شعار سال: آیا میدانید هفته عفاف و حجاب آغاز شده و امروز پنجشنبه ۲۱ تیرماه روز ملی عفاف و حجاب است. به راستی کدام نمود عینی (نه مصاحبههای تشریفاتی و تکراری رسانهای و همایشهایی با حضور قابل توجه بانوان محجبه) در جامعه نشان میدهد که هفته عفاف و حجاب با هفتههای دیگر سال تفاوت دارد؟ چه برنامه ویژهای برای این هفته در نظر گرفته شده است که میتوان با استناد به آن گفت که کار عملی موفق در این خصوص در حال اجرا است؟ آیا گرد هم جمع شدن بانوان قابل احترام و محجبهای که به حجاب باور دارند و صحبت در خصوص حجاب تأثیری در بدنه جامعه ایران دارد؟
آیا اینکه یک نفر بانوی غیر ایرانی که در خارج زندگی میکرده و مسلمان و محجبه شده را بیاوریم و به دختران جوانمان نشان دهیم آنها محجبه میشوند؟ مسئولان محترم اگر یک بانوی خارجی در کشوری غیر اسلامی با دنبال کردن سؤالهای خود، تفکر، تعمق و اندیشه به اسلام گرویده و حجاب را بر اساس اعتقاد راسخ خود انتخاب کرده، شما هم باید کاری کنید دختران جامعه ما در خصوص اسلام و دستورات آن عمیق فکر کنند، سؤال کنند، پاسخ سؤالهای خود را بیایند و در این صورت طبیعتاً محجبه خواهند شد، حجابی که با هیچ سفری به خارج از کشور بر باد نمیرود.
اصولاً برای نامگذاری هفتهها و روزها در طول سال باید اقداماتی انجام شود که در روز و هفته مورد نظر گزارش آن به مردم اعلام شوداما در طول سال چه کاری در حوزه عفاف و حجاب انجام میشود که در هفته عفاف و حجاب چنین توقعی داشته باشیم؟
بازگردیم به اسلام مغفول؛ آیا مسئولان عفاف و حجاب کشور(۲۶ دستگاه مسئول بر اساس قانون) آیات قرآن در خصوص عفاف و حجاب را خواندهاند؟ در قرآن صحبت از عفاف و حجاب محدود به بانوان نیست و در این آیات از مردان نیز سخن گفته شده است. اگر مردان جامعه ما حرمت و احترام بیشتری برای عفاف و حجاب قائل باشند، بانوان ما عفیفتر نخواهند بود؟ ارزش حجاب در سطح جامعه بالاتر نخواهد رفت؟ قدر مسلم پاسخ هر عقل سلیمی مثبت است. پس این سوال بجاست که بپرسیم، مسئول محترم؛ برنامه شما در هفته عفاف و حجاب برای آقایان و به ویژه پسران جامعه ما چیست؟
عفیف بودن اجبار است یا قانون؟
عفت یک باور است یک مسئله فرهنگی، یک اعتقاد که بر اساس آن رفتار تحت تأثیر قرار میگیرد، یک انسان عفیف چه مرد باشد چه زن، فرقی نمیکند کجا باشد، دنیای اطرافش را بر اساس باورش طراحی میکند. رفتارش، پوشش و عملکردش هم بر اساس باورش تنظیم میشود. اما به راستی عفیف بودنی که منتهی به حجاب شود را میتوان با قانون به مردم القا کرد. یعنی میتوانیم به مردم بگوییم عفیف بودن قانون است؟ پس بر اساس قانون شما باید عفیف باشید؟
مینو اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان طی نشست خبری که به مناسبت آغاز هفته عفاف و حجاب برگزار شد، در پاسخ به این سؤال که نسل جوان ما اکنون حجاب را اجبار میداند آیا اقدامی برای اینکه نسل جوان به فکر، اندیشه و انتخاب در زمینه حجاب و عفاف برسد، انجام دادهاید؟ گفت: «حجاب اجبار نیست قانون است و عده کمی است که نمیخواهند باور کنند که حجاب برای محافظت از آنها در برابر آزارها است و پیامدهای خوبی برای جامعه دارد. ما با ارتباط گستردهای که با عموم مردم در جامعه داریم به این نتیجه رسیدهایم که مخالفت جدی با حجاب در کشور وجود ندارد اما یکسری مدگرایی افراطی و توجه بیش از حد به مد و لباس و افراطگرایی رخ داده است.»
