شعار سال : زمان زیادی از مطالعات لوک هاوارد در خصوص اثرگذاری زندگی و فیزیک شهری بر گرمایش محیط طبیعی اطراف شهرها تا 10 درجه سانتیگراد، نمی گذرد. مطالعاتی که در قبل از آن بعنوان یافته های موردی و جزایر مجزای گرمایشی یاد می شد. موضوعی که الان در دنیا (نه در ایران و با کمال صد تاسف در شهر تهران که شهردار و اعضای شورای شهرش، توده متان پنج کیلومتری بالای کهریزک را انکار می کنند) ، بصورت نظم هایی یکپارچه در قالب سرفصل تغییر اقلیم، بدان نگریسته می شود(شهرها با وجود اشغال مساحت دو درصدی از خشکی های زمین، حدود 60 درصد گازهای گلخانه ای و 70 درصد دی اکسید کربن روی کره خاکی را تولید می کنند). تغییر اقلیم، یکی از چالش های اساسی و تعیین کننده عصر کنونی است؛ چالشی که با سایر روندهای جهانی مانند رشد جمعیت، شهرنشینی و ناامنی آب و انرژی و سایر عوامل در تعامل بوده و می تواند بر مقیاس و پیچیدگی جابجایی های انسانی در آینده بیفزاید و پیامدهای مهمی برای حفظ صلح و امنیت بین المللی به همراه داشته باشد. تغییرات اقلیمی همه كشورهای جهان اعم از کشورهای بانی این مخاطرات و یا کشورهای کم تقصیر در این روند را تحت تاثیر قرار داده و مشكلاتی فراگیر و چند سطحی و عموما با قابلیت پیش بینی اندک را ایجاد كرده است،بر اساس شبیه سازی مدل اقلیمی می توان انتظار داشت که تا سال ۲۱۰۰ دمای کره زمین ۱ تا ۵/۵ درجه سانتیگراد افزایش یابد. با توجه به پیامدهای تغییر اقلیم، شناخت این پدیده به منظور داشتن استراتژی خاص برای کاهش اثرات آن مسئله مهمی می باشد که در ایران، با نگاهی حاشیه ای و غیر اولویت دار بدان نگریسته می شود.این در حالی است که بنظر می رسد که با کاهش اقدامات تخریبی (نظیر گازهای گلخانه ای موثر بر افزایش گرمایش زمین) و در پیش گیری نهضت احیا و برنامه ریزی و حساسیت برنامه ای برای افزایش میزان سازگاری ها ، بتوان اقدام به کنترل این عارضه مخرب نمود.
تغییرات اقلیمی یا همان دگرگونیهای مشخص و محسوس در شرایط آب و هوایی و طبیعی یک منطقه ،بدلیل همه گستری جهانی ،در قالب پدیده هایی کاملا طبیعی و نوپدید، پیامدهای متنوع و عموما تخریبی را در زندگی انسانها گذاشته است. بروز تغییرات عمده در نوع رویدادهای طبیعی نظیر بارشهای بی موقع و بعضا سیل اسا ، کاهش بارشها و خشکسالی های متناوب ، بادهای ناگهانی و شدید و ریز گردها، بارش برف در مقاطع زمانی دور از انتظار، بروز یخبندان های نامتعارف ، افزایش دما و غیره از پیامدهای تغییرات اقلیمی است. در واقع، یکی از چهره های مخرب تغییرات اقلیمی بروز بی نظمی در پدیدههای طبیعی نظیر بارش برف در فصل بهار و سرما و یخبندان است. افزایش بی رویه دما در تابستان در برخی از نقاط دور از ذهن نظیر استانهای غربی و شمالی کشور نظیر اردبیل میتواند یکی از پیامدهای همین تغییرات اقلیمی باشد. محسوسترین چهره طبیعی تغییرات اقلیمی که در ایران بیش از پیش مشکل آفرین شده، کاهش بارشها و کم آبی است که در برخی نقاط کشور به شکل خشکسالی بروز و ظهور پیدا کرده است.
