شعارسال : خواسته هایی که از ۲۵سال پیش تا به حال مدام تکرار می شود و گویا خاصیتش «عملی نشدن» است. اما در این مقال قصد ما صرف فعل خواستن نیست، بلکه مناسب دیدیم اصلی ترین مزیت های اقتصادی مازندران برای سرمایه را متذکر شویم.پس با ما همراه شوید و این ۴ مزیت اقتصادی برای سرمایه گذاری را بهتربشناسید. روزنامه وارش در مطلبی تحلیلی به قلم "عالین نجاتی"۴ مزیت "اقتصادتوسعه محور" مازندران با نگاهی متفاوت را مورد بررسی قرار داده است. این روزنامه می نویسد:
آقای رئیس جمهور و تیم همراه یا همان هیات دولت تا چند روز دیگر سفری یک روزه خواهند داشت. خدا شاهد است که دیگر رویمان نمی شود بگوئیم ما رای اول را به ایشان داده ایم، چون اگر هرچه را بیش از اندازه تکرار کنید از ارزشش کاسته می شود. دکتر روحانی که بارها از طریق دوستان و همکارانش پیام مدیون بودن خود را برای ما فرستاده بود در اولین قدم و برای اثبات برادری اش می توانست حداقل سفری دو روزه به استان داشته باشد.
به هرحال ایشان به خوزستانی ها بدهکار نبودند ولی خود را مدیون ما می دانستند، اما گاهی میان حرف و عمل فاصله بسیار است، لکن اشکالی ندارد انشاالله در همین چند ساعت هم اتفاق های خوبی خواهد افتاد که مایه دلگرمی مردمی خواهد شد که در مسجد جامع از شدت علاقه عمامه از سر شیخ حقوقدان انداختند.
خوشبختانه در آستانه سفر دولت فضای مطالبه گری خوبی در میان رسانه های مازندران ایجاد شده است و حتی برخی رسانه های مجازی که به زحمت سالی 5 مطلب تولید می کردند هم دست به قلم شده اند و از خواسته های مازندرانی ها سخن گفته اند. خواسته هایی که از ۲۵سال پیش تا به حال مدام تکرار می شود و گویا خاصیتش «عملی نشدن» است. اما در این مقال قصد ما صرف فعل خواستن نیست، بلکه مناسب دیدیم اصلی ترین مزیت های اقتصادی مازندران برای سرمایه را متذکر شویم.پس با ما همراه شوید و این ۴ مزیت اقتصادی برای سرمایه گذاری را بهتر بشناسید.
* صنایع تبدیلی
از اواسط دهه 70 بود که رشد اقتصاد هند و چین بر پایه صنایع تبدیلی توجه اقتصاددان های پراگماتیسم(عملگرا) ایرانی را جلب کرد. گروهی که تحقیقات آسیایی خود را بر چرایی رشد چین کمونیست، هند تازه از خواب برخاسته و البته ژاپن ویران از جنگ جهانی متمرکز کرده بودند دریافتند که آنها یکی از پایه های توسعه اقتصادی را بر استفاده از (مکانیزم های چرخه ای) یا همان اقتصاد بازیافتی متمرکز کرده اند. این مفهوم برای نخستین بار در ایالات متحده پا گرفت. آمریکایی ها به این نتیجه رسیدند که می توانند با کاهش سود بانکی مردم را به افزایش سرمایه گذاری مشارکتی تشویق کرد و در عوض جبران این سود را از طریق شیوه ای برنامه ریزی کردند که در آن مواد طبیعی دورریختنی هر روز کمتر شود.
«جان فرانک اتسوون» که مزرعه داری میانمایه بود این ایده را در "نشویل" اجرا کرد و از آن زمان تا به حال یعنی در 150 سال گذشته صنایع تبدیلی آهسته راه خود را پیدا کرد و امروز جزو 10 شیوه اقتصادی مدرن و سه شیوه اقتصادی سبز شناخته می شود. مازندران یکی از بهترین استان های کشور برای رونق صنایع تبدیلی است. شعاری که هم زمامداران دولتی و هم نمایندگان پارلمان از آن سخن می گویند اما هیچ کس راهی برای عملی شدن آن پیشنهاد نمی کند.(سعی ما بر این است که در گزارشی تحلیل شیوه های اجرایی صنایع تبدیلی در استان را به بررسی بگذاریم)
* گردشگری زنجیره ای
از آغاز به کار اتحادیه اروپا و پیمان برادری مردم قاره سبز تا به حال شیوه در گردشگری اروپایی مورد استفاده قرار می گرد که از آن به عنوان «گردشگری زنجیره ای» نام برده می شود. در این روش سرمایه گذار تنها برای ساختن هتل، به آب انداختن کشتی، کوهنوردی، جنگل پیمایی و... ورود پیدا نمی کند بلکه با شناسایی زنجیره ای از فرصت های گردشگری همه آنها را انتخاب کرده و در چهارچوب برنامه و چشم اندازی کلی ساختمند می کند.
