* ریشه کن کردن گرسنگی و سوء تغذیه از جمله اهداف اصلی برنامه جهانی غذا است؛ بفرمایید برنامه جهانی غذا در ایران چه رویکردی را دنبال میکند آیا جامعه هدفتان رفع گرسنگی بین کودکان است و اینکه بطور کلی غذا بین چه کسانی توزیع میشود؟
برنامه جهانی غذا به درستی رسالتش در سطح جهان به صفر رساندن گرسنگی است و به هر فرد گرسنهای که نیازمند باشد کمک غذایی ارائه میدهد و سعی میکند نیازها و مایحتاج تغذیهای افرادی را که با مشکل گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند رفع کند. در ایران رسالت ما پناهندهها هستند یعنی در شرایط فعلی و طی 30 سال اخیر منحصراً پناهندههای افغان و عراق که به ایران پناه آوردهاند و در میهمان شهرهایی که توسط اداره اتباع کشور اداره میشوند، مستقر شدهاند، کمک غذایی دریافت میکنند. در واقع پناهندهها کمکهای غیرغذایی را از کمیساریای عالی امور پناهندگان و کمک غذایی را از WFP(شاخه کمک غذایی سازمان ملل متحد) دریافت میکنند. البته در شرایط بحران که مردم کشور هم نیاز داشته باشند ما حضور داریم و به آنها کمک میکنیم. مثلاً در زلزله بم ما جزو نخستین گروهی بودیم که در محل حضور داشتیم و کمکهای جامعه جهانی را به زلزله زدگان ارائه میکردیم. تمام دولتها نیازهای غذایی را به WFP میدادند که به ایران بفرستیم. کمک غذایی را مدت 3 ماه به بازماندگان زلزله بم ارائه دادیم. ولی در حالت عادی کشور ما کشوری نیست که مردم با گرسنگی دست و پنجه نرم کنند. ما یک نقشه گرسنگی جهانی داریم که اطلاعات کامل کشورها بر اساس شدت مسأله گرسنگی با رنگهای قرمز، زرد و سبز رنگبندی شدهاند. با این رنگبندی تعداد گرسنگانی را که در کشور وجود دارند مشخص کردیم. وقتی نگاه میکنیم ایران جزو کشورهای سبز است نه اینکه مشکل گرسنگی و تغذیهای در آن نباشد ولی مشکل مهمی نیست که نیاز به کمک بینالمللی داشته باشد یعنی دولت در توانش است که مشکل گرسنگی ملتش را حل کند.
یعنی پروتکلهای سازمان ملل در شاخه برنامه جهانی غذا فقط کمک غذایی به پناهندهها است؟
کشورهایی که نیاز به کمک WFP دارند عمدتاً کشورهای توسعه نیافتهاند. ایران جزو کشورهای در حال توسعه است چون درآمد نفتی بالایی دارد. با شاخصههایی که ما داریم و یک کشور را نیازمند به کمکهای بینالمللی میکند خوشبختانه ایران شامل این برنامهها نمیشود.
* جامعه هدفتان عامه مردم است یا فقط گروه خاصی را پوشش میدهید؟
کسانی که آسیب پذیر باشند. کودکان و زنان معمولاً آسیب پذیرترند و بیشتر با این مشکل درگیرند اما در حالت کل تمایزی قائل نمیشویم.
