شعار سال : مهدیان نوشته است: حاج عزت الله مومنی ۹۷ سال سن دارد و شاگرد شیخ رجبعلی خیاط است. هر هفته برای اهالی محل، محفل اخلاق دارد. حرفهایی ساده که بجای زبان از قلبش میجوشید. همه سفره و رزق این منبر پر رقائق یک جمله بود. حرف برادر مومنت را بشنو و دلش را شاد کن. خدمت کن به هر طریقی که میتوانی. یار فقرا و محتاجان باش.
از شیخ رجبعلی هم که حرف میزند سرش را میانداخت پایین. گویی رسم ادب است. میگفت: من شاگرد شیخ رجبعلی خیاط نیستم. مرا رها کنید. شاگرد شیخ رجبعلی خیاط مرحوم مرشد چلویی بود که لقمه کباب میگرفت و دهن بچه یتیم میگذاشت. اما من حتی نمیتوانم الان دل شماها را شاد کنم.
می گفت، امام زمان کسی را ندارد برایش کار کند. یک مشت رفیق دست و پا چلفتی مثل من دارد که هیچ کاری ازشان ساخته نیست. اسلام غریب است.
یاد خاطرهای معروف از حاج عزت الله که برایم تعریف کرده بودند، افتادم. نقل شده وقتی دستشوییهای جمکران گرفته بود، آستین و پاچه شلوار بالا زد و در شرایطی سخت راه چاه دستشوییها را باز کرد؛ و وقتی بیرون آمد گفته بود به امام زمان بگویید اسم مرا جز توالت شورها بنویسد.
از اتاق حاج عزت الله که بیرون آمدیم خبرنگارما مختصری با تاخیر آمد. از ماجرای تاخیر پرسیدم که با حال حیران و به تعبیر خودش "مو به تنش سیخ شده بود" که گفت: امروز حواسم به جلسه نبود. همه فکرم مشغول مراسم ازدواج چند روز آینده ام بود. هنگام خداحافظی حاج عزت الله در گوشم گفت: "نگران برنامه ازدواجت نباش. درست میشود. "
برای ظهور بی قراری نکن
یک بار حاج آقا به بنده که خیلی برای وقوع ظهور حضرت قائم بی قراری میکردم گفت: میدانی فلانی برای من هیچ فرقی نمیکند که ظهور بشود یا نشود. تو هم همین طور بشو. آنهایی که خیلی بی قراری میکنند هنوز نخودهای نپخته اند. پخته که بشوند از این تلاطمها میافتند و بیشتر به درون خود میروند و اتصال اشان را به خدا و حضرت محکمتر میکنند و دیگه دچار شل کن سفت کن نمیشوند.
در ثانیه باش!
دستور ما این است که از ثانیه خارج نشوید. در ثانیهای که خدا درش هست. هیچ ثانیهای رو بدون خدا نباش. این بالاترین دستور است. در ثانیه باش.
آقای مدیرکل
آقای مدیر، کل پولها را جمع کردی و حالا اومدی بفکر خدا افتادی؟ باشد بیا در این خانه باز است. ولی حساب کتاب در کاره. باید حساباتو با خدا صاف کنی. تو هنوز خیلی چیزا رو تصفیه نکردهای آن موقع میخوای عالم معنا را هم ببینی؟
عرفان عبودیّت و عرفان قدرت
یکی از آقایان جلسه ما قهر کرده و رفته و گفته من دیگه به جلسه نمیآیم. چرا؟ چون به او گفته ایم دنبال جن و احضار جن نرو. نمیداند که این نگاه او نگاه نازلی است. ما از اول بنایمان این بوده که به دنبال "بنده شدن" باشیم نه چیزی دیگر. به همین دلیل است که گفته ایم این جلسه، یک جلسه خشک و خالی است و در آن خبری از کشف و کرامات نیست. کشف و کرامات حواس مان را از خدا به سمت حاشیهها پرت میکند. معرفت بالا میخواهد که کسی بفهمد این مطلب را. حالا میگوید من اشباع شده ام. چه کسی میتواند چنین ادعایی بکند؟ چه کسی میتواند بگوید اشباع شده است؟ پناه بر خدا. صددرصد این باید از کلام شیطان باشد. مگر نفرموده که انتم الفقراء الی الله؟ الله اکبر. این چه حرف و کلامی است که بعضی از دهان شان درآمده است؟
توضیحی بر کلام حاج آقا: همان طور که اساتید فرموده اند ما یک "عرفان عبودیّت و بندگی" داریم و یک "عرفان قدرت". هر گونه عرفان و سیر و سلوکی که در آن هدف سالک رسیدن به چیزی غیر از خدا (مانند: تسخیرات، طی الارض، کسب قدرت درمان، باز شدن دید، ضمیرخوانی و.) باشد، عرفان قدرت است و عرفان قدرت شیطانی و منفی و مذموم است.
سستی نکنید و پشتکار داشته باشید
سستی نکنید و پشتکار داشته باشید. آنهایی که شُل و سست اند نتیجه نمیگیرند و یا خیلی دیر نتیجه میگیرند.
همه زندگی را وقف کار نکن
خطاب به آقای غ: طوری زندگی کن که مجبور نباشی بیشتر کار کنی و از عبادت بیفتی و یا از عبادت غافل شوی. چقدر میخواهی پول جمع کنی؟ چقدر میخواهی در مقام بالاتر بروی؟ چقدر میخواهی خانه و ماشین جمع کنی؟ بس نیست؟ چرا باهوش نیستی که بفهمی هر چقدر پول دربیاوری و جمع کنی همه اش را نمیتوانی مصرف کنی باید بگذاری و بروی آیا میخواهی دست خالی بری آن طرف؟ چرا باهوش نیستی که بفهمی هر چقدر بالاتر بروی بالاخره باید یک روزی پایین بیایی؟ اگر هم پایین نیایی پایینت میآورند. آن موقع خیلی دردت میآید ها!
توضیحات تکمیلی برای بهره برداری بیشتر از خبر:
رجبعلی نکوگویان معروف به شیخ رجبعلی فرزند مشهدی باقر خیاط در ۱۲۶۲ ه. ش. در تهران متولد شد. وی در اثر ترک معصیتِ خلوت با نامحرم به درجات عالیه رسید. پیشه ایشان خیاطی بود و در همین شغل نهایت انصاف را داشت و محل کسب او محل آمد و شد بزرگان و اولیا و خوبان روزگار بود. او ارتباط خود با علما و بزرگان را حفظ کرده بود و بر این مهم اهتمام داشت. بعضی از شاگردان و مرتبطین با وی عبارت بودند از:
آیت الله فهری زنجانی
آیت الله مهدوی کنی
شیخ عبدالکریم حامد
کربلائی میرزاحسینعلی تهرانی
حاج احمد مرشدچلوئی(حاج میرزا احمد عابد نهاوندی، زاده ۱۲۶۷ در نهاوند - درگذشته ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ در تهران)
دکتر حمیدفرزام
دکتر مدرسی
دکتر عبدالعلی گویا
آقای حسین اسماعیلی
حاج سیدمحمد موسوی کسایی
حاج عزت الله مومنی
دکتر ابوالحسن شیخ (پدرشیمیایران)
دکتر حاج حسن فرشچی (توکلی)
اقای پاچناری
آقای شایسته
حاج مهدی ابوالحسنی
آقای رستمیان
جناب شیخ در ۲۲شهریور۱۳۴۰ش درگذشت ودر آرامستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال،برگرفته از منابع گوناگون