در اینجا یک مسئله مطرح می شود، اگر عفاف و حجاب را لازم و ملزوم هم میدانیم پس هر دو باید امری قانونی باشند. یعنی بر اساس قانون باید به دخترانمان بگوییم چون عفاف و حجاب دستور و قانون است پس باید عفیف و محجبه باشید. اگر لازم و ملزوم هم نیستند یعنی میتوانیم بگوییم فقط حجاب داشته باشید و عفیف بودن چون قانون نیست پس اجبار هم نیست! میتوانید عفیف نباشید.
البته خانم اصلانی تأکید کرد که مخالف برخورد خشن است و هیچ کس با برخورد خشن با یک مسئله فرهنگی موافق نیست، البته ادامه داد که نیروی انتظامی مقتدر ما با قانون شکنان مقابله میکند.
زمانی استفاده از کمربندایمنی که نجات بخش جان مسافران است در کشور قانونی و اجباری شد، اما علیرغم جریمه مالی باز هم مردم تلاش میکردند و همچنان تلاش میکنند به نوعی از زیر اجرای این قانون فرار کنند. البته وقتی مسئولان دیدند اجبار و قانون هم فایده ندارد به کار و تشویق فرهنگی روی آوردند که نتیجه بسیار موفقتر و مؤثرتری داشت و اصولاً مسئله فرهنگی، کار فرهنگی نیاز دارد.
مسئولان عفاف و حجاب کشور طوری از آمارهای عجیب اعتقاد به حجاب در کشور سخن می گویند که گویی اصلاً در جامعه ایران زندگی نمیکنند. نمیگوییم سری به مترو تهران، خیابانهای شلوغ شهر و مراکز خرید و تفریحی تهران بزنید، بلکه سری به شهرستانهای دور بزنید و وضعیت عفاف و حجاب را ببینید.
اگر طی نظرسنجی از مردم سؤال کنیم که ایا با حجاب مخالف هستید یا موافق، قدر مسلم بسیاری از آنها پاسخ خواهند داد موافق هستیم، همانطور که اگر بپرسیم آیا موافق دروغ نگفتن هستید؟ آیا موافق غیبت نکردن هستید؟ ایا موافق مال مردم نخوردن هستید؟ و ... پاسخ خواهند داد بله موافقیم. اما اگر از همان فرد که پاسخ داده موافق حجاب است بپرسیم آیا خودت حجاب را رعایت می کنی؟ چه پاسخ خواهد داد.
تا زمانی که دختران ما حجاب را انتخاب ندانند، در خصوص حجاب سؤال نداشته باشند و نپرسند که چرا و به دنبال پاسخ پرسش خود نروند و پاسخهای قانع کننده دریافت نکنند، تا زمانی که فطرت دختران ما درگیر و دار شلوغی مسائل سیاسی و اقتصادی دستخوش گرد و غبار شود و کسی به فکر اندیشه مردم و آگاه بودن مردم نباشد، فرقی نمی کند حجاب اجبار باشد یا قانون، به هر حال بسیاری در جامعه تلاش خواهند کرد تا جایی که میتوانند از آن تخطی کنند به ویژه اینکه براساس دیدگاه اسلام، مردم از هر چه منع شوند به سوی آن گرایش پیدا می کنند.
از سوی دیگر وقتی مسائل فرهنگی و اعتقادی بازیچه مسائل سیاسی شود، مردم برای نشان دادن مخالفت سیاسی خود، به سراغ تخطی از مسائل فرهنگی و اعتقادی میروند و این میشود روزگار کشور ما؛ همه جای شهر پر است از تابلوهایی که رویش نوشته «رعایت حجاب در این مکان الزامی است»، اما همه میدانند که هیچ الزامی نیست.
وقتی مسائل فرهنگی بشود کار تشریفاتی، افرادی از حجاب سخن میگویند که مخاطبان آنها فقط افراد معتقد و محجبه هستند و بانوانی که به حجاب اعتقاد ندارند یا به آن عمل نمیکنند همچنان مخاطب برنامههای فرهنگی در خصوص حجاب نخواهندبود. کمی تفکر. تفکر بزرگترین دستور اسلام است و اگر باور داریم حجاب و عفاف هم مطابق با فطرت انسانها است، پس بهتر است کمک کنیم فطرت انسانها شکوفا شود و دختران و پسران جامعه ما در خصوص حجاب، دلایل مطرح شدن آن در اسلام و سایر ادیان اسمانی، فواید و نتایج آن و ... فکر کنند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایکنا، تاریخ 21 تیر 97، کد مطلب: 3729390: www.iqna.ir