساختار سنی جامعه طبیعی میشود و کشور از همه مشکلات خود عبور میکند. گیرم که این فرضیه جهان سومی شما درست از آب در بیاید؛ ما تازه به ۱۴۰۰ رسیده ایم و سن حداکثری یک دهه شصتی ۴۰ سال بیشتر نیست.
شما تا ۶۰ و ۸۰ سالگی ما چه میکنید و چه برنامه ریزی برای سونامی سالمندی ما دارید؟ نکند میخواهید ما را زجرکُش کنید. بخدا این سزاوار نیست. تولدمان دست خودمان نبود، به ما رحم کنید. ما به دنبال سادگی پدرها و مادرهایمان که به خاطر وعدههای آنچنانی افزایش جمعیت در اوایل انقلاب بدون هرگونه پشتوانه علمی به ذوق آمده بودند، متولدشدیم؛ نه ما و نه آنها گناهی نداریم، به ما رحم کنید. جوانی نکردیم به پیری مان رحم کنید.
غمانگیزترین حالت برای این نسل پر چالش، روزهای سالمندی آنهاست. نسلی که از کودکی چالشهای متعددی را پشت سر گذاشته و در سالهای سالمندی نیز با سونامی تازهای مواجه خواهد شد که از همین حالا هشداری برای مسئولان است. براساس آمارهای رسمی، جمعیت سالمند بالای ۶۰ سال در ایران تا ۲۰ سال آینده بیش از۴ برابر شود و به ۱۷ میلیون نفر میرسد.
ما در جوانی که خروار خروار مصیبت بر سرمان فرود آمد کاری از دستمان بر نیامد و شما هم برای ما کاری نکردیم، حالا پیری مان که جای خود دارد. اگر آسمان همین رنگ باشد، پیری ما یکی از دردآورترین صحنههای تاریخ خواهد شد. فقط امیدمان به فرزندان مان باشد اگر رهایمان نکنند و جلای وطن را به ماندن ترجیح ندهند. /
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از عصر ایران، تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۹، کد خبر: ۷۷۵۶۱۳، www.asriran.com