شعار سال: مقارن عصر
دوشنبه 29 مرداد 1397، آیین نکوداشت «حسن توفیق و نیمقرن طنز مطبوعاتی ایران»، با
حضور چهرههای سرشناس حوزه طنز و کاریکاتور، پژوهشگران، مجموعهداران و سایر علاقهمندان
در تالار حکمت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد. از سخنرانان اصلی
مراسم احمد مسجدجامعی از اعضای شورای شهر تهران، سیدفرید قاسمی روزنامهنگار و
پژوهشگر، هادی حیدری کاریکاتوریست و همچنین برخی از اعضای
اصلی نشریه توفیق همچون کامبیز درمبخش، احمد عربانی و غلامرضا کیانیرشید بودند.
اشرف بروجردی ریاست سازمان اسناد کتابخانه ملی و هادی خانیکی روزنامهنگار و استاد
علوم ارتباطات، نیز از جمله حاضران مدعو در این بزرگداشت بودند.
احمد عربانی، مجری مراسم و کارتونیست باسابقه مطبوعات با خواندن اشعار
طنز و ذکر خاطراتی درخصوص آغاز کارش در روزنامه توفیق و مرور پراکنده خاطرات
تحریریه توفیق که در سال 50 برای همیشه توقیف شد، گفت «توفیق روی من بسیار تأثیر
گذاشت و نوع برخورد حسن توفیق که عادت نداشت از کسی تعریف کند، باعث شد ما انتقادپذیر
بار بیاییم!».
پس از عربانی، سیدفرید قاسمی، پژوهشگر تاریخ مطبوعات، ضمن مرور مبسوطی
از تاریخچه توفیق از ابتدا تا انتهای انتشارش، دوره اول را اخلاقمدارانه، دوره
دوم این مطبوعه را عدالتطلبانه و نهایتا دوره سومش را در روزگار حسن و برادرانش
خندهمحور دانست. او اضافه کرد «درباره توقیف توفیق ذهنم انباشته از روایتهای
گوناگونی است که مجال بازگوییشان نیست. نامههای آقای حسن توفیق سندهای خوبی در
این زمینه هستند. روزنامه توفیق را باید نهاد نسلپرور نام نهاد که کلاسهای
آموزشی برگزار کرد و با پژوهش میدانی، نبض مخاطب را در دست گرفت. ای کاش دو سال
پیش این مراسم برگزار میشد و حسین توفیق در قید حیات بود اما افسوس! اگر حیات
داشتند، به تقلید از تکگویی فیلمنوشت مسعود کیمیایی میگفتم سلامتی سه تن، حسین
و عباس و حسن!؛ حالا باید بگویم به سلامتی دو تن، عباس و حسن!».
کامبیز درمبخش، دیگر کاریکاتوریست نامدار حاضر در سالن، ