
شعار سال: مشتری مثل ابر است، میآید و بهچشم برهم زدنی میگذرد. مشتری بهترین و کم هزینهترین ابزار تبلیغی است، تک تک مشتریان برای ما سودند نه هزینه، رضایت مشتری تضمین توسعه کسب و کار، حفظ مشتری مهمتر از جذب مشتری است و... همه این تک جملات شاه بیت گفتههای کارآفرینانی است که بهدنیای مشتریها نقب زدهاند، فراز و نشیب خواستهای او را درک کردهاند و راه نجات و حتی سود کسب و کارشان را در مشتری مداری یافتهاند. آنها تک تک مشتریان را ذیقیمت میدانند و هیچ یک را بر دیگری ارجح نمیپندارند گرچه حتماً برای مشتریانی که قدیمیترند و وفادارتر مثل دوستان قدیمی ارزش بیشتری قائلند اما در نگاه اول همه مشتریان برایشان ارزش تلقی میشوند. عصاره و چکیده گفتوگوهای ما حاوی نکات مؤثری برای بیزینسها در باب مشتریمداری است، از توجه به کیفیت و احساسات مشتری که خانم عادلی بیان کرده تا تکنیکهای خاص مشتریمداری و گاه عبور از دایره اخلاق در صنایع کلان که آقای سوزنچی از بیان جزئیات آن معذور است. از گنجی به نام مشتری که آقای ایلایی بهعنوان یک کارآفرین استارتاپی از آن یاد میکند تا توجه به مشتری در تمام ارکان بیزینس و ارائه سیاستهای تشویقی که خانم پیرمرادیان میگوید.
با مشتری در تماس باشید اما آنها را خسته و کلافه نکنید
زلیخا عادلی کارآفرین: بحث اصلی مشتریمداری در کسب و کار ما برمیگردد به بازاریابی و توسعه بازار. مشتریان ما به دو بخش تقسیم میشوند کسانی که با ما کار و دیگر کسانی که محصول ما را خرید میکنند اما عموماً وقتی صحبت از مشتری میشود یعنی کسانی که خارج از مجموعه ما هستند و ما به آنها کالا یا خدمات ارائه میدهیم. البته هر کسب و کاری برای جلب مشتری تکنیکهای خاصی دارد که در برنامه اصلی و استراتژیک خود آن تکنیکها را لحاظ میکند. بهعنوان مثال ما برای قسمت فروش که درگاه مستقیم ارتباط با مشتریان است افراد متخصص، بااخلاق با روابط عمومی مناسب را به استخدام در میآوریم و به آنها آموزشهای خاص را میدهیم. سعی میکنیم فضای مبهمی باقی نگذاریم، مثلاً به آنها میگوییم ما این چنین رفتار و مراوداتی را با مشتری از شما توقع داریم. این افراد مستقیم با مشتری سر وکار دارند و هرچقدر کارشان را درستتر انجام دهند در وهله اول مشتری را روی کار ما نگه میدارد. حتی اگر مشتری خرید نکند و اصطلاحاً به معامله هم نرسیم حداقل بهکار و برند فکر و زمانی را برای محصول ما صرف میکند، این همان چیزی است که ما میخواهیم. وقتی مشتری با ما آشنا شد ما با آنها دائم در تماس هستیم و برای آنها خدمات متنوعی ارائه میدهیم و تنها به فروش بسنده نمیکنیم. البته سعی میکنیم تماسهای ما باب میل مشتری باشد و او را خسته و کلافه نکند.
به زمان سفارش متعهد باشید اما دروغ نگویید
قراردادها و عمل به تعهدات یکی دیگر از شاخصهای مشتریمداری است. زمانبندی برای ما خیلی مهم است و به تعهداتمان نسبت به مشتری پایبند هستیم. این وقتشناسی برای ما در تمام ارکان کار لحاظ میشود یعنی در لایه خدمات، فروش، بازاریابی و غیره. ما برای زمان مشتریانمان - از هر جنسی که هستند یعنی چه از ما خدمات آموزشی و بیمه بخواهند و بافندگان ما باشند و چه محصول بخواهند و خریدار باشند- ارزش قائلیم و وقتشناسی و تعهد به زمان یکی از راهکارهای مهم برای جذب مشتری است.
صداقت در ارتباط با مشتری برای وفاداری مشتریان به شما مؤثر است به طور مثال ما اگر نتوانیم محصول را بموقع و در تاریخ معین تحویل دهیم با مشتری تماس میگیریم و به دور از سخنپراکنیهای معمول و فرافکنی با ذکر صادقانه دلایل ابراز میکنیم که نمیتوانیم کار را بموقع تحویل دهیم.
در کیفیت کوتاه نیایید اما افزایش قیمت را مدیریت کنید
یکی از مهمترین فاکتورها یا مشخصههایی که کسب و کار ما را از دیگر همصنفیهایمان جدا میکند کیفیت است. ما به بهای گزافی کیفیت را نگه داشتهایم و افزایش قیمت هم با ضریب منصفانهای بوده تا مشتری رضایت کامل داشته باشد. اگر میگویم بهای گزاف به خاطر این است که ما برای حفظ کیفیت باید مواد اولیه گرانتری را تهیه کنیم، نیروی انسانی خوبی را تربیت و به استخدام دربیاوریم که همه اینها برای ما هزینه دارد اما این هزینه را به مشتری تحمیل نکردهایم بلکه با سیاستهای حفظ و افزایش مشتری توانستهایم سود خود را تضمین کنیم.
قیمت مناسب محصول هم به جلب مشتری کمک میکند. من به شخصه در نمایشگاههای خارجی متوجه شدم قیمت برای طرفهای خارجی مهم است و اگر محصول با کیفیت با قیمت مد نظر آنها ارائه شود از غرفه شما به غرفه دیگری نخواهند رفت. قیمتگذاری روی کالا یکی از مهمترین فاکتورهایی است که باید تولیدکننده به آن توجه کند. اگر قیمت غیرواقعی روی اجناس بگذارید مشتری یکبار مصرف خواهید داشت نه مشتریان ثابت که برای شما نقش مبلغ و مروج را بازی میکنند.
روانشناسی درست مشتری یعنی احترام سلایق مختلف
بازاریابی و مشترییابی در مسیر فروش از عمدهترین تکنیکهایی است که کسب و کارها به آن روی میآورند و هر کس برای خود روشی در این باره دارد اما باید همه روشها نهایتاً به دستگیری مشتری منجر شود. از دیگر نکات مشتریمداری، روانشناسی مشتری است. اینکه انتظارها، برآوردها و نقدهای متصل به انواع شخصیتها را بشناسیم و بدانیم با چه کسانی طرف حساب هستیم. سیستم کاری ما باید به گونهای طرحریزی شود که بتواند سلایق مختلف مشتریها را دربرگیرد نمیتوان به مشتریها گفت ما همین یک محصول را داریم و تمام! بلکه باید تنوع را در کار چه محصول باشد و چه خدمت لحاظ کنیم تا بتوانیم مشتریهای بیشتری را دربرگیریم.
مشتری راضی شریک کسب و کار است
فرشید ایلاتی، کارآفرین استارتاپی: اگر بخواهیم چند موضوع را در اصول اولیه هر کسب و کار دستهبندی کنیم مشتری یکی از اصلیترین و اولویت آن اصول است. مشتریمداری از خدمات قبل از فروش شروع میشود و در هنگام فروش و پس از فروش ادامه مییابد. در کتابهای مرجع آمده مشتری میتواند در قالب هر یک از این بخشها تعریف شود و خدمات بگیرد. ما اگر بتوانیم رضایت مشتری را جلب کنیم و مشتری هم رضایت خود را نسبت به آن کسبو کار در قالب خرید نشان دهد تازه کار ما شروع میشود چرا که باید این مشتری را نگه داریم. در حقیقت مشتری راضی شریک کسب و کار است چرا که او بهعنوان مبلغ و موتور آن کسب و کار به حالت ترویجی برند و کسب و کار ما کمک میکند. به عبارت دیگر اگر شما بتوانید فرآیند جلب رضایت حتی یک مشتری را بدرستی انجام دهید توانستهاید در بخش مشتریمداری خوب عمل کنید.
شما برندهاید اگر مشتری با آرامش و امنیت به محصول نزدیک شود
ما باید تمرکز کنیم ببینیم در هر کسب و کار چه خدماتی میتوانیم قبل از خرید به مشتری ارائه دهیم. لزوماً همه مشتریان نباید از ما خرید کنند و به ما سود بدهند شاید سود در این باشد که مشتری از کسب و کار خوشش بیاید و از آن تعریف کند. یکی از راهها میتواند آگاهی دادن به مشتریان درباره محصول باشد این خدمت به مشتری نباید لزوماً با چشمداشت مالی انجام شود چرا که وقتی مشتری بفهمد ما در ازای ارائه خدمات از او مبلغی نمیخواهیم با احساس آرامش و امنیت بیشتری به محصول نزدیک میشود. بسیاری از مشتریان همان لحظه نمیخواهند خرید کنند اما دوست دارند در مورد محصول اطلاعات کسب کنند این موضوع میتواند در همه کسب و کارها -چه اینترنتی، چه سنتی - صدق کند.
