شعار سال: آشنایی با عباس ابن علی ( حضرت ابوالفضل عباس) در فرهنگ شیعیان ایرانی عموما با رویکردی درون دینی و مبتنی بر حماسه کربلا ، صورت پذیرفته و کمتر نگاهی به این شخصیت از منظر عرفانی، عقلی، تاریخی ، نگاه برون دینی و غیره انجام شده است. جایگاه حضرت عباس بعنوان باب الحوائج در باورداشت های ما به حدی بالاست که برای خودمان هم که شده، باید در شناخت عمیق تر این اولی الله ،آستین همت بالا بزنیم.
عباس بن علی (متولد ۴ شعبان ۲۶ ه. ق – شهادت۱۰ محرم ۶۱ ه. ق) مشهور به ابوالفضل و قمر بنیهاشم، پسر حضرت علی و امالبنین و برادر ناتنی کوچکتر حسین بن علی (ع) بود. شهرت و محبوبیت او نزد مسلمانان به ویژه شیعیان بیشتر به خاطر شجاعت و وفاداریش نسبت به حسین بن علی در نبرد کربلا است. عباس بن علی در دهم محرم، معروف به روز عاشورا، شهید شد. آرامگاه منسوب به عباس در کربلا برسرراه غاضریه در موضع رزمگاه نبرد کربلا است (روبروی بارگاه امام حسین با فاصلهای بنام بین الحرمین)، هرچند گفته شده سر او را مانند دیگر کشتگان کربلا نزد یزید بردند.
شهادت قهرمانانهٔ عباس در نبرد کربلا باعث ایجاد شخصیتی افسانهوار در میان شیعه و سنی گشته که کشف حقیقت تاریخی را کاری بسیار سخت کردهاست. مشکل اصلی از آنجا ناشی میشود که منابع اصلی وقایع کربلا یعنی طبری و بلاذری، اشارهای به جزئیات شهادت عباس نکردهاند؛ لذا روند تکامل اولیهٔ این داستان را نمیتوان به روشنی مشخص کرد، ولی لقب «سقا» در کتاب الاختصاص شیخ مفید اولین بار دیده شدهاست. داستانهای بعدی که دربارهٔ نحوهٔ شهادت عباس شکل گرفتند را میتوان به محافل فُتُوّت در اواخر دورهٔ عباسی نسبت داد. بنظر میرسد در برخی جنبهها، شخصیت نیمه افسانهای عباس حاصل ترکیب مجموعه داستانها و حماسههای مختلفی بودهاست. داستان شهادت او در زمان آوردن آب از رود فرات جهت رفع تشنگی اهل بیت اولین بار در اثری از ابن طوس طوسی پدیدار شدهاست. در یادگار زریران، سوگنامهای از عهد اشکانی در ایران، گرامی کرد پسر جاماسپ در حین نبرد دستهایش قطع میشود و درفش کاویانی را به دندان میگیرد که روایت کتب مقتل از دستهای قطعشدهٔ عباس بن علی و گرفتن مشک آب توسط او تداعی میشود. رفتار شمر در داستان کربلا هم بی شباهت به بیدرفش جادو در یادگار زریران نیست. بهنظر میآید که بعید نباشد روایتهای حماسی-دینی این سوگنامه در مایهور ساختنِ ذهنِ تعزیهخوانان و نویسندگانِ کتابهایِ روضة الشهدا و تصویرگران تراژدی کربلا مؤثر افتاده باشد.
عباس در جنگهای صفین و نهروان در کنار پدرش علی بن ابیطالب جنگیده و او یکی از چند نفری است که در بین شیعیان به بابالحوایج معروفند. او سه برادر تنی به نامهای جعفر، عبدالله و عثمان داشت که همگی آنان در روز عاشورا سال ۶۱ قمری در کربلا شهید شدند. او با لبابه دختر عبیدالله بن عباس ازدواج کرد و بنا بر روایتی دارای چهار پسر به نامهای عبیدالله، فضل، حسن، قاسم و یک دختر شد (در خصوص تعداد فرزندان او اختلاف نظر وجود دارد).
