شعار سال: اصولگرایان از سوءمدیریت دولت فعلی فرصتی برای احیای سرمایه اجتماعی خود پیدا کردند اما این احیای سرمایه اجتماعی بهشرطی است که مردم جریان اصولگرا را گزینه جایگزین دولت فعلی بدانند. متأسفانه در وضعیت فعلی چنین اقبالی به جریانهای سیاسی کشور وجود ندارد و ما نباید خودمان را گول بزنیم و واقعیتهای عینی جامعه را نادیده بگیریم.
در این وضعیت کلیت ساختار حاکمیت بهدلیل عملکرد دولتها و مسئولان با چالش سرمایه اجتماعی و اقبال عامه مردم مواجه شده است لذا هر جریان سیاسی که میخواهد وارد فضای انتخابات سال 98 شود، حتماً باید مرکز ثقل عمل خود را بر این محور قرار دهد که چگونه سرمایه اجتماعی نظام را احیا کند. جریان اصولگرایی هم نه تنها از این قاعده مستثنی نیست که اتفاقاً بهدلیل عدم موفقیت در انتخاباتهای پیشین، نسبت به جریان اصلاحطلبی بیشتر باید بهدنبال اصلاح این نقیصه خود باشد.
البته جریان اصلاحات هم باید تکلیف خود را با دولت روشن کند و پاسخگوی اتفاقات حوزه اقتصادی و اجتماعی باشد، اما به همان نسبت جریان اصولگرا نمیتواند بیاعتنا نسبت به تحولات اقتصادی و اجتماعی روزگار بگذراند تا سه -چهار هفته منتهی به انتخابات مجلس به اجماع نسبی روی سازوکار ائتلافی برسد.
گرایشهای سیاسی جریان اصولگرا مانند مؤتلفه، پایداری، گروههای همسو با آقای لاریجانی، ایثارگران، رهپویان و جمعیت پیشرفت و عدالت و دیگر تشکلهای اصولگرا پیش از صحبت درباره تعریف سازوکار سیاسی برای تدوین فهرست و رسیدن به ائتلاف انتخاباتی، باید وقتی کنار هم در قالب کمیتههای اقشار، شورای مرکزی یا جلسات استانی جمع میشوند، درباره چالش سرمایه اجتماعی به گفتوگو بنشینند تا ابتدا نسبت به مطالبات روشن مردم واکنش صریح و دقیقی از خود نشان دهند و بعد براساس دریافت مطالبات مردم سازوکار انتخاباتی را تعریف کنند.
بنده معتقدم در اتاق فکر جریان اصولگرا نهایتاً در ماههای منتهی به انتخابات مجلس با مفاهمه سازوکار ائتلافی همچون 5+6، 7+8 و جمنا شکل میگیرد و این سازوکار میتواند اجماع نسبی نیز میان سلایق اصولگرا پدید آورد اما آنچه اهمیت دارد مظروف این قالب است. شخصیتهای اصلی که نقش محوری در مکانیسم های 5+6، 7+8 و جبهه مردمی نیروهای انقلاب دارند، تغییر نکردند، در واقع مرکز فرماندهی اصولگرایی با همین شخصیتها میچرخد و تصمیمگیریها اتخاذ و خطمشیها تعیین میشود. البته این لزوماً مذموم نیست اما نشانهای است که هنوز تغییر در این جریان جدی گرفته نشده است. فارغ از اسمهایی همچون جبهه مردمی نیروهای انقلابی اسلامی یا جبهه متحد اصولگرایان، مهم آن است که جریان اصولگرایی درباره اتفاقات مهم اقتصادی و اجتماعی چه واکنشی دارد، چه کاری انجام میدهد و چه گزارشی میتوانند به مردم ارائه کنند. این گزارش چقدر میتواند مبین آن مطلب باشد که اصولگرایی میخواهد با سازوکار انتخاباتی خود فهرستی را برای ایجاد تحول در حوزههای اقتصادی و اجتماعی ارائه کند.
جریان اصلاحات زمانی خانه نشسته بود اما از آن وضعیت خارج و بهصورت حامی اصلی دو دولت روحانی وارد صحنه انتخابات شد و امروز با تحولات اقتصادی و اجتماعی به وجود آمده، با چالش روبه رو است. اختلافات درون دولت روحانی و تفکیک کارگزاران از اصلاحطلبان به نوعی این فضا را ایجاد کرده که اصلاحطلبان میدانند با حمایت از روحانی نمیتوانند در انتخابات ریاست جمهوری 1400 شانسی داشته باشند. برای همین با دعواهای واقعی یا زرگری بین خود و دولت روحانی فاصلهگذاری میکنند تا کمتر ترکشهای تحولات آینده آنها را تحتالشعاع قرار دهد.
در واقع اصلاحطلبان سال 1400 نیز میخواهند با نقش اپوزیسیونی وارد صحنه انتخابات ریاست جمهوری شوند و رقابت سیاسی را ببرند. اما جریان اصولگرایی این طور نیست. اصولگرایان میدانند که هیچ گاه نمیتوانند در نقش اپوزیسیون ساختار نظام قرار بگیرند و همیشه حامی اصلی نظام و انقلاب هستند. بر همین اساس هر نقدی به ساختار نظام همچون شورای نگهبان و نهادهای نظامی وارد شود در کیسه اصولگرایان هم مینشیند.
جریان اصولگرایی از سال 92 با چالش سرمایه اجتماعی مواجه است و این چالش را میتوان درد مزمن جریان اصولگرایی توصیف کرد. اگر دوباره در روی همان پاشنه بچرخد و دست فرمان جریان اصولگرا صرفاً منتهی به 4-3 هفته آخر شود تا در قالب سازوکاری به فهرستی برسد، نباید از نتیجه انتخابات انتظار معجزه داشت. اصولگرایان از سوءمدیریت دولت فعلی فرصتی برای احیای سرمایه اجتماعی خود پیدا کردند اما این احیای سرمایه اجتماعی به شرطی است که مردم جریان اصولگرا را جایگزین دولت فعلی بدانند. مردم زمانی به این نتیجه میرسند که حرکتی برای ترمیم شکاف بین شخصیتهای این جریان با بدنه اجتماعی انجام شود و دغدغههای اصلی اقتصادی مردم در رسانههای منتسب به جریان اصولگرا دیده شود. نه آنکه جامعه احساس کند این جریان اساساً بار خود را بسته است، در دنیای دیگری سیر میکند و درکی از مشکلات مردم ندارد. اگر چنین باوری در ذهن مردم باشد، هر سازوکار و اجماعی بین جریانات اصولگرا شکل گیرد و همه با هم سرود ملی وحدت اصولگرایی بخوانند و بگویند ما ید واحده هستیم هیچ گاه نتیجه مطلوب نخواهند گرفت.
سایت شعار سال، با تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 20 مرداد 97، کد مطلب: 477680، www.iran-newspaper.com