شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴ - 2025 November 08

شعار سال: خداوند متعال انسان را موجودی متفکر و کنجکاو آفرید، موجودی که همه اشیاء پیرامون خود را مورد سوال قرار داده و تلاش میکند مجهولات خود را بفهمد و کشف کند. بدون شک انسان، با مطالعه جهان پیرامون خود به وجود خالقی عالم، مدبر، حکیم و توانا پی خواهد بود، زیرا نشانههای او را در هر کوی و برزن میبیند؛ نشانههایی که گویای علم و قدرت بیانتهای خالقی مهربان و توانا هستند.
سپس این انسان کنجکاو از خود سوال میپرسد این خالق مهربان چه شکلی است، کجاست و چه خصوصیاتی دارد، این سوالات و سوالاتی مشابه آن باعث شد علمی در میان علوم به وجود باید به نام «فلسفه». این علم برای فهم درست هستی بنا شده است و فلاسفه تلاش کردهاند تا هستی را آنگونه که هست بشناسند و در راس هستی عالم، خدای این عالم را نیز بشناسند.
از طرفی خداوند متعال نیز برای راهنمایی بشر و شناساندن خود به انسانها، انبیای خود را به سوی بشریت گسیل داشت و بر آنها وحی فرستاد تا بشر را از جهالت و نادانی بیرون کشیده و به سوی دانایی و خرد و بندگی خداوند متعال سوق دهند. در تعالیم انبیای الهی مباحث خداشناسی و توحید و بیان اوصاف الهی در راس قرار داشت. قرآن کریم نیز به عنوان کتاب آسمانی و سخن خداوند متعال بدون تحریف در اختیار ماست در آیات بسیاری به بیان نشانههای الهی در آفرینش و اوصاف الهی پرداخته است.
اما نکته مهم در مباحث خداشناسی که باید به آن توجه کرد این است که آیا انسان قادر است خالق خود را خوب بشناسد و اوصاف او را درک کند یا خیر؟ این سوال، بسیار مهم و راهگشاست. هم در فلسفه و هم در منابع دینی بیان شده که خداوند متعال موجودی بینهایت است که حدی برای او وجود ندارد، حال که حدی ندارد، قابل شناسایی نیست، زیرا انسان محدود است و خداوند متعال نامحدود، و هرگز محدود، نمیتواند نامحدود را درک کند.
این مطلب در روایات معصومین(علیهمالسلام) نیز اشاره شده است، به طور مثال امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «درباره مخلوقات و آثار خداوند متعال فکر و گفتوگو کنید، اما درباره خود خداوند متعال(ذات خدا) فکر نکیند، چرا که فکر کردن در ذات خدا، جز حیرت و ضلالت و گمراهی چیزی برای صاحبش به دنبال ندارد».[۱[
اگر به قرآن کریم نگاه کنیم، خداوند متعال در آیات زیادی به توصیف خود پرداخته و برخی از اوصاف را برای بشر توضیح داده است؛ به طور مثال فرموده است: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید [ق/۱۶] و ما انسان را خلق کردیم و از وسوسههای دل و اندیشههاى او کاملا آگاهیم و ما از رگ گردن او به او نزدیکتریم». همچنین فرمود: «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیم [بقره/۱۱۵] مشرق و مغرب ملک خداست، پس به هر طرف روى کنید، به سوى خدا متوجه شدهاید و خداوند به همه جا احاطه و علم دارد». همچنین در آیه دیگری فرمود: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیم [حدید/۳] اوّل و آخر هستى، پیدا و پنهان وجود همه اوست و او به همه امور عالم داناست».
از طرفی بدون شک میدانیم خداوند متعال جسم ندارد، پس مثل ما مادی نیست، بنابراین منظور از این آیات نزدیکی و قرابت مکانی نیست؛ پس اینکه خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است، یا اینکه خدا از درون ما با خبر است و وسوسههای ما را هم میداند، منظور نزدیکی مکانی نیست، بلکه منظور احاطه و علم است، لذا ما این آیات را میپذیریم و میگوییم خدا همه جا هست، ولی نه به صورت مادی، بلکه به صورت احاطه داشتن و دانا بودن به تمام حالات ما.
از طرفی میدانیم وجود خدا حد ندارد، حال که حد ندارد باید همه جا را پر کرده و هیچ جایی خالی از او نباشد، اما این پرکردن چه جوری است و این احاطه وجودی چگونه است، برای بشر مجهول است، چرا که از درک ذات عاجز است. بنابراین میتوان گفت خدا شکل ندارد، چون جسم ندارد، و در همه جا میتوان او را با قلب دید و با او سخن گفت، او در تمام حالات ما را میبیند و صدای ما را میشنود(در هر مکانی و در هر زمانی) و کاملا میداند ما چه میکنیم و چه میگوییم.
در نتیجه: عقل بشر با دیدن نشانههای خداوند متعال به وجود او پی میبرد و با عقل خود اثبات میکند، وجود او مانند ما نیست و حد و مرزی ندارد، جسم نیست و محدودیت انسان را ندارد، پس همه جا را پر کرده و بر همه چیز احاطه وجودی دارد، اما چون او بینهایت است و ما محدود، هرگز نمیتوانیم ذات او را درک کرده و بفهمیم، لذا نمیتوان کیفیت این حضور را تشریح کرد و توضیح داد؛ اما میدانیم همه جا هست و در همه حالات ما را میبیند و به تمام کارهای ما علم دارد.
پینوشت:
[۱]. «أَبُو جَعْفَر(ع): تَکَلَّمُوا فِی خَلْقِ اللَّهِ وَ لَا تَتَکَلَّمُوا فِی اللَّهِ فَإِنَّ الْکَلَامَ فِی اللَّهِ لَا یَزْدَادُ صَاحِبَهُ إِلَّا تَحَیُّراً»(کافی، ج ۱، ص ۹۲).
با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی وهار، تاریخ انتشار: 23 خرداد 1396، کد مطلب: 15522:www. vehar.ir
اگر می گویید خدا قادر مطلق است پس قوانین منطق راهم خدا وضع کرده بنابراین خدا می تواند این قوانین را هم نقض کند یعنی هم چنان که غیر مادی هست دیده شود ویا خود کشی کند