شعارسال: این رسم در کشور ما و پس از پیروزی انقلاب، شاید برای نخستین بار در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری بیشتر به چشم آمد؛ هرچند انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری در دوم خرداد ۷۶ یکی از هیجانیترین و رقابتیترین انتخاباتهای ایران بود، هر چه شعارهای تبلیغاتی بود، پس از انتخابات فروکش کرد و نزدیکی سیدمحمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی اجازه نداد تا دولت روی کار آمده رسما اقدامات و دستاوردهای دولتهای گذشته را ضرب در صفر کند.
در سوم تیر ۸۴ بود که با روی کار آمدن احمدی نژاد و نشستنش بر مسند ریاست جمهوری، هر چه از ابتدای انقلاب و نخست وزیری کوتاه مدت شهید رجایی تا آن روز به دست آمده بود و انجام شده بود، زیر سؤال رفت و از انقلاب دوم سخن گفته شد. او و هوادارانش مدعی بودند، دولتی مکتبی بر سرکار آمده که ایران نابسامان را به گلستان تبدیل خواهد کرد. آنها مدعی بودند از وضعیت اقتصادی، معیشتی مردم گرفته تا وضعیت فرهنگی کشور همه چیز تا سوم تیر ۸۴ نامناسب و نامساعد بوده است، در حالی که در آن دوران، علاوه بر مدیریت کشور در دوران جنگ، سازندگی و ترمیم آسیبهای ناشی از جنگ هشت ساله انجام گرفته بود و هرچند نقد بر هر دورهای مجاز است، چنان نبود که تا سال ۸۴ همه چیز سیاهی و تباهی بوده باشد.
اتفاقا روزی رسید که احمدی نژاد دوره هشت ساله ریاست جمهوری اش را در سال ۹۲ به پایان رساند و همان رفتار که با دولتهای گذشته اش کرده بود، بر سر خودش آمد. در انتخابات ۹۲ هر هشت کاندیدا با نقد هشت ساله دولت او با هم به رقابت میپرداختند و آنکه بهتر از بقیه با نقد گذشته آیندهای روشنتر را ترسیم میکرد، رئیس جمهور یازدهم شد. کارگزاران دولت روحانی از همان ابتدا مدعی شدند که زمینی سوخته تحویل گرفته اند و نابسامانی بخصوص در اقتصاد به نحوی است که کار خواهد برد، ولی وعده دادند در مدتی نه چندان بلند سامانش خواهند داد.
در طول دولت یازدهم، هر نقدی بر عملکرد قوه مجریه در هر حوزهای وارد میشد، بی گمان یکی از پاسخهای ارائه شده تشریح وضع دولت قبل بود. دولت قبل شده بود کلیدواژهای که گاه برای توجیه عملکرد فعلی و فرار از پاسخ به کار میرفت. چهار سال فرصت کار و تلاش با مجلس همگراتر سپری شده بود و در انتخابات ۹۶ وقتی روحانی و جهانگیری در مناظرهها صحبت میکردند، همچنان از دولت گذشته صحبت میکردند.
تا اینکه یکی از کاندیداها گفت: شما با رئیس دولت گذاشته مناظرهای داشته باشید تا تکلیف ما هم روشن شود. در افکار عمومی هم نوعی خستگی از رجوع و استناد بیش ار حد مسئولین به عملکرد دولت گذشته برای توجیه عملکرد دولت فعلی به چشم میآمد. در حقیقت ادعای استراتژی زمین سوخته در چندین نوبت هر چه انرژی و بهره انتخاباتی سیاسی داشت را آزاد کرده بود و اصرار بر اعلام ناکارآمدی گذشتگان نمیتوانست توجیه گر نقدهای وارده بر شرایط امروز باشد.
با وجود این، در روزهای گذشته گروه پیروز انتخابات شورای شهر پنجم در حال القای همین سیاست و همین استراتژی در مورد شهرداری تهران و شورای شهر چهارم است. به تازگی روزنامهها و رسانههای اصلاح طلب در یادداشتها و گفت وگوهای متعدد و پی در پی در حال ترسیم شهر و شهرداری سوختهای هستند که به گفته آنها از قالیباف به ارث رسیده است. به نظر میرسد، هرچند مردم با بینش سیاسی و اجتماعی که دارند، ضمن اینکه نارضایتی خود را در مورد نقاط ضعف دولت ها، کابینه ها، شهرداریها و مسئولین حوزههای مختلف ابراز میکنند و در مورد آن تصمیم میگیرند منصفتر از گروههای سیاسی و احزاب کارهای انجام شده و تغییرات مثبت صورت گرفته در طول مدیریتهای مختلف را هم میبینند. اینکه در طول مدیریت دولتهای مختلف کاری مثبت انجام نشده و در طول بیش از یک دهه مدیریت شهری تهران تغییری مثبت شکل نگرفته باشد، موضوعی نیست که مورد قبول مردم و کارشناسان منصف بوده باشد.
هرچند استراتژی زمین سوخته اصطلاحی نظامی است که در دوره جنگ جهانی اول و دوم به شکل پررنگی مطرح شده و سابقه تاریخی آن به هزاران سال پیش برمیگردد، به طرز عجیبی و احتمالا به اشتباه در ادبیات سیاسی ما تبدیل به یک واژه پرکاربرد شده است؛ استراتژی که گروهها پس از انتقال قدرت مدعی آن میشوند، بی آنکه به این نکته توجه داشته باشند که روزی خود آنها نیز سیستم تحت مدیریت خود را تحویل خواهند داد و صد البته خوشایند نخواهد بود همه خدماتی که در طول دوره مدیریتشان انجام داده اند توسط مدیران بعدی ضرب در صفر شود. ادعای استراتژی زمین سوخته شاید برای چند روز در فضای رسانهای منجر به چند گفت وگوی جنجالی و پر بازدید و پرمخاطب شود، ولی آنچه مسلم است، هرگز روشی مناسب برای توجیه ضعفها و مشکلات مدیریتی نخواهد بود.
با نگاهی به گذشته، میتوان به خوبی متوجه شد، همان طور که کرباسچی ها، الویریها و احمدی نژادها شهرداری تهران را با همه خدمات مثبت و ضعفهای مدیریتی شان تحویل نفر بعدی داده اند، شهردار آینده تهران نیز روزی سکان مدیریت این شهر را تحویل خواهد داد. پس بهتر است مدیریت جدید شهرتهران با اصلاح ساختارهای احیانا معیوب قدردان خدمات شهری نهادینه شده شهرداری تهران در دهه اخیر باشد و مسیرهای درست و موفق مدیریت گذشته را ادامه دهد. چرا که هیچ چیز مطلقا سیاه و مطقا سفید نبوده و نخواهد بود.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت تابناک، تاریخ انتشار: 5مرداد1396، کدخبر: 715919: www.tabnak.ir