شعارسال: دریای مازندران با دارا بودن منابع متعدد ازجمله ظرفیتهای موجود در بخش انرژی، گردشگری، محیطزیست، تجارت و حملونقل میتواند نقش ویژهای در توسعه اقتصاد دریامحور کشور ایفا کند. این استان همچنین با ۴۷۸کیلومتر طول نوار ساحلی با احتساب تالابها، فرورفتگیها و رودخانهها در این بخش قابلیتهای فراوانی دارد. به طور کلی آلودگیهای خزر را به دو دسته نفتی و غیرنفتی طبقهبندی میکنیم.
در تولید آلودگیهای نفتی، ایران سهم کمی دارد و بیشتر به آذربایجان و روسیه برمیگردد. آلودگیهای غیرنفتی که به زه آبهای کشاورزی و پسابهای صنعتی و شهری و از همه مهمتر بحث انباشت زباله در نوار ساحلی ایران برمی گردد از مهمترین منابع آلاینده خزر به حساب میآیند. اگر «هیدروکربنهای نفتی» و فلزات سنگین را بهعنوان آلایندههای خطرناک در نظربگیریم، در پسابهای کشاورزی بیشتر سموم دفع آفات و کودهای شیمیایی را داریم، اما نکته اینجاست که سواحل ایران تحتتأثیر آلودگی تولیدی ازکشورهای دیگر نیز قرار گرفته است. توپوگرافی بستر دریای خزر در انتقال آلودگیها به نوار ساحلی ایران نقش دارد. به طور مثال نوع رسوبات بستر در سواحل جنوبی دریای خزر، به ویژه در مناطق نزدیک به جمهوری آذربایجان به عنوان تجمع دهندههای هیدروکربنها عمل میکنند چرا که به دلیل کوچکی سایر ذرات آلایندهها به خوبی جذب و سپس به نوار ساحلی ایران منتقل میشوند. همچنین جهت جریان باد غالب در منطقه نقش مهمی در جابجایی آلایندهها دارند. این بادها میتوانند ذرات آلوده را از مناطق آلوده به سمت سواحل ایران منتقل کنند و در نتیجه غلظت آلودگی را در نوار ساحلی افزایش دهند.
حرکت و جهت جریانهای آبی در دریای خزر، شامل جریانهای سیکلونی و آنتی سیکلونی است که باعث میشود آلودگی از کشورهای دیگر بهویژه جمهوری آذربایجان به ایران انتقال پیدا کند. خطرناکترین نوع آلودگی، آلودگی نفتی و فلزات سنگین است. به این دلیل که فلزات سنگین و ترکیبات آلی حلقوی، خاصیت تجمع بیولوژیکی دارند و از طریق زنجیره غذایی به رأس هرم یعنی انسان انتقال پیدا میکنندو این موضوع میتواند سلامت انسانها و اکوسیستم را تهدید کند. در محیط زیست پدیدهای بهنام «تجمع زیستی» و «بزرگنمایی زیستی» داریم. در تعریف، تجمع زیستی به فرآیند انباشته شدن مواد شیمیایی در بدن یک موجود زنده اشاره دارد. این پدیده معمولاً در نتیجه جذب مواد از محیط زیست یا از طریق تغذیه ایجاد میشود. تجمع زیستی میتواند منجر به افزایش غلظت آلایندهها در بافتهای بدن موجودات شود، حتی اگر غلظت آنها در محیط کم باشد. به دنبال آن، پدیده بزرگنمایی زیستی به فرآیندی اشاره دارد که در آن غلظت مواد شیمیایی، به ویژه سموم، فلزات سنگین در بافت موجودات زنده در سطوح بالاتر زنجیره غذایی افزایش مییابد. این پدیده معمولاً زمانی رخ میدهد که یک ماده شیمیایی به راحتی توسط موجودات زنده جذب و به سختی از بدن آنها دفع شود؛ لذا خطر آلودگی در موجودات بزرگتر مانند ماهیها و پرندگان و نهایتا در انسان به عنوان راس هرم غذایی به غلظتهای بسیار خطرناک میرسد.
به گفته همایون خوشروان پژوهشگر در زمینه مطالعات دریایی چیزی که نمیشود نجات داد و راحت از آن گذشت، آلودگی آبهای ساحلی خزر است که متاسفانه در کشور ما آلودگیهای مختلف وارد دریا میشود. یکی از آنها ورود آلودگیهای نفتی از کشور آذربایجان است که این آلودگی وارد آبهای آستارا میشود و این محدوده ساحلی تقریبا ۱۲۰ کیلومتری را آلوده میکند به شکلی که گاه در فصل سرد امواج طوفانی باعث میشوند مواد جامد حاصل از آلودگیهای نفتی به شکل گلولههایی کنار ساحل نهشت پیدا کنند، هم اینکه ماسههای ساحلی را آلوده میکند و هم گیاهان و جانورانی که در محدوده ساحلی وجود دارند را نابود میکند ضمن اینکه میتواند تاثیر بسزایی در اکوسیستمهای ساحلی بگذارد. وی گفت: نکته دوم این است که در شرق دریای خزر در محدوده آبهای ترکمنستان این مشکل را نداریم، چون آنجا منابع آلاینده مهمی وجود ندارد.
به علت بیابانی بودن سواحل خزر در آن محدوده ریسک آلودگی خیلی پایین است، اما بیابانهایی داریم که میتوانند تحت تاثیر طوفانهای اقلیمی کانون ریزگردهایی باشند که منطقه ساحلی خزر را در بخش شرقی و جنوب شرقی دچار چالش کند. در تابستان در شهرهای بهشهر، گلوگاه، گرگان و آق قلا مشکل ریزگرد داشتیم که حاصل همان طوفانهایی است که در خشکی اتفاق میافتد و رسوبات و ریزدانههای ساحلی را به حرکت درمیآورد و چرخه اقتصاد و اجتماع را برای مدتی دچار اختلال میکند.
به گزارش نکته مهم این است که از آب تمام این رودخانهها برای مصارف کشاورزی استفاده میشود. بعد از آنکه آب آنها وارد زمینهای کشاورزی شد، سموم دفع آفات و کودهای شیمیایی وارد آن میشود و بعد از آن وارد منابع آبی زیرزمینی شده، آنها را آلوده میکند و دوباره وارد رودخانه میشوند و در نهایت به دریای خزر میرسند. علاوه بر این، پسماندها و پسابهای شهری هم مستقیما وارد این رودخانهها میشود که نرخ آلودگی میکروبی را در آبهای ساحلی به شدت افزایش میدهند به گفته این پژوهشگر در زمینه مطالعات دریایی اظهار داشت: اتفاق بدی که اینجا میافتد این است که ما گردشگران بسیاری داریم که در طول سال به سواحل دریای خزر میآیند. امسال که رکورد ۲۰ تا ۲۱ میلیون مسافر را داشتیم. این تعداد دفع پساب و پسماند دارند که به نرخ آلودگیها میافزایند، ضمن اینکه شناگاههایی که برای این افراد در مناطق ساحلی تعبیه شده بیشتر آنها در معرض سواحلی قرار گرفتهاند که پرخطرترین، پرریسکترین و آلودهترین سواحل هستند. وی افزود: یکی از این سواحل میتواند ساحل شرق بندر بابلسر بین شازدهرود تا بابرود باشد یعنی جایی که آلودگیهای بابلرود مستقیم وارد آن میشود و تحت تاثیر جریانهای غرب به شرق به سمت این منطقه حرکت میکند. رودخانه شازده هم به آن کمک میکند که ریسک آلودگی بالا برود. جالب این است که شناگرهایی وارد همین رودخانه شازده و بابلرود میشوند، چون از آلودگی آن بیاطلاع هستند. خوشروان در پاسخ به اینکه با این وجود کدام منطقه از سواحل دریای خزر آلودهتر است، گفت: به عنوان فردی که سالهاست در این زمینه و در دریای خزر فعالیت میکنم، باید بگویم که مقام نخست را استان مازندران دارد. آبهای ساحلی مازندران در حد فصل بین بابلسر تا منطقه رامسر پرجمعیتترین منطقه هم محسوب میشود و بیشترین گردشگران هم در این منطقه هستند. میشود گفت که آلودهترین آبهای ساحلی را به خود اختصاص میدهد. وی افزود: بعد از آن به سواحل استان گیلان میرسیم که نرخ آلودگی آن بیشتر در سواحل مرکزی از بین رودسر تا نزدیک بندر انزلی و رضوانشهر ادامه پیدا میکند.
