شعار سال: مدتهاست آنفلوآنزا روی صنعت مرغداری هوار شده و خلاصشدن از آن برای مرغداریها به کاری غیرممکن تبدیل شده است. بسیاری از مسئولانی که دستی بر آتش داشتند، از همان ابتدا مدام از خطر همهگیر شدن این بیماری سخن گفتند و هشدار دادند که این مسأله میتواند بحرانزا باشد؛ اما گوش شنوایی برای این مسأله پیدا نشد و بالاخره کار به جایی رسید که نباید میرسید. سید فرزاد طلاکش، دبیر کانون سراسری مرغ تخمگذار کشور، از ابتدای ماجرا را روایت میکند و میگوید: نخستین علائم بیماری در ۲۲ آبان ۱۳۹۵ با سویه H۵H۸ در منطقه «اخترآباد» ملارد تهران شناسایی شد؛ ولی مشخص بود که حداقل دو تا سه هفته قبل در استانهای شمالی بهویژه مازندران رخ داده است که نه گزارش شده نه پایش. حالا این سوال مطرح است که چرا با وجود اطلاعات کافی برای پایش ویروس در شمال کشور کاری نکردیم؟ چرا برخلاف سال ۹۴ گزارش روستایی متوقف شد؟ وی در ادامه میگوید: گسترش بیماری تا پایان سال ۹۵ بهگونهای بود که ۳۹۷ کانون (۱۵۶ صنعتی، ۲۲۷ روستایی و ۱۴ وحشی) بروز کرد و تعداد ۱۰میلیون پرنده معدوم شد و تعداد دو میلیون پرنده نیز صرفاً در استان تهران در محدوده شعاع سه کیلومتری به کشتارگاه روانه شدند و بدینوسیله تا چند ماه بیماری در استان تهران به کنترل درآمد، ولی بهدلیل نبود اعتبار در سایر استانها عملی انجام نشد. طلاکش با اشاره به اینکه کشورهای دیگر نیز با این بیماری روبهرو هستند، در ادامه میگوید: در ۶۶ کشور درگیر در سال ۲۰۱۶ و ابتدای ۲۰۱۷ تعداد ۲۸ کشور اروپایی با یکهزار و ۲۰۷ کانون درگیر و عمده کانونها در پرندگان وحشی و بومی آنها بروز کرد، ولی در ایران ۴۰ درصد کانونها در واحدهای صنعتی و غالباً در مرغ تخمگذار است. در کشورمان برای ردیابی این موضوع اقدام موثری انجام نگرفت و در نتیجه در سال ۹۶ بهجای ۴۰درصد، ۹۶درصد واحدهای صنعتی درگیر شدند. وی در ادامه اضافه میکند: متأسفانه گرچه بیماری در سال ۹۶ در بهار و تابستان هم ادامه پیدا کرد، ولی تب اساسی آن در اردیبهشتماه فروکش کرده بود و سازمان دامپزشکی هم به OIE اعلام کرد که ایران پاک شده است؛ ولی بهدنبال آن همهچیز فراموش میشود، بهجز کار پایش سازمان دامپزشکی در شمال کشور در بین پرندههای محلی روستایی و بازارچهها که ادامه پیدا میکند. پایش کانونها تا پایان تابستان در واحدهای بومی همچنان ادامه یافت و سازمان دامپزشکی هم کار منطقی پایش را در شمال کشور انجام داد و در شهریورماه به وزیر جهاد کشاورزی اعلام میکند که آلودگی با ویروس در پرندگان محلی سه استان شمالی بهویژه در سطح بازارچههای محلی وجود دارد و به این هشدار باید توجه شود. متأسفانه به این مهم نه تنها تا یک ماه توجه نمیشود؛ بلکه پس از تشکیل نخستین جلسه ستاد پیشگیری از آنفلوآنزا در سطح معاون وزیر، متأسفانه تصمیم عملیاتی خاصی اتخاذ نمیشود. این مقام مسئول در ادامه تصریح میکند: در ۱۸ شهریور 96 مجدداً فاز جدید بیماری در مرغ مادر گوشتی «زربال» در نور مازندران ظهور میکند، ولی باز هم بهدلیل مشکلات زیرساختی و نبود اعتبار و عدم همکاری سایر دستگاهها، بهجز معدومسازی کار خاصی نمیشود. وی در ادامه در تشریح این آنفلوآنزا میگوید: در دهه اول مهرماه با وجود ضرورت تقویت بیش از پیش اعتبار و اختیار سازمان دامپزشکی برای کنترل و پیشگیری آنفلوآنزا، وزارت جهاد تصمیم میگیرد که صرفاً رئیس سازمان دامپزشکی را تغییر دهد و متأسفانه در بلاتکلیفی حاکم بر این سازمان ناشی از همان ضعفهای تحمیل شده قبلی، در همین ایام موج شدید بیماری از آذربایجان شرقی