* شما وضعیت دسترسی به غذا از سوی پناهندهها را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟ آمار دارید چه تعداد این پناهندهها گرسنهاند؟
جامعه هدف ما 30 هزار پناهنده افغان و عراقیاند که در 19 میهمان شهر حضور دارند. ما بصورت مرتب از میهمان شهرها بازدید میکنیم و هر دو سال یک بار وضعیت معیشتی و غذاییشان را ارزیابی میکنیم که به آن امنیت غذایی یعنی دسترسی کافی در زمان مناسب به غذا میگویند. ما با همراهی وزارت کشور که عهده دار این قضیه است یکسری ارزیابیهایی درباره امنیت غذایی پناهندهها به عمل میآوریم. برای مثال سؤالاتی از قبیل اینکه چقدر درآمد دارند و چقدر از درآمدشان را صرف مواد غذایی میکنند؟از آنها پرسیده میشود و بر این اساس معیارهای آسیبپذیری افراد بدست میآید. برای مثال 5گروه زنان سرپرست خانوار که وضعیت معیشتیشان از مردان کمتر است و معمولاً درآمدی ندارند یا درآمدشان بسیار پایین است یا کسانی که افراد سالمند در منزل دارند که از لحاظ درآمدی به خانواده کمک نمیکند همچنین افرادی که جزو بیماران خاصند یا کسانی که نیاز به رسیدگی پزشکی دارند چون بخش عمدهای از هزینه خانوار بابت مسائل درمانی صرف میشود همه اینها باعث میشود خانوادهها آسیب پذیر باشند. افغانها خانوادههای بزرگی دارند. تعداد خانوارشان بیش از 5 نفر است چنانچه یک نفر تأمین کننده معیشت باشد این گروه از خانوادهها نیز از نظر ما آسیب پذیرترمیشوند.
ما خانوادهها را بر اساس معیارهای آسیبپذیری به دو قسم تقسیم میکنیم. به خانوادههایی که در این 5 گروه هستند سبد کامل غذایی میدهیم. یعنی سبدی که نیاز کامل یک روز یک نفر را تأمین میکند. 2 هزار و 200 کیلو کالری انرژی مورد نیاز یک فرد است. به خانوادههایی که بیشتر از یک نان آور دارند و واجد شرایط قبلی نیستند یک سبد پایه میدهیم که حدود 60 درصد نیاز غذاییشان را تأمین میکند.
* سبدهای غذایی چندبار در سال بین پناهندهها توزیع میشوند؟
ما بصورت ماهانه سبدهای غذایی را توزیع میکنیم. هر نفر یک جیره دارد و هر سبد غذایی متشکل از آرد، برنج، روغن، حبوبات و شکر است و ترکیب آن پروتئین مورد نیاز بدن را تأمین میکند.گاهی حبوبات را با پروتئین سویا یا حتی برنج را با ماکارونی جایگزین میکنیم. البته تاکنون دوبار ماکارونی توزیع کردهایم. ما دیدیم خانوادهها ماکارونی میخرند و آن را با رب گوجه و سویا میپزند که هم مقوی است و هم بچهها دوست دارند. با وجود آنکه ارگان بینالمللی هستیم اما عمدتاً سعی ما بر این است اگر مواد غذایی در بازار داخلی وجود داشته و قیمتش هم مناسب باشد از همان کشور مواد غذایی را خریداری کنیم از طرفی کیفیت تولید ماکارونی و سویا در ایران بالا است. در 87 کشور عضو برنامه جهانی غذا هیچ یک پروتئین سویا را به این شکل که ما توزیع میکنیم توزیع نمیکنند. روند بسیار پیچیدهای را طی کردیم که سویای فراوری شده را وارد سبد غذایی کنیم.
* اشاره کردید 30 هزار پناهنده افغان و عراقی را در کشور پوشش میدهید آماری دارید که چه تعدادشان از نظر امنیت غذایی شرایط بحرانی دارند و سبد کامل غذایی دریافت میکنند؟
آمار کلی تعداد پناهندهها که ثبتنام شدهاند و توسط وزارت کشور آمایش شدهاند حدود یک میلیون نفر است که از این تعداد برنامه جهانی غذا سازمان ملل 3 درصد را پوشش میدهد. جمعیت هدف ما 30 هزار پناهنده هستند که در میهمان شهرهایی زندگی میکنند که کرایه خانه هم پرداخت نمیکنند. اغلب این پناهندهها به سبد کامل غذایی نیاز دارند.
* میهمان شهرهایی که پناهندههای افغان توسط دولتها اسکان داده میشوند عموماً کدام شهرها هستند؟
میهمان شهرها در 13 استان پراکندهاند. کردهای عراقی و عرب عراقی در غرب، خوزستان و بوشهر ساکن اند و پناهندههای افغان نیز اغلبشان در شرق کشور سکونت دارند. میهمان شهرها همه 20 سال به بالا قدمت دارند. حدود 30 سال پیش که نخستین موج پناهندهها وارد ایران شدند بیشتر در مناطق مرزی اسکان داده شدند ولی در حال حاضر که برگشت به کشورشان برایشان امکانپذیر نیست در زمینهایی که توسط وزارت کشور به آنها تخصیص داده شد مستقر شدهاند.