دکتر محمدحسین رجبی (دوانی) کارشناس تاریخ اسلام با رویکرد درون دینی در مورد شخصیت تاریخی حضرت عباس (ع) توضیح می دهد که، حضرت عباس (ع) یکی از فرزندان به نام امیرالمومنین (ع) است و میتوان به جرأت گفت که ایشان پس از حضرت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و زینب کبری (س) سرآمد فرزندان امیرالمومنین است که در تاریخ شخصیت بزرگی از خود به منصه ظهور رساند. در ادامه به مهمترین فرازهای این کارشناس تاریخ اسلام درباره حضرت عباس اشاره می شود.
القاب و کنیه حضرت عباس :
نام «عباس» علیرغم معنی ظاهری که گرفتگی چهره معنی میدهد در میان عرب نامی رایج است که عموی پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) نیز عباس بود و دلیل خاصی برای نامگذاری حضرت عباس به این نام وجود ندارد، شاید این گرفتگی چهره در معنای جدیت باشد.
درخصوص کنیه ابوالفضل باید بیان داشت که برخی از مورخین بیان داشته اند که حضرت عباس دو فرزند پسر به نام فضل و عبیدالله داشتند . لذا به ایشان «ابوالفضل» میگفتند. تصور بنده این است حتی اگر ایشان فرزندی به نام فضل هم نداشت، به دلیل فضیلتهای فراوانی که در وجود مبارک ایشان سراغ داریم همان ابوالفضل خوانده میشدند. رجبی دوانی در مورد سایر لقب های حضرت عباس گفت:دیگر لقب مشهور ایشان «قمر بنی هاشم» بود که به سبب رشادت فوقالعاده و سیمای زیبایی که داشتند بدین لقب مشهور شدند حتی کسانی که شیعه نیستند به علت زیبایی و مهابت چهره حضرت عباس او را بدین نام میخوانند.
حضرت عباس؛ غیرمعصومی که از معصوم برای ایشان زیارتنامه صادر شده :
وی در مورد جایگاه حضرت عباس در روایات و احادیث گفت: حضرت عباس به سبب اوج معرفت به ذات مقدس امام زمان خود و بصیرت فوقالعادهای که داشتند و نهایت در راه ولایتمداری جان خود را نثار کردند اهمیت فوقالعادهای را در تاریخ اسلام و در شیعه به دست آوردند و افتخار این را پیدا کردند که ائمه اطهار در شأن آن بزرگوار تعابیر عظیمی به کار ببرند. حضرت عباس از معدود غیرمعصومین هستند که از معصوم برای ایشان زیارتنامه صادر شده است. از حضرت امام صادق (ع) زیارتنامهای برای حضرت ابوالفضل روایت شده است، همچنین در زیارت ناحیه مقدسه در مورد حضرت عباس به صورت اختصاصی بیانات بلندی وجود دارد و حضرت اباالفضل مورد مدح حضرات معصومین قرار گرفتهاند و این به سبب غرق بودن حضرت عباس در معرفت به ولایت است.
برخلاف آنچه که بعضاً در بین عوام و برخی ناآگاهان رایج است که حضرت عباس به خاطر جانفشانی برای برادر به این جایگاه دست یافت؛ باید گفت که خیر؛ این فضیلتی برای حضرت عباس نیست چرا که بسیار افراد هستند که حاضرند جان خود را برای برادر فدا کنند و لحظهای برادر خود را رها نکنند، لذا اگر حضرت عباس عظمتی پیدا کرد نه به سبب فداکاری در راه برادر بلکه به سبب شناخت و معرفت کامل و یقین نسبت به مقام ولایت در زمان خود و فداکاری در راه ولایت بود.اوج شخصیت حضرت عباس به دلیل بصیرت نافذ ایشان است چرا که امام صادق وقتی که میخواهد از عموی خویش یاد کند، با اینکه حضرت عباس فضیلتهای بسیاری دارد، اما در مورد ایشان میفرماید "کان نافذ البصیره".
