پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
شنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 07
کد خبر: ۳۷۰۶۵۷
تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۱
یکی از استادان نامی دانشگاه تهران و رئیس سابق نظام روانشناسی و مشاوره، نامه‌ای به رئیس‌جمهور نوشته که: «هم‌اکنون حدود ۳۰ درصد از جمعیت کودکان و نوجوانان سنین مدرسه قبل از ۱۸ سالگی به دلایل مختلف، عمدتاً به‌دلیل «بی‌اشت‌هایی تحصیلی» مدرسه را زودهنگام ترک می‌کنند و، چون عنوان این گروه از واماندگان تحصیلی دیگر «دانش‌آموز» نیست تحت پوشش، نظارت و هدایت وزارت آموزش‌وپرورش نیستند و البته این گروه یعنی خارج‌شوندگان از چرخه کامل ۱۲ ساله نظام تعلیم و تربیت کشور به‌طور فراوانی بیش از همسالان شاغل خود در مدارس در معرض آسیب‌های روانی و اجتماعی قرار می‌گیرند.»
شعار سال: کلاس‌های درس هر روز آب می‌روند و نیمکت‌های بیشتری از حضورشان خالی می‌شود. اول از روستا‌ها شروع شد، وقتی که نه دبیرستانی برای ادامه تحصیل بود و نه پولی که بروند شهر درس بخوانند یا اینکه دختر بودند و امکان ادامه تحصیل نداشتند.
بعد نوبت حاشیه شهر‌ها شد، دانش‌آموزان دیروز شدند کارگر و دستفروش امروز و رفتند پی کاری برای لقمه نانی یا زود ازدواج کردند که یک نان‌خور کمتر شود. این ویروس کم کم به دانش‌آموزان مناطق محروم شهری هم سرایت کرد و دامن آن‌ها را هم گرفت.
معلمان چندین بار در جلسات عمومی با مدیران و بعد هم در رسانه‌های رسمی هشدار دادند که دانش‌آموزان‌شان دیگر به کلاس درس نمی‌آیند یا اگر بیایند نصفه و نیمه و با کمترین بازدهی است. مدیران اول در مقام انکار بر آمدند که پوشش تحصیلی آموزش عمومی ۹۸ درصدی است و همه کودکان و نوجوانان سر کلاس درس حاضرند، اما بعد که آمار آسیب‌های اجتماعی بالا رفت و مسئولان نیروی انتظامی و بهزیستی هشدار دادند که سن بزهکاری کاهش یافته، با اکراه اعلام کردند که بخشی از بچه‌ها بیرون مدرسه مانده‌اند، اما همچنان آمار ندادند که دقیقا چه تعداد و در کدام شهر‌ها و مناطق؟

بی‌اشت‌هایی تحصیلی ۳۰ درصد دانش‌آموزان
حالا یکی از استادان نامی دانشگاه تهران و رئیس سابق نظام روانشناسی و مشاوره، نامه‌ای به رئیس‌جمهور نوشته که: «هم‌اکنون حدود ۳۰ درصد از جمعیت کودکان و نوجوانان سنین مدرسه قبل از ۱۸ سالگی به دلایل مختلف، عمدتاً به‌دلیل «بی‌اشت‌هایی تحصیلی» مدرسه را زودهنگام ترک می‌کنند و، چون عنوان این گروه از واماندگان تحصیلی دیگر «دانش‌آموز» نیست تحت پوشش، نظارت و هدایت وزارت آموزش‌وپرورش نیستند و البته این گروه یعنی خارج‌شوندگان از چرخه کامل ۱۲ ساله نظام تعلیم و تربیت کشور به‌طور فراوانی بیش از همسالان شاغل خود در مدارس در معرض آسیب‌های روانی و اجتماعی قرار می‌گیرند.»
غلامعلی افروز از رواج معضل «دیپلم ردی» به‌خصوص در میان پسران هم سخن گفته و هشدار داده است. «هم‌اکنون ده‌ها هزار نفر از جوانان قبل از پایان تحصیلات دبیرستانی عمدتاً به‌خاطر بی‌اشت‌هایی روانی و تحصیلی مدرسه را زودهنگام با عنوان نسبتاً جدید، امّا معروف یعنی «مدرک دیپلم ردی» ترک کرده و ترک می‌کنند. بسیاری از دیپلم ردی‌ها، به‌خصوص آن‌هایی که از نظر خدمت نظام‌وظیفه بلاتکلیف باقی می‌مانند، اشتغال چندان مفیدی ندارند. از آنجایی‌که اغلب احساساتی از ابهام و نگرانی و بلاتکلیفی بر شخصیت ایشان حاکم است از احساس خود ارزشمندی و مطلوب‌اندیشی اندکی برخوردار بوده و متأسفانه درصد قابل‌توجهی از این گروه، یعنی دیپلم ردی‌های بلاتکلیف دچار ناامنی‌های روانی و بعضاً آسیب‌های اجتماعی می‌شوند بدون تردید این گروه نیازمند خدمات ویژه مشاوره‌ای، هدایتی و حمایتی هستند.»