* در حاشیه تهران هم پناهندههای افغان زیادی میبینیم .برنامه جهانی غذا این افراد را هم پوشش میدهد؟
ما به پناهندههای حاشیهنشین تهران کمک نمیکنیم. نزدیکترین میهمان شهر به تهران ساوه است. البته بزرگترین میهمان شهر یعنی ساوه با 5 هزار نفر جمعیت پناهنده و کوچکترین میهمان شهر با 24 نفر پناهنده نزدیک سلطانیه زنجان است.
* نحوه کمکرسانی به ساکنان میهمان شهرها به چه شکل است؟
در حال حاضر اقلام غذایی را بر حسب کالری برای یک نفر در نظر میگیریم. در هر میهمان شهری یک انبار در مرکز میهمان شهر وجود دارد که نیاز سه ماه را در انبار نگهداری میکنند پناهندهها از اول تا دهم ماه با دفترچه ،جیره سبد غذاییشان را میگیرند. 10 کیلو آرد، 4 کیلو برنج و 2 کیلو حبوبات سهم هر نفر است که مجموعاً 16 کیلو غذا میدهند و آنها غذایشان را به خانه میبرند. میهمان شهرها شبیه دهکده کوچک اند. خانههای پناهندهها اغلب کاهگلی، آجری یا سفالی است که در زمینهای چند هکتاری قرار دارند. هر میهمان شهر خانه بهداشت دارد که بهورز افغان در آن فعالیت میکند که در بحث بهداشت باروری زیر نظر وزارت بهداشت به خانوادهها آموزش میدهند. علاوه بر این مدرسه، حمام عمومی، آب لوله کشی در میهمان شهرها وجود دارد. خانهها در کنار هم محلهها را ایجاد میکنند.
* هدف WFP صرفا تأمین غذا است؟ منظورم این است کمیت و مقدار غذایی که به دست پناهندهها میرسد اهمیت دارد یا کیفیت آن؟
هردو. کیفیت را فدای کمیت نمیکنیم و برعکس. باید یک تعادلی در دسترسی به غذا ایجاد شود. البته خیلی رک بگویم برنجی که توزیع میشود برنج اعلا نیست ولی سعی میکنیم کیفیت مواد غذایی قابل قبول و مطابق استانداردهای کشور باشد چون مواد غذایی وارداتی که از گمرک وارد میشوند باید مهر تأیید سازمان استاندارد را داشته باشند البته مواد غذایی ایرانی هم از فیلتر رد میشوند و از کیفیت مناسبی برخوردار هستند. یک نکته مهم این است که سعی میکنیم وقفهای در تأمین زنجیرهای غذایی نیفتد. به هر حال ما منحصراً از کمکهای داوطلبانه کشورهای اهدا کننده، بخش خصوصی و افراد داوطلب بهرهمند میشویم یعنی بودجهای در اختیار نداریم. بنابراین موظف هستیم در ابتدای ماه غذا توزیع کنیم و به هر دلیلی نباید وقفهای در توزیع ایجاد شود. WFP به هر نحو ممکن زنجیره غذایی را حفظ میکند.
* بزرگترین چالش برنامه جهانی غذا در ایران از نظر شما چیست؟ می توان گفت که هم اینک ایران انتظارات سازمان ملل را در جهت پوشش امنیت غذایی پناهندهها به شکل مطلوبی پوشش داده است؟
نمی توانم بگویم صددرصد توانستهایم به هدف مان برسیم. زمانهایی بوده که منابع مالی را در اختیار نداشتهایم. بزرگترین چالش ما تأمین منابع مالی است. منابع و بودجه ما بطور کامل از کمکهای داوطلبانه است. مسائل اقتصادی، درگیریها و مشکلات بوجود آمده در سطح جهانی بحرانهای بزرگ را پدید آورده و کاسه منابع مالی کوچک و کوچکتر شده بنابراین زمانهایی بوده که ما واقعاً منابع مالی برای تأمین غذای پناهندهها نداشتهایم.