سالمترین آبهای ساحلی از رضوانشهر تا نزدیک لیسار در شمال غرب گیلان و منطقه شرق سواحل جنوبی دریای خزر از بندر ترکمن تا گمیشان است. با این حساب اکنون ۲ زون نسبتا مناسب، یک زون بسیار خطرناک و یک زون با درجه خطرآفرینی بالا در مازندران و گیلان مرکزی وجود دارد. خوشروان گفت: درباره تاثیر آلودگیها بر زیستمندان خزر و در نهایت انسان گفت: هر عاملی که موجب افزایش یا کاهش آلودگی دریای خزر شود مستقیما بر خواص غیرزیستی دریا و عناصر زیستی که شامل جانداران است تاثیر مستقیم میگذارد، برای همین است که صید و منابع زیستی کاهش یافته و رو به افول است.
وی افزود: در واقع بحث تجمع مواد مضر در بدن جانداران را داریم. وقتی آلودگی در زنجیره غذایی قرار بگیرد ابتدا توسط زئوپلانگتونها استفاده میشود، بعد از ماهیان کیلکا آنرا میخورند، کیلکاها هم توسط ماهیان استروژن خورده میشوند و بعد از آن استروژن هم مورد تغذیه انسان قرار میگیرند. با این حساب انسان در آخر این زنجیره غذایی قرار گرفته است. حالا اگر غلظت آلایندگی در پله جلبکها یک باشد، وقتی به انسان میرسد، به ۱۰ میرسد؛ یعنی ۱۰ برابر میشود و خطراتی که ایجاد میکند میتواند تا ۱۰ برابر موجب کاهش نرخ سلامتی شود. همچنین هانیه مرادیان، پژوهشگر در زمینه مطالعات دریایی درباره اینکه کدام بخش سواحل دریای خزر آلودهتر است میگوید: «الان بیشتر توجه محافل علمی و اجرایی کشور روی کاهش سطح تراز آب دریای خزر است، اما واقعیت این است که اهمیت بخش آلودگی دریای خزر بسیار فراتر از کاهش تراز سطح آن است، چون کاهش یا افزایش سطح تراز در کارنامه خزر همیشه بوده و همواره خواهد بود؛ یعنی در سالهای پیشرو هم افزایش تراز و هم کاهش تراز را تجربه خواهیم کرد، چون این یک پدیده سیکلی است و بارها اتفاق افتاده است.» او ادامه میدهد: «اما آن چیزی که نمیشود نجات داد و راحت از آن گذشت، آلودگیهای مختلفی است که وارد آبهای ساحلی خزر میشود. یکی از آنها ورود آلودگیهای نفتی از جمهوریآذربایجان است که وارد آبهای آستارا میشود و محدودهای تقریبا ۱۲۰کیلومتری را در ساحل آلوده میکند، به شکلی که گاه در فصل سرد امواج طوفانی باعث میشوند مواد جامد حاصل از آلودگیهای نفتی به شکل گلولههایی کنار ساحل نشت پیدا کنند. آنها ماسههای ساحلی را آلوده و گیاهان و جانوران در محدوده ساحلی را نابود میکنند ضمن اینکه میتوانند تاثیر بسزایی در اکوسیستمهای ساحلی بگذارند.»
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از صاحب خبر، تاریخ انتشار: 25فروردین1404، کدخبر:72320234، sahebkhabar.ir