حضرت عباس برادران دیگری داشتند که در کنار آن حضرت در کربلا به شرف شهادت نائل آمدند، اما مقام حضرت عباس به خاطر آن بصیرت فوقالعاده به جایی میرسد که امام سجاد (ع) میفرماید "عمویم عباس در روز قیامت چنان جایگاهی دارد که همه شهدا به جایگاه او غبطه میخورند" و ما میدانیم که همه بهشتیان به جایگاه شهدا در قیامت غبطه میخورند. حال جایگاه حضرت عباس چنان رفیع است که شهدا به این جایگاه غبطه میخورند و این نیست مگر اوج بصیرت ایشان در مساله ولایت و ولایتمداری که او را یگانه دوران کرد و شایسته اینکه از طرف معصومین زیارتنامه مخصوصه داشته باشد.
حضرت ابالفضل (ع)؛ شاگرد ۴ معصوم و از علمای بزرگ اسلام
وی با تاکید بر جایگاه علمی و معرفتی حضرت عباس گفت: حضرت ابوالفضل توفیق آن را پیدا کرد که از محضر ۴ معصوم بهرهمند شود. پدر عظیمالشان ایشان حضرت امیرالمومنین (ع)، امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و همچنین امام سجاد (ع). آن بزرگوار از امام سجاد حدود ۱۲ سال بزرگتر بودند، اما چون در مکتب ولایت و مهد امامت پرورش یافته بود، از علمای بزرگ ما به شمار میروند، اما آن ایثار و جانفشانی فوقالعادهای که حضرت در روز عاشورا در کربلا داشتند باعث شده که آن بعد از شخصیت ایشان بر سایر ابعاد چیره شود و ما حضرت عباس را در علم به درستی نشناسیم حال آنکه ایشان از عالمان بزرگ بود و طبیعی است وقتی شاگرد ۴ معصوم باشد به این جایگاه دست یابد.
حضرت عباس برای حضرت اباعبدالله الحسین همچون امیرالمؤمنین برای پیامبر (ص) بود. در نقلهای معتبر تاریخی و حدیثی داریم که حضرت علی نماد اقتدار اسلام در عصر پیامبر بود و در غزوات پیامبر همیشه پرچم اصلی سپاه اسلام را حمل و پیشاپیش سپاه اسلام حرکت میکرد. اینکه به ایشان علمدار گفته میشود به این دلیل است حضرت عباس پرچم اصلی سپاه امام حسین را در دست داشت و در قلب سپاه قرار گرفته بود.
رمز وارد نشدن حضرت عباس در میدان جنگ:
عظمت حضرت عباس از اینجا تا حدی شناخته میشود که ایشان شجاعت حضرت امیر را به ارث برده بود و آن حضرت به فرمان امام حسین دست به شمشیر نبرد- مگر جز یک مورد که زهیر و حر در محاصره قرار گرفته بودند- و فرمان مطاع مقام ولایت را اجرا کرد. امام حسین از ایشان خواسته بودند که پرچم را در دست داشته باشد که اهل حرم وقتی نگاه شان به پرچم در دستان عباس میافتد قوت قلب پیدا کنند و بدانند این سپاه هنوز وجود دارد. حضرت عباس بر میل طبیعی خود که جنگ با دشمنان ولایت است پای میگذارد و فرمان ولایت را اطاعت میکند و وارد عرصه جنگ نمیشود و شاهد شهادت عزیزان، برادران و اصحاب امام حسین میشود و زمانی هم که همه یاران امام به شهادت میرسیدند و تنها حضرت عباس باقی ماند به نزد امام حسین رفته تا اذن میدان بگیرد، اما با این جمله امام مواجه میشود که "شما اگر بتوانید برای طفلان تشنه آب بیاورید".
حضرت عباس باز اطاعت امر مولای خود میکند و مأموریت آوردن آب را انجام میدهد و وقتی در این امر ناکام میماند دشمن حضرت را محاصره کرده و دستان مبارکش را قطع و مشک آب را هدف قرار میدهد. او که دیگر روی آمدن به سمت امام را ندارد در همان جا در نبرد نابرابر به شهادت میرسد و اینجاست که امام حسین با شهادت ایشان احساس تنهایی میکند و میفرماید "الان انکسر ظهری و قلت حیلتی" معنای این سخن این نیست که آن حضرت اگر باقی مانده بود امام حسین بر دشمنان غلبه مییافت، خیر؛ اما به سبب پشتوانه محکمی که برای امام بود این جمله را بیان فرمود.
درست است که پرچم در دستان قویترین فرد که نماد اقتدار سپاه است قرار میگیرد، اما زمانی که لازم است و دشمن در حال غلبه است معنا ندارد این نماد اقتدار ثابت بماند و هیچ جنگی نکند. کما اینکه نقش حضرت عباس برای امام حسین همچون حضرت امیر برای پیامبر (ص) بود. حضرت علی در جنگها تنها نایستاد که پرچم را نگه دارد بلکه در سختترین عرصههای میدان نبرد وارد شد به خصوص در احد که همه گریخته بودند، آن حضرت جانانه از پیامبر دفاع کرد.
اما اینجا چرا حضرت عباس به مانند حضرت علی وارد عرصه نمیشود. رمز و راز این مسأله در این نهفته است که حضرت عباس دارد به عنوان بزرگترین نماد ولایتمداری به جامعه شیعه معرفی میشود که ولایتمدار کسی است که تنها مطیع امر مولای خود باشد و خواستهها و توانمندیهای خود حتی برای خدمت به اسلام را جز به دستور مقام ولایت به کار نگیرد.
رجبی دوانی یادآور شد: حضرت عباس جز یک مورد که رها کردن حر و زهیر از محاصره دشمن بود در واقعه عاشورا وارد عرصه جنگ نشد، چون حضرت امام حسین دستور فرموده بود تنها پرچم را در دست بگیرد و در عرف سیاسی -نظامی آن دوران افتادن پرچم برابر نابودی آن جبهه و سقوط آن سپاه بود لذا اینکه پرچم را حضرت عباس تا آخرین لحظات در اهتزاز داشت نشان آن بود که جبهه امام حسین ولو آنکه دو نفر بیشتر در آن نیست هنوز زنده است و در برابر دشمن ایستادگی میکند.
روایت دوانی از برآورده شدن حاجات زائران حرم حضرت عباس:
وی در مورد لقب «باب الحوائج» که بر حضرت عباس نهاده شده است گفت: کسی که در راه خدا تمام سختیها را متحمل شود و جز رضای خدا و اطاعت مولای خود به چیز دیگری نیاندیشد چنین کسی در پیشگاه الهی به مقام رفیعی نایل میشود که او واسط فیض خدا میگردد و اگر کسانی متوسل به او شوند به خاطر آبرویی که در نزد خدا دارد خداوند به حرمت او این توسلات را جامه عمل میپوشاند.
من خود از پدر بزرگوارم که در عتبات عالیات تحصیل کرده بود شنیدم که ایشان شاهد بودند بسیاری از افراد حتی اعراب بادیه نشین به حرم حضرت عباس میآمدند و با ایمان و یقین کامل به باب الحوائج بودن حضرت عباس متوسل شده و فی المجلس حاجاتشان روا شده و شاداب و سپاسگزار از درگاه الهی حرم حضرت ابوالفضل را ترک میکردند و این نشانه اوج رفعت و مقامی است که حضرت عباس در پیشگاه الهی دارد. البته تمام ۱۴ ائمه معصوم (ع) «بابالحوائج» هستند، چون مقام این بزرگواران در پیشگاه خدا رفیع است و خداوند به پاس جایگاه آنها حوائج مردم را روا میدارد، اما حضرت عباس، چون در عداد ائمه معصوم نیست توانسته تالی تلو آنها باشد یعنی برسد به جایگاهی که خاص ائمه معصوم است لذا، چون به ظاهر معصوم نیست، اما به آن مقام رفیع نائل آمده و از این جهت عنوان خاص بابالحوائج را از سوی شیعه به خود اختصاص داده که این لقب بعد از حماسه عظیم ایشان در کربلا به واسطه سربلندی در آزمون ولایتمداری بر ایشان نهاده شد.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری مهر. کدخبر: 1632666. تاریخ انتشار: چهارم تیر 1391. https://www.mehrnews.com / سایر منابع.