راه کجاست و چاره چیست؟
اما دولت به‌عنوان یک کل و آموزش و پرورش به‌عنوان یک جزء باید چه برنامه‌های کوتاه یا بلندمدتی را دنبال کنند تا از پدیده ترک‌تحصیلی دانش‌آموزان جلوگیری شود و دانش‌آموزان رفته از مدرسه به آن برگردند؟ آیا اصلا آموزش و پرورش به‌عنوان نهاد متولی آموزش برنامه‌ای برای این معضل دارد یا می‌خواهد از کنار آن عبور کند؟

محمد حسنی، عضو پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و استاد دانشگاه در این‌باره گفت: «در پژوهشگاه جلسات و هم‌اندیشی‌های فراوانی حول محور کاهش افت تحصیلی و جلوگیری از خروج دانش‌آموزان از مدرسه برگزار می‌شود، اما چون این بحران ریشه دار است نمی‌توان با اقدامات فوری و اورژانسی آن را حل کرد بلکه باید با برنامه‌ریزی دقیق در داخل و بیرون نهاد آموزش و پرورش رغبت دانش‌آموزان به ادامه تحصیل را افزایش داد.» این استاد دانشگاه با بیان اینکه پیش‌بینی می‌شد که ترک تحصیلی در بین دانش‌آموزان همچون یک ویروس گسترش پیدا کند، افزود: «علت این بحران ریشه در فلسفه اجتماعی جامعه دارد که مدرسه را به‌عنوان یک ابزار و سکوی پرتاب به سمت دانشگاه و سپس اشتغال می‌دید. یک ضرب‌المثل معروف در جامعه وجود دارد که می‌گوید «برو درس بخوان تا فردا کاره‌ای شوی». دقیقا این نگاه در جامعه به نهاد تعلیم و تربیت وجود دارد که درس خواندن مساوی است با پیشرفت شغلی و پستی و نه هیچ‌چیز دیگر. البته زمانی که دارالفنون به‌عنوان نخستین مدرسه رسمی در دوره قاجار تاسیس شد، دقیقا با همین نگاه دانش‌آموز می‌گرفت و مدارس بعدی نیز این دیدگاه را تقویت کردند. بعد‌ها که کشور توان ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان را از دست داد، فلسفه مدرسه و آموزش و پرورش هم زیر سؤال رفت و بی‌رغبتی به درس خواندن افزایش یافت.»
عضو پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش توضیح داد: «آموزش و پرورش و نهاد‌های حمایتی آن در دولت و اجتماع باید به خانواده توضیح دهند که مدرسه فقط سکوی پرتاب به دانشگاه و پیدا کردن شغل نیست، بلکه نهادی است که کودکان و نوجوانان در آن مهارت‌های مختلف رفتاری، عاطفی و اجتماعی را فرا می‌گیرند که لازمه ورود آن‌ها به دانشگاه است و جایگزین دیگری ندارد. آن‌ها ضمن قرار گرفتن در کنار دوستان و همسالان بخشی از فرایند رشد را طی می‌کنند که در خانه یا محیط‌های دیگر نمی‌توانند به آن دست یابند.»

هر نیمکت خالی مساوی با یک ناهنجاری اجتماعی
آن طور که کارشناسان آموزشی می‌گویند، کاهش کیفیت آموزش در مدارس دولتی به‌عنوان مدارس غالب و اصلی هم در بی‌رغبتی و بی‌اشت‌هایی تحصیلی دانش‌آموزان بسیار مؤثر بوده است. فاضل حسینی، کارشناس آموزشی در این‌باره می‌گوید: «در بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۱ آموزش و پرورش، سرانه آموزشی هر دانش‌آموز براساس دلار ۳۰ هزار تومانی فقط ۵۰ دلار است، یعنی یک و نیم میلیون تومان. این سرانه شامل پرداخت حقوق معلمان، ساخت و تخریب و بهسازی مدارس، نهاد‌های جانبی مانند کانون پرورشی و... می‌شود. خوب دقیقا این بودجه پایین نشان می‌دهد که کیفیت چقدر در مدارس دولتی کم است و دانش‌آموزان با چه وضعیتی در مدرسه حاضر می‌شوند.»
او افزود: «تا زمانی که سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی به ۵ درصد نرسد و وضعیت نیروی انسانی که بخش زیاد بودجه این وزارتخانه به آنان تعلق می‌گیرد، سامان نگیرد، ما شاهد کاهش کیفیت در آموزش و بی‌اشت‌هایی دانش‌آموزان برای ادامه تحصیل خواهیم بود.»
آمار دانش‌آموزان خارج از مدرسه هیچ‌گاه از سوی منابع رسمی این وزارتخانه اعلام نشده است، اما تعداد دانش‌آموزان خارج از شبکه شاد که ۳ میلیون نفر اعلام شد، کارشناسان بسیاری را نگران کرد.
رسول واشقانی، مربی تربیتی و معاون پرورشی یکی از مدارس منطقه ۱۱ تهران می‌گوید: «وضعیت ناهنجاری‌های اجتماعی نوجوانان در برخی از مناطق به مرز هشدار رسیده است، بعضی از افرادی که ترک تحصیل کرده یا نصفه و نیمه در کلاس‌های مجازی برای گرفتن مدرک تحصیلی شرکت می‌کنند، حالا بزهکارانی شده‌اند که سراغ سرقت، فروش مواد، دستفروشی و... رفته اند و یا دچار اعتیاد به گل یا مخدر‌های صنعتی دیگر شده‌اند. به‌عبارت دیگر هر نیمکتی که در کلاس درس خالی بماند، یعنی آن بیرون در جامعه یک ناهنجاری در حال رقم خوردن است.»
او افزود: «من معتقدم که باید در دو برنامه کوتاه و بلندمدت نیرو‌های اجتماعی همچون خانواده و نهاد‌های مردمی بسیج شده و با پدیده فرار از مدرسه مقابله کنند. چرا که این معضل خانمانسوز است و اگر ادامه پیدا کند، مفاسد اجتماعی همچون سیل جامعه را با خود خواهد برد.»


شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همشهری، تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۰، کدخبر:۱۵۰۷۳۵، newspaper.hamshahrionline.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین