شعار سال: قاعده استبداد شرقی این است که هیچ شریک و مشاوری را بر نمی تابد اما زهر سیاست در فرهنگ امروز ما نیز ریشه دوانده و چون نفرین ابدی دامنگیر وزارت آموزش و پرورش نیز شده است. البته تفاوت بسیاری میان آن استبدادی که از بالا فرمان داده می شد و این استبدادی که این روزها در بسیاری از افراد جامعه تجربه می شود، وجود دارد. استبداد درونی شده ای که دایم بهنظرمان می رسد آنچه ما می گوییم و فکر می کنیم، بهترین و درستترین است.
در مدت زمانی که کابینه دولت دوازدهم بسته میشد، وزارت آموزش و پرورش با فراز و نشیبهای بسیاری روبهرو بود؛ در حالیکه جامعه فرهنگیان در راستای دغدغههای به حقشان، در تلاشند تا باطرح خواستههایشان، بهترین گزینه بر مسند وزارت آموزش و پرورش بنشیند، از سوی دیگر نخبگان حوزه آموزش و پرورش، کمتر انگیزهای برای نشستن بر این مسند دارند.
در 39 سال گذشته، وزارت آموزش و پرورش حضور 13 وزیر را تجربه کردهاست. اگر از دوره هشت سال وزارت «محمد علی نجفی» بگذریم، بهطور متوسط هر وزیر دو سالونیم فرصت سکانداری این نهاد عظیم الجثه و پیچیده را داشته است. این تغییرات مداوم باعث از دست رفتن سرمایههای انسانی بسیاری شد و البته فرصت بازتولید وزیری توانمند از دست رفت. سایه سیاست زدگی چنان برسرنهاد آموزش و پرورش کشور سنگینی میکند که دیگر مجالی برای میدان دادن به سرمایهها و نخبهها باقی نمانده است. از روزگاررفته بر وزارت آموزش و پرورش در دوره فانی که بگذریم، گزینه جایگزین ایشان با برنامههای مشخص کوتاه مدت و بلند مدت، آینده روشنی رابرای فرهنگیان ترسیم کرد. حضور دانش آشتیانی، بارقه امیدی در میان فرهنگیان بود اما دوره وزارت وی چندان دوامی نداشت. بخشی از این کوتاهی عمر وزارت ایشان به دلیل تمام شدن عمر دولت دوازدهم بود اما بخش عمده نابلدی ایشان برای بازی در زمین سیاست بود. همین تجربه، کافی بود تا در ادامه مسیر، بسیاری از بزرگان کاربلد حوزه آموزش و پرورش از قبول پست پردردسر وزارت آموزش و پرورش منصرف شوند.
ماجرا به همین جا ختم نمیشود. زمان زیادی نمیگذرد که گزینه جدیدی معرفی میشود که به اذعان کارشناسان آموزش و پرورش از با تجربههای این عرصه است و سالها وقت و توان و انرژیاش را تمام قد در خدمت آموزش این مرز و بوم گذاشته است. زرافشان نیز در نیمه راه نیامدهاش، مورد هجوم بازیهای سیاسی قرار میگیرد و عطای این کسوت را به لقای آن میبخشد. دلزدگیهای این روزهای فضای آموزش و پرورش، موجب سردرگمی در یک انتخاب سرنوشت ساز شده است. هر گزینهای که معرفی می شود، به امید معرفی یک گزینه بهتر در آماج شدید اتهامهای مختلف قرار میگیرد. گویی فرد معرفی شده قرار است تقاص تمام سالهای از دست رفته و فرصتهای سوخته فرهنگیان را پاسخگو باشد. این روزها بخش عظیمی از دغدغهمندان حوزه آموزش و پرورش، نقش اپوزیسیون به خود گرفتهاند. غافل از اینکه همیشه خراب کردن و نفی کردن، راحتتر از ساختن و ارائه راه حل است.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه صبح ایران، تاریخ انتشار 19 مرداد 96، شماره: 84215:www.ghanoondaily.ir