ظهور و به سرعت پیشروی میکند؛ بهطوریکه ظرف ۴۰ روز، بیش از ۱۰۰ مرغداری درگیر میشوند و چون عمدتاً غیرمجاز یا بیش از سن مشمول بیمه نگهداری شده بودند، دست به کارهای غیرقانونی و تخلفات در جابهجایی مرغ، نهادهها، کارتن، تخممرغ و حتی کود میزنند و بلافاصله ۱۰ روز پس از شیوع بیماری در آذربایجان شرقی با ورود یک محموله مرغ تخمگذار غیرمجاز به کشتارگاهی در استان البرز، آلودگی و شیوع بیماری در این استان آغاز میشود. طلاکش با اظهار تأسف از این ماجرا ادامه میدهد: بلافاصله پس از درگیری سه کانون مرغداری صنعتی در البرز، استان تهران نیز در مجاورت البرز درگیر شد و در این دو استان با سرعت قابلتوجهی بیماری پیش رفت، ولی متأسفانه تجربه سال ۹۵ در حذف شعاع کانونها برای جلوگیری از پیشرفت بیماری انجام نشد، چون ریالی اعتبار وجود نداشت و همین امر باعث شد عملیات معدومسازی هم بهصورت غیراصولی انجام پذیرد و خود باعث گسترش بیماری شود، مضاف بر اینکه مرغداران هم با ذهنیت قبلی خود نسبت به وعدههای مسئولان، ترجیح به کار غیربهداشتی و تخلف را دستور کار خود قرار دادند. وی تصریح کرد: متأسفانه دولت برای جبران درست، کامل و بهموقع خسارات مرغداران هیچ تدبیری ندارد و همچنان بیمه در برابر این خسارتها ناتوان است. طلاکش در ادامه میافزاید: بلافاصله طی مدت کوتاهی بیماری به قزوین که محل استراتژیک صنعت مرغ تخمگذار از نظر وجود واحدهای اجداد، مادر و تخمگذار بزرگ است، گسترش پیدا کرد و مواردی هم در پنج استان دیگر شناسایی و معدوم شدند؛ ولی هنوز وزارت جهاد کشاورزی حتی در سطح وزارت نیز ستاد پیشگیری از بیماری را فعال نمیکند تا تاریخ ۱۵/۰۸/۹۶ که تعداد کانونها به ۷۳ مورد میرسد و وزارت جهاد سعی میکند اظهارنظر کند و جلسه تشکیل دهد. متأسفانه در این جلسه هم هیچگونه تصمیم خاصی که به جلوگیری از روند بیماری کمک کند، گرفته نمیشود، جز اینکه مقرر میشود جلسات ستاد هر دو هفته یکبار تشکیل شود؛ ولی در جلسات بعد هم خروجی خاصی تا امروز حاصل نشده، بهگونهای که بیماری از ابتدای مهرماه تا امروز تا حد ۳۹۷ کانون پیش رفته و تلفات به مرز ۲۰میلیون قطعه رسیده که حدود ۸۲ درصد آن مرغ تخمگذار و پولت و حدود ۱۱درصد آن مرغ مادر گوشتی است. طلاکش در ادامه با اشاره به اینکه تا پایان آبان ماه سال ۹۶ دامپزشکی هیچ اعتباری برای کنترل بیماری آنفلوآنزا در اختیار نداشته است، ادامه میدهد: بالاخره ۳۰ میلیارد تومان از محل ماده ۱۰ و ۱۲ بهصورت اوراق خزانه اختصاص مییابد که گرچه میتواند صرفاً برای خسارت نهادههای معدومی مرغداران بهکار آید؛ ولی برای تأمین اعتبار پایش، نظارت و عملیات معدومسازی کارآمد نیست و نتیجه آنکه باز هم مشکل اعتباری کار گسترش بیماری را پیچیده کرده و ضعف و نقص عملیات مبارزه، خود باعث گسترش بیماری میشود. دبیر کانون سراسری مرغ تخمگذار کشور تصریح میکند: با تخلیه تقریباً بیش از ۹۰درصد واحدهای تخمگذار در استانهای تهران، البرز و قزوین باوجود موجودی کافی تخممرغ در کشور و نبود برنامه خاصی در سطح مصرفکننده، فرصت برای برخی سوداگران عرصه انبار کردن و فروش تخممرغ با قیمتهای کنترل نشده در تهران فراهم شده و بهدلیل بههم خوردن تعادل مکان عرضه با دسترسی آسان به محلهای تولید، قیمت تخممرغ بهصورت بیرویه بالا میرود و بالاخره بعد از فاجعهبار شدن اوضاع، وزارت جهاد کشاورزی درخواست تشکیل ستاد ملی آنفلوآنزا را میدهد و جلسه در سطح معاون اول رئیسجمهور تشکیل میشود، ولی باز هم تصمیم عملیاتی خاصی که منجر به تغییر اوضاع شود گرفته نشد و همچنان بهقدری شرایط بیماری پیش میرود که باوجود از دست رفتن سرمایه عظیمی از طیور کشور و تولیدات آنها، باز هم دولت در تمامی بخشها بهصورت انفعالی عمل میکند تا اینکه تشنج جامعه باعث فعال شدن مقطعی مسئولان میشود تا تصمیمات عجولانه و شتابزدهای درباره واردات تخممرغ یا استفاده از واکسیناسیون طیور بگیرند که متأسفانه هیچکدام از این تصمیمها عمق کارشناسی کافی برای حل مشکل را ندارد. وی در پاسخ به این سوال که چرا بیماری با وجود تجربه کافی سالهای ۹۴، ۹۵ و دورههای قبلی به مراتب بدتر شده و این همه عمق گسترش دارد، ادامه میدهد: اعتبار نداشتن سازمان دامپزشکی، برنامه دیدهبانی و پایش دامپزشکی در سطح پرندگان مهاجر و بومی بهویژه در شمال کشور را تعطیل کرد و از سوی دیگر شرایط غیراصولی معدومسازی واحدهای کانون را فراهم و به گسترش بیماری کمک کرد. طلاکش ادامه میدهد: عدم برخورد با واحدهای غیرمجاز شرایط هرگونه تخلف و اقدامات غیربهداشتی را فراهم کرد و همکاری نامناسب نیروی انتظامی با قرنطینههای دامپزشکی باعث شد شرایط آسان گردش ویروس از طریق دستفروشیهای پرندگان زنده از شمال کشور به سایر نقاط و همچنین در داخل خود استانها بهویژه در بازارهای پرندهفروشی فراهم شود. مماشات در ساماندهی یا تعطیلی بازارچههای زندهفروشی پرندگان محلی و زینتی به دلایل ممانعتهای امنیتی و اجتماعی مقامات محلی استانی امکان ماندگاری، سازگار شدن و در نتیجه امکان افزایش ویروس از دیگر دلایلی است که این بیماری را گسترش داد. از سوی دیگر عدم انجام هرگونه آموزش در سطوح افراد مرتبط با صید و شکار و خرید و فروش پرندگان وحشی مهاجر و پرندگان محلی، روستاییان دارای پرندگان محلی و مرغداران واحدهای صنعتی بهدلیل نبود اعتبار و برنامه موجب گسترش بیماری شد. عدم برخورد قانونی موثر در جلوگیری از اقدامات غیراصولی و غیربهداشتی مرغداران مجاز و مماشات در ساماندهی واحدهای فرسوده و همچنین عدم تأمین اعتبار برای بازسازی واحدهای فرسوده، ناکارآمدی بیمه برای پرداخت مبلغ واقعی خسارت به مرغداران و بهویژه مرغداران مجاز باعث ایجاد سلب اعتماد مرغداران از این سیستم شد و در نتیجه انجام رفتارهای شخصی برای جبران خسارات بهصورت غیراصولی و غیربهداشتی از دیگر عواملی بود که این بیماری را گسترش داد. گسترش غیراصولی و بیرویه طیور بومی بهصورت ناهنجار و غیربهداشتی در قالب طرحهای بسیج سازندگی و در راستای اقتصاد مقاومتی بدون انجام امور زیربنایی لازم، پرداخت ناقص و ناکافی غرامت به واحدهای مجاز (۷۵درصد ارزش اصل سرمایه مرغدار در تخممرغ، دان و. .) موجبات پنهانکاری و خروج غیرقانونی این مواد از مرغداریهای دارای تلفات را فراهم کرد. این مقام مسئول ادامه داد: کشتارگاهها بهعنوان یکی از مکانهای تجمع و تراکم ویروس و انتقال آن به مناطق مختلف کشور کنترل مناسبی نشدند که به گسترش بیماری کمک کرد. از سوی دیگر همکاری نامناسب سایر دستگاههای مسئول در سطح استانها (بهویژه با تغییر استانداران) به دلیل عدم ابلاغ دستورالعمل و شیوهنامه اجرایی لازم، باعث ناکارآمدی عملیات معدومسازی شد و به گسترش بیماری کمک کرد. همچنین بیبرنامگی در حملونقل کود مرغداریهای سالم یا عدم سالمسازی کود در واحدهای آلوده از مهمترین عوامل ماندگاری و انتقال و گردش ویروس بیماری در کشور است و باعث شده کار از دست متولیان امر خارج و راهکار خروج از این بحران به سوالی بیجواب تبدیل شود.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه سبزینه، تاریخ انتشار 10 بهمن 96، کد مطلب: - ، www.sabzineh.org