فروش آغاز یک تعهد است نه پایان یک قرارداد
اطلاعات درباره محصول باید شفاف، رایگان بدون تطمیع و مجابکردن او برای خرید در اختیار مشتریان قرار گیرد. فقط باید اطلاعات درستی در اختیار او بگذاریم که بتواند درست تصمیم گیرد. بهطور مثال مقایسه کالاها، ویژگیهای کالا، فرآیند خرید، نحوه ارسال و... جزو اطلاعاتی است که میتوانیم در هر کدام از پروسههای خرید شامل قبل از فروش، هنگام فروش و پس از فروش در اختیار مشتری قرار دهیم. این تکنیک میتواند یک نقطه قوت باشد.
در این باره یک شعار بازاریابی وجود دارد که میگوید: «فروش آغاز یک تعهد است نه پایان یک قرارداد» اما وقتی به اصل قضیه فکر میکنیم میبینیم که این جمله آنچنان هم شعاری و دور از ذهن نیست ما باید بدانیم که برای جذب و جلب و نگه داشتن مشتری نسبت به کالا یا خدماتی که ارائه میدهیم تعهد داشته باشیم نه اینکه فرآیند فروش را تمام شده بدانیم. یک کسب و کار از نخستین مرحله فروش تا پایان آن باید همراه و همیار مشتری باشد وگرنه نمیتواند خود را توسعه دهد.»
بهترین تبلیغ این است که شما مشتری راضی داشته باشید
به نظر من بهترین تبلیغ این است که شما مشتری راضی داشته باشید. در تمام کسب و کارهای کوچک و بزرگ کم هزینهترین شیوه تبلیغات، مشتریان راضی هستند همان مشتریان تک تک و کم. آنها خودشان برای شما مشتری میآورند. در این باره روالهایی که برای وفادار کردن مشتریان راضی بهکار میرود نیز میتواند مؤثر باشد مثل جوایزی که برای آنها تدارک میبینید، تبریک تولد و پیشنهادهای خوبی که برایشان دارید.
هر چقدر ما بتوانیم ارتباط خودمان را با مشتریان راضی بیشتر کنیم، توسعه دهیم و برنامه داشته باشیم که از این مشتریان، مشتریان دیگری بهدست بیاوریم در رقابت بازار برنده خواهیم بود.
کم هزینهترین نوع تبلیغات در بیزینس مشتریان راضی و وفادار هستند همانگونه که خیلی از بیزینسهای بزرگ اصلاً تبلیغات ندارند اما برای مشتریان برنامههای ویژهای ریختهاند و وظیفه تبلیغات را بهعهده آنها گذاشتهاند. توصیه اولیه به کسب و کارهای نوپا این است که مشتریان تک تک خود را جدی بگیرید و قطره قطره از آنها دریایی از مشتریان بسازید.
یکی از راهکارهای مؤثر برای جذب مشتری کیفیت محصول و خدمات شماست. ما یاد گرفتهایم که برای توجیه مشتریان همیشه برسر کمیت چانه بزنیم اما امروز میتوان رقابت را از کمیت به کیفیت تغییر داد و نتایج آن را در مشتریان جستوجو کرد. به بازاریابها و کارمندانتان آموزشهای لازم برای توضیح محصول را ارائه بدهید تا بتوانند مشتریان را برای کیفیت به وجد بیاورند. در بخشهای مختلف مشتریان را شناسایی کنید و خدمات متفاوت به آنها ارائه دهید تا مشتریان جزئی از کسب و کارتان باشند.
شناخت دقیق از ذائقه و فرهنگ ملل، رمز موفقیت در بازاریابی بینالمللی
سهیلا پیرمرادیان، کارآفرین: آغاز فرآیند مشتریمداری، بازاریابی است. بازاریابی از مقطعی شروع میشود که ما در درجه اول خودمان را به مخاطب که احتمال دارد مشتری دائم ما باشد بشناسانیم. این کار باید از طریق مؤثرترین روشها انجام شود. بهطور مثال شرکت در نمایشگاههای بینالمللی یکی از این گزینههاست. در این روش آگاهی به زبان و شناخت کشور مقصد برای جذب مشتریان خارجی خیلی مهم است. کسانی که زبان کشور مقصد را میدانند میتوانند ارتباط برقرار کنند. من در ایتالیا درس خواندم و زندگی کردم پس با آداب و سنن و فرهنگ و نیازهای آن کشور آشنا هستم پس من میتوانم بهتر از کسانی که بازار کشور مقصد را نمیشناسند رفتار کنم و مشتری بگیرم. همین موضوع یکی از اصول جلب مشتری است.
وقتی توانستیم مشتری را با محصول خود آشنا کنیم، کار خودمان را ارائه دهیم و او را قانع کنیم که طرف قرارداد بیزینس ما شود، اینجا قسمت سخت کار شروع میشود. جذب مشتری یک قسمت مهم است اما قسمت مهمتر نگهداشتن و حفظ مشتری است. در این قسمت کاری که ما انجام دادهایم و بازتاب خوبی داشته این است: هر آنچه را که رقبا در راستای عدم رضایت مشتری انجام دادند ما تصحیح کردیم و در حقیقت نکات منفی رقبا را دریافتیم و انجام ندادیم.
من در نمایشگاههای خارجی میدیدم که مشتریان از بدعهدی ایرانیها ناراحتند و رغبتی بهکار کردن با ما ندارند. اینجا بود که آشنایی با فرهنگ و زبان کشور مقصد راهگشا شد و توانستیم با برنامههای توجیهی آنها را قانع به ادامه همکاری کنیم، بنابراین باید در نظر داشته باشیم که خوش قولی و وفای به عهد در نزد مشتری امتیاز مثبت تلقی میشود و همین مشتریان نه تنها برای ما خواهند ماند بلکه مشتریان دیگری را به مجموعه و برند ما خواهند افزود.
مشتری را دربند لطف خود کنید
یکی دیگر از سیاستهای جذب مشتری که حداقل در کار ما جواب داد این بود که ما اگر قولی به مشتری میدهیم و بر سر یک موضوع توافق میکنیم سعی ما بر این باشد که حتی فراتر از توافق برای مشتریان کار انجام دهیم. این امر باعث میشود مشتری به نوعی دربند لطف ما شود و این مشتری هیچ وقت هیچ جای دیگر نمیرود چرا که متوجه میشود من نه تنها به تعهداتی که او بابتش مبلغ توافق را پرداخت کرده عمل کردهام بلکه خدمتی فراتر را ارائه دادهام، بنابراین سورپرایز کردن یا همان سیاستهای تشویقی به نوعی با احساسات مشتری سر و کار دارد و مشتری دوست و همتیمی ما میشود.
ما در کارمان به تمام ابعاد توجه داریم یعنی اگر مشتریان ما مسافران هستند سعی کردهایم از ابتدای حضور مسافر تا لحظه پایان وی را همراهی کنیم. یکی از کارهای اصلی ما کمک به ناوگان حمل و نقل گردشگری است به طوری که حتی رانندگان این ناوگان افراد باتجربه و موجه در تعامل با راهنماها هستند. این رانندگان نسبت بهکار خود توجیه هستند و میدانند که نسبت به مسافران و افرادی که برای حمل و نقل تحت اختیار دارند چطور رفتار و عمل کنند. از این زاویه یکدست بودن تمام ارکان یک بیزینس یکی از سیاستهای مشتریمداری است. ما حتی در بخش هتلداری هم ورود کردهایم و به هتلها برای بازسازی و ساخت کمک کردیم چراکه این کار را مستقیم با مشتریمداری و توسعه کسب و کارمان دیدهایم نه هزینه.
گاهی تکنیکهای غیر اخلاقی بازاریابی حرف اول و آخر را میزند
محمدباقر سوزنچی، کارآفرین: در ایران مشتریمداری بویژه در سطوح کلان تکنیکهای خاصی دارد که شاید در این مبحث نگنجد اما به طور معمول برای صنایع کلان، رویههای مشتریمداری از آنچه در صنایع کوچک اتفاق میافتد متفاوت است. شما در صنایع بزرگ با افراد طرف نیستید بلکه با مشتریانی از جنس سازمانهای بزرگ دولتی و بعضاً غیردولتی طرف هستید که دیگر از حالت چهره به چهره خارج میشود و شما باید به تکنیکهای دیگری روی بیاورید.
اگر صادقانه بخواهم بگویم گاهی شیوههای غیراخلاقی در این زمینه حرف اول و آخر را میزند و کار به زیرآب زدن، دروغ و حذف ناجوانمردانه رقیب ختم میشود. به طور مثال ما بهعنوان کسانی که در صنعت بزرگ برق کار میکنیم اگر از عقبه سیاسی قوی برخوردار نباشیم یا نتوانیم در مناقصات رقیب را از هر روشی حذف کنیم نمیتوانیم ادامه دهیم در حالی که در خارج از ایران نظامهای مختلفی برای یافتن مشتری در صنایع بزرگ وجود دارد. به نظر من ما در ایران کمتر با تکنیک اصولی، مدون و اخلاقمدار برای جذب مشتری مواجه هستیم.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری روزنامه ایران ، تاریخ انتشار ----، کدمطلب:240726، www.iran-newspaper.com