سپس برای هر یک از اجزا با توجه به ساختار کلی برنامه ای مجزا می ریزد، برنامه ای که اگر چه یکه و تخصصی به نظر می رسد اما در واقع از همپوشانی مرکزی برخوردار است و زنجیره ای را ایجاد می کند که پویا، قدرتمند و قابل ترمیم است.
مثلا فرض کنید شما قصد سرمایه گذاری در غرب مازندران را دارید. با این شو می توانید نخ نامرئی میان گردشگری جنگل، کوه، دریا و تله کابین و غذا ایجاد کنید و با ساخت هتلی خوب که حدالامکان به هر 4 جاذبه نزدیک باشد نوعی دهکده گردشگری ایجاد کنید. آنوقت مثلا اگر در زمستان گردشگری دریایی کم رونق شد می توانید از ظرفیت های کوهستان بهره ببرید یا در بهار از گردشگری غذایی(شامل رستورانهای زنجیره ای، کافه های سنتی، فروش ماده خام طبیعی، معرفی غذاهای طبیعی پنهان و...) بهره مند شوید.
این شیوه در اصفهان و شیراز و زنجان و مشهد و ... به اندازه مازندران و گیلان جواب نمی دهند چون زنجیره آنها به هیچ عنوان غنای ما را ندارد. بنا براین شایسته است اگر درباره رونق گردشگری سخن گفته می شود تنها از روی شنیده ها نباشد بلکه آخرین دستاوردها و شیوه های نوین و البته قابل انطباق با اقلیم ما نیز در نظر گرفته شود. وقتی قرار است کاری شروع شود بهترین شکل اجرای آن این است که افقی روشن و همه گیر مدنظر باشد.
* صنایع سبز
مسئله صنعت در مازندران همچون استعاره اشعار حافظ دست نیافتنی و دشوار فهم است. این گره آنقدر کور است که جز رها کردن این رشته و بر گزیدند راهی دیگر برای حل ماجرا چاره ای نیست. باید از اول نشست و صنعت را برای مازندران نه به ماهوصنعت بررسی کرد.باید در شرایطی قرار گرفت که اقلیم، نیروی انسانی، فناوری ها وابسته و البته میزان مهاجرت پذیری و انطباق زیست کرداری همگی با الگویی قابل اجرا از تسهیلات بانکی گرفته تا پشتیبانی سیاسی را شامل شود.
به نظر می رسد یکی از بهترین نقاط برای شروع این کار صنایع سبز هستند. صنایعی که نه تنها اِن قُلتِ دولت سازندگی یعنی محیط زیست را ندارند، بلکه پشتیبان محیط زیست هم هستند. به تازه گی قدم های خوبی در حوزه انرژی های پاک یا سبز برداشته شده است که می تواند موتور محرک صنایع سبز باشد. البته صنایع تبدیلی نیز از جمله اصلی ترین زیرشاخه های صنایع سبز است اما این صنعت مستقیما به سرمایه یعنی پول بدل می شود ولی صنایع سبز آنرژیک قابلیت بدل شدن به نوع دیگری از صنایع را دارد که ارزش افزوده را چندبرابر خواهد کرد.
استفاده از تجربه و فناوری قزاقستان و آذربایجان که چندسالی است با همکاری بنیادهای اقتصادی اروپا در این زمینه رشد سریعی داشته اند برای ما بسیار مفید خواهد بود. ای کاش استانداری مازندران این دست موضوع را مد نظر قرار می داد که منفعتش به مراتب بیشتر از معاهداتی بود که در سفرهای خارجی ربیع فلاح به دست امد.
* اقتصاد جاده ای
نخستین قدم باید با حل مشکل کشنده بودن راه های مواصلاتی مازندران برداشته شود. دریافت عوارض و کسب درآمد رفاهی از مسیرهای بین جاده ای هم قدم بعدی است. در 96درصد جاده های مواصلاتی ایالات متحده «متل» یا هتل وجود دارد و این رقم در اروپا نیز بیش از 60 درصد است اما درمازندران به زحمت به 1 درصد می رسد. وقتی مسافری در راه چشمش به متل یا اقامتگاهی نیافتد قاعدتا پیاده نخواهد شد و استراحت در اتومبیل را برخواهد گزید. تمرکز بر ساخت هتل ها ضمن درنظر گرفتن زنجیره گردشگری باید بر مراکز خدماتی بین راهی باشد که یکی از اصلی ترین اضلاع آن اقامتگاه و استراحتگاه است.امید می رود در سفر هیات دولت به مازندران بیشتر وقت و خواسته ها نه بر سردعوای منطقه آزادتجاری بلکه بر سر اموری باشد که همه شهرستان ها و رجال سیاسی و اقتصادی مازندران بر آن تفاهم دارند. هرچند منطقه آزاد یا ویژه اقتصادی نیز از خواسته های دیرین مردم مازندران است اما بی شک مهمترین اولویت ما نیست، چیزی که سروصداهای فراوان این روزهای استان خلاف آن را ثابت می کند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی وارش ، تاریخ انتشار دوشنبه 13 مهر 1394 ، کد مطلب :22666 : www.vareshnews.ir