تغییرات آب و هوایی در نتیجه اثرهای سامانههای آب و هوایی، با ویژگیهای سینوپتیکی مختلف رخ داده است( مقیاس سینوپتیکی در هواشناسی مقیاس طول افقی در رده هزار کیلومتر یا بیشتر، در عرضهای جغرافیایی متوسط می باشد). در شصت سال گذشته افزایش دو و نیم تا سه درجه دمای هوا در ایران نشان داده شده است. برآوردهای آینده حوادث شدید آب و هوایی را -گرما و آلودگی متمرکز هوا، افزایش درجه حرارت، کاهش میزان بارندگی، افزایش تواتر و شدت حوادث آب و هوایی- برای منطقه ما پیشبینی میکنند. میزان متوسط ۰.۳ – ۰.۵ درجه سانتیگراد افزایش دما در هر دهه زمینههای مختلفی در آسیبهای اقتصادی و اجتماعی (از جمله منابع آب، کشاورزی، بهداشت عمومی، حفاظت از سواحل، انرژی، تنوع زیستی و …) ایجاد کرده و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
عملکرد ما در زمینه مصرف بالای منابع آبی به ویژه منابع زیرزمینی آب نیز مزید بر علت شده و مشکل را تشدید کرده است. گفته میشود که مردم ایران بیش از ۲ برابر متوسط مصرف جهانی آب مصرف میکنند که بخشی از این نوع رفتار به بی اطلاعی از وخامت اوضاع و جدی نگرفتن شرایط کم آبی باز میگردد. اظهارات وزیر نیرو در این خصوص که ۳۳۴ شهر کشور با جمعیتی بالغ بر ۳۵ میلیونی در معرض تنش آبی قرار دارند خود شاهدی بر این مدعاست که برای مقابله با شرایط اقلیمی باید با تغییر نوع رفتار خود سازگاری اقلیمی را جایگزین کنیم.براساس بررسی ها، ۱۶۵ شهر با جمعیت ۱۰.۵ میلیون نفر در وضعیت زرد، ۶۲ شهر با جمعیت ۶.۸ میلیون نفر در وضعیت نارنجی و ۱۰۷ شهر با جمعیت ۱۷.۲ میلیون نفر در وضعیت قرمز و مجموعا این ۳۳۴ شهر در معرض تنش آبی قرار خواهند داشت.
تشدید افت سطح آب و کسری مخزن در آبخوانها ممنوعیت بیش از ۳۰۷ محدوده از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی کشور را به دنبال داشته است. بهطوری که آبخوانهای کشور سالانه با میانگین کسری حجم مخزن ۴ /۵ میلیارد مترمکعبی مواجه هستند و در ۴۷ سال اخیر مخازن آب زیرزمینی با کسری مخزن ۱۱۰ میلیارد مترمکعبی مواجه شدهاند که بیش از ۹۰ میلیارد مترمکعب آن در بیست سال اخیر و ۸۰ میلیارد مترمکعب آن در ۱۵ سال اخیر و ۳۸ میلیارد مترمکعب آن مربوط به دوره کوتاه هفت سال گذشته است. از طرفی تشدید بحرانهای زیستمحیطی به واسطه عدم تامین نیاز زیستمحیطی پیکرههای آبی کشور شاهد دیگری بر شرایط ناپایدار زیستمحیطی است.
وضعیت تولید گازهای گلخانه ای با تاکید بر دی اکسید کربن و متان، منجر به افزایش شرایط بالا رفتن دما در کره زمین و تشدید شرایط گرمایشی زمین شده است. کشور ایران نیز در این بین وضعیت مناسبی ندارد. در سال ۲۰۲۰، حدود ۳۲ میلیارد تن CO ۲ وارد اتمسفر شدند. اگرچه این میزان بسیار زیاد است؛ اما با ادامه روند فعلی، به زودی شاهد رکوردهای حیرتانگیزتری نیز خواهیم بود. در سال ۲۰۲۰ چین با انتشار ۹.۹ میلیارد تن CO ۲، مقصر اصلی آلودگی هوا و گرمایش زمین لقب گرفت. دلیل انتشار این حجم بالا از کربن دی اکسید را نیز میتوان صادرات بالای محصولات مختلف و متکی بودن این کشور بر زغال سنگ دانست. پس از چین آمریکا با انتشار ۴.۴ میلیارد تن کربن دی اکسید در جایگاه دوم قرار دارد و هند نیز با رکورد ۲.۳ میلیارد تن CO ۲ در جایگاه سوم قرار گرفته است. جالب است بدانید که ایران با انتشار ۶۸۷ میلیون تن دی اکسید کربن به عنوان ششمین مقصر اصلی گرمایش زمین شناخته میشود. در میان کشورهای اروپایی نیز آلمان بیشترین میزان انتشار آلایندگی را دارد و همین نیز سبب شده که در ردهبندی جهانی در جایگاه هفتم قرار گیرد. این کشور به دلیل متکی بودن به زغال سنگ، مسئول انتشار یک چهارم کل CO۲ در اتحادیه اروپا است.