* WFP چقدر در سال بودجه برای تأمین امنیت غذایی پناهندهها اختصاص میدهد؟
بودجه سالانه ما 4 میلیون دلار است که بر اساس نیاز آن را تعریف میکنیم. مثلاً برای اینکه بتوانیم سبد غذایی را به مدت دو سال ارائه دهیم باید 4 میلیون دلار داشته باشیم. ولی الزاماً ما 4 میلیون دلار نخواهیم داشت یعنی ممکن است در یک سال 2 میلیون دلار کمکهای اهدایی دولتها باشد. خب در هر حال بحرانهایی مانند معضل سوریه نیاز به حضور بسیار گسترده WFPدارد. بحران عراق، افغانستان و سودان هم بحرانهای جهانی است و اینها کمک نیاز دارند حالا در کنارش زلزله نپال و سومالی و گردباد و طوفان هایان را هم در نظر بگیرید اینها همگی توجه جامعه جهانی را میطلبد. در چنین شرایطی کشورهای اهدا کننده نیز میزان مشخصی از بودجهشان را کنار میگذارند تا به بحرانهای جهانی کمک کنند.
* یعنی شما از بودجه خودتان به بحرانهای سودان و سومالی و... هم کمک میکنید؟
بله. بودجه سال گذشته برنامه جهانی غذا سازمان ملل 6 میلیارد دلار بوده که 4 میلیون دلار آن برنامه جهانی غذا در ایران بوده است. 6 میلیاردی که بصورت جهانی تخمین میزنیم نه اینکه الزاماً دولتها این رقم را کمک کنند. ولی جا دارد بگویم برای سال 2017 ما یک کمک بسیار سخاوتمندانهای را از دولت جمهوری کره جنوبی دریافت کردیم که همان 4میلیون دلار مورد نیازمان را اهدا کردند.
* در حال حاضر مواد غذایی به شکل دستی و سنتی بین پناهندهها توزیع میشود؟
برنامه ما برای سال 2018 این است که مواد غذایی را مستقیماً به پناهندهها ندهیم بلکه یا به شکل «بن» یا وجهی را که برای تأمین مواد غذایی نیاز دارند ارائه دهیم. این سیستم جدیدی است که برنامه جهانی غذا در سراسر دنیا پیش میبرد. برای جوامعی که بازار در محل زندگی پناهندهها وجود دارد و امکان دسترسی به مواد غذایی فراهم است ولی تمکن مالی ندارند به آنها کارت خرید اعتباری میدهند یا پول سبد غذایی را در اختیارشان قرار میدهیم تا خرید کنند. چرا که امکان انتخاب را به شخص میدهیم. همه اینها با تفکر اینکه کرامت انسانی حفظ شود برنامهریزی شده است. اینکه یک نفر در صف بایستد و سبد غذاییاش را دریافت کند ممکن است با کرامت انسانی منافات داشته باشد متأسفانه در حال حاضر بحرانهای ما بیشتر در نقاطی است که بازار فعال است و شخص بخاطر مسائل پیش آمده امکان خرید ندارد.
* کمترین و بیشترین کمک داوطلبانه چقدر بوده و مردم چگونه میتوانند کمکهای خود را به برنامه جهانی غذا ارائه دهند؟
ما برای اطلاعرسانی و تبلیغ پوسترهای کمکهای داوطلبانه به WFP بودجهای نداریم برای همین کمکی که رسانهها میکنند این است که فضای رایگانی را در اختیار ما قرار میدهند تا بتوانیم اطلاعرسانی کنیم. از طرفی سعی میکنیم برای تبلیغ پوسترها در نشریات مختلف حضور داشته باشیم از طرفی با فعالیت در شبکههای اجتماعی با داوطلبان در ارتباط هستیم. برای اینکه داوطلبان از کمکهای نقدی مطمئن باشند حق عضویت در شبکه ما دارند.
کمکهای دولتی بیشترین کمکهای داوطلبانه بوده است. کمکهای مردمی از 200 تومان گرفته تا بیشترین رقم که 5 هزار دلار توسط یک شرکت چندسال پیش هدیه شد. کمکهای نقدی برای تأمین سبد غذایی پناهندهها به شماره حساب سازمان ملل واریز میشوند.
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، صفحه: 11، تاریخ انتشار: 27 فروردین1396، شماره: 6471 .