شعار سال : در سالهای اخیر با تشدید بحران آب در ایران مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از کم آبی در زندگی روزمره میلیونها نفر مشهود گشته است. امروزه میانگین مصرف سالیانه آب ایران در حدود ۹۶ میلیارد مترمکعب تخمین زده میشود که این رقم حدود ۷ میلیارد مترمکعب بیشتر از کل منابع آب تجدیدپذیر کشور (۸۹ میلیارد مترمکعب) و همچنین ۴۳ میلیارد مترمکعب بیش از مقداری است که آن را میتوان به عنوان سقف مصرف پایدار در نظر گرفت. در مقیاس کلان، راه حل عملی سازگاری با کم آبی را میتوان به دو گروه کلی بهبود بهره وری (مدرن سازی آبیاری، گسترش گلخانهها و بهینه سازی الگوی کشت) و کاهش هوشمندانه فعالیتهای آب بر دسته بندی کرد.

نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که هرچند مدرن سازی سیستمهای آبیاری محور اصلی استراتژی کاهش مصرف آب در ایران را تشکیل میدهد و علی رغم پتانسیل نسبتا قابل توجه این گونه سیستمها در کاهش آب مصرفی در مقیاس مزرعه، اثربخشی نهایی این روشها در مقیاس حوضه آبریز و یا کل کشور محدود خواهد بود. نامناسب ارزیابی شدن حدود نیمی از ۶میلیون هکتار اراضی تحت کشت آبی کشور برای تجهیز به سیستمهای آبیاری مدرن و سطح نسبتا کم اراضی باقیمانده برای تجهیز با توجه به استفاده فعلی از سیستمهای مدرن در بیش از یک میلیون هکتار از اراضی، نادیده گرفتن نقش آب بازگشتی به طبیعت در روشهای آبیاری سنتیو تمایل کشاورزان به افزایش سطح زیر کشت و یا تغییر به محصولات آب بر پس از مدرن سازی سیستم آبیاری به دلیل عدم کنترل بر آب صرفه جویی شده ازجمله دلایل اصلی محدودکننده پتانسیل این گونه روشها برای حل بحران آب در ایران خواهد بود.
ازاین روی، بر اساس محاسبات انجام شده در این گزارش، پتانسیل صرفه جویی آب از طریق ارتقای بهره وری (مدرن سازی سیستمها و شبکه آبیاری و زهکشی و همچنین گسترش گلخانه ها) در حدود ۷ میلیارد مترمکعب در سال تخمین زده میشود که در مقایسه با حجم معتنابه صرفه جویی موردنیاز (حدود ۴۳ میلیارد مترمکعب) میزان نسبتا کمی خواهد بود.
بر اساس تحلیل ارائه شده، متاسفانه حل بحران آب در ایران بدون کاهش قابل توجه تولیدات کشاورزی میسر نمیباشد هرچند که در غیاب کاهش کنترل شده و عامدانه نیز در طول زمان کمبود آب و تاثیرات جانبی آن به کاهش غیرقابل اجتناب تولیدات کشاورزی منجر خواهد شد. هزینه سالانه سازگاری با کم آبی در ایران از طریق افزایش بهره وری و کاهش کشت آبی به حدود ۲۵ میلیارد دلار یا ۵/۵ درصد از میانگین تولید ناخالص داخلی قابل پیش بینی ایران در دهه آینده خواهد رسید. به عبارت دیگر، در وضعیت تعادلی پایدار، ایران نیازمند افزایش واردات مواد غذایی به مقدار حدود ۳۰۰ دلار به ازای هر فرد در سال میباشد.
با توجه به نتایج ذکر شده، سیاست گذاران باید با پذیرش واقعیتهای اقلیمی و جمعیتی، دست از شعارزدگی درزمینه تحقق خودکفایی مواد غذایی برداشته و به جای آن، فارغ از منبع تولید غذا، تمرکز خود را به تضمین امنیت غذایی کشور معطوف نمایند چراکه تحقق هدف خودکفایی غذایی با توجه به جمعیت فزاینده و منابع محدود آبی کشور تنها با تحمیل هزینهای گزاف بر محیط زیست و پیش خوری از سهم آینده میسر خواهد بود. علاوه بر این، هیچ گونه سیاست جمعیتی با هدف افزایش باروری به سطحی فراتر از تعداد لازم برای جایگزینی نسلی (حدود دو فرزند به ازای هر زن) به اجرا گذاشته نشود.
همچنین توصیه میشود پژوهشگران کشور، به ویژه در حوزه آب و اقتصاد، فعالیت علمی خود را به صورت بندی چارچوب حاکمیتی موثر که دربرگیرنده مجموعهای از قوانین اقتصادی و کارآمد برای توزیع آب میان ذی نفعان مختلف است متمرکز نمایند.
رسالت علمی این محققین ایجاب میکند که به روشنی حقایق بحران آب و پیامدهای آن را به اطلاع عموم مردم و سیاست گذاران رسانده و از ایراد اظهارات عوام فریبانه (مانند «نجات همزمان کشاورزی و آب») و یا بحثهای انحرافی و بی محتوا (مانند دوگانه سوزی تصنعی «بحران» در برابر «ورشکستگی») اجتناب ورزند.
شعار سال، بااندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه رسالت، ۲۴ فروردین ۱۴۰۰، کدخبر:۴۱۶۶۳۲۲، www.magiran.com