بحث خسارتها و آسیبهای ناشی از تغییرات اقلیمی در برنامه ریزی برای سازگاری اقلیمی،جایگاه خاص دارد. منظور از خسارتها و آسیبها، مخربترین تأثیرات بحران اقلیمی است؛ تأثیراتی که آنقدر شدید است که کشورها نمــیتــوانــنـــد در مراحل اولیه،خود را بــا آن ســازگار کنند. بعنوان مثال در ایران، این برنامه ریزی اولیه و بودجه ریزی در قالب بودجه حوادث غیر مترقبه و مدیریت بحران، در حال تخصیص است. بعضا هم شاهد رفتار برنامه ای نادرست بصورت درگیری با معلول بجای علت هستیم. بعنوان مثال ، با افزایش سیل در کشور، بجای سرمایه گذاری روی آبخیزداری و کاهش میزان آلاینده هایی نظیر دی اکسید کربن، روی سد سازی، سرمایه گذاری می شود. خشکسالی را بعنوان یک بلایای طبیعی و نوعی شر و ظلم طبیعت به انسان نگریسته و متمرکز بر رفع ودفع خشکسالی بدون نظرداشت به تغییرات آب و هوایی و سازگاری اقلیمی می شویم. تغییرات آب و هوایی را صرفا در قالب نمودارها و گراف های لحظه ای و یا روندی هواشناسی بررسی نموده و از پدیده های طبیعی و رفتاری طبیعت غافل می شویم. در روند بررسی تغییرات اقلیمی ، حداکثر توجه مان به تغییرات ملموس جلب شده و تغییرات و نابودی تنوع زیستی را ندیده و از آن غافل می شویم. صرفا تلاش خود را بر رفع مشکل پیش آمده قرار داده و غافل می شویم که بسیاری از افعال و اعمال ما نظیر الگوی ساختمان سازی و شهرنشینی ، الگوی کشت کشاورزی ، الگوی تولیدات صنعتی و همانند آنها، مسبب این بحران بوده اند.
سازگاری اقلیمی در حقیقت مطابقت دادن رفتارهای انسانی با نوع تغییرات ایجاد شده و استفاده بهینه از منابع موجود برای غلبه بر مشکلات ناشی از تغییرات به وجود آمده است. سازگاری با تغییرات اقلیمی به دلیل اینکه مقولهای جدید در زندگی انسانها محسوب میشود نیاز به تبیین، آگاهی رسانی و آموزش دارد، مردم باید باید با شناخت نسبت به شرایط موجود با برنامههای تدوین شده در این زمینه همراه شوند، زیرا بدون همراهی مردم غلبه بر تغییرات محیطی و سازگاری با آن امکان پذیر نخواهد بود.
تاکید بعدی بر حوزه برنامه ریزی توسعهای و حساسیت برنامههای جاری به سازگاری اقلیمی است. بر این قاعده، میبایست رویکرد محوریت موضوع تغییرات آب و هوا آب و هوا اتخاذ شود. به جای تغییرات جزئی برای بخشیدن رنگ و بوی موضوع «تغییرات اقلیمی» به برنامههای درازمدت توسعه و برنامههای سالانه، سازگاری اقلیمی به عنوان «محور» همه برنامهها لحاظ شود. در بخشهایی مانند حمایت از سازگاری اقلیمی در آب و کشاورزی به توجه پایدار و مداوم نیاز است: سازگاری با تغییرات اقلیمی در تمام کارها. حمایت از بخش خصوصی، اشتغال، مهاجرت و حکمرانی بر پایه تفکر سیستمی با رویکرد سازگاری اقلیمی میتواند تکمیل شود. تمرکز بیشتر بر یکپارچهسازی سازگاری در بوم سامانه (اکوسیستم) و مدیریت منابع در این مرحله ضروری است. از جمله در بحران تنوع زیستی رویکردهای صرفا اداری و بروکراتیک در دهه گذشته کمتر کارایی نشان داده است. معمولا بخش اقتصاد در مقابل سازگاری با تغییرات آب و هوایی مقاومت میکند و بعضا در برنامههای کشورها چنین برنامههایی به عنوان یک «افزودنی» و موضوعی که «فقط باید در برنامهنویسی کلان ملی گنجانده شود» پرداخته شده است. با استفاده از تجزیه و تحلیل چگونه پشتیبانی از کوششهای سازگاری با مخاطرات آب و هوایی قابل تحلیل است. یک راه مهم آن است که نشان دهیم که میزان و درصد آسیبپذیری مرتبط با هر بخش و در نتیجه میزان ریسک هر قسمت در برابر مخاطرات اقلیمی چقدر است. مهم است که نشان داده شود که بی توجهی به این موضوع با از بین رفتن امکان حیات در بخشهایی از کشور همراه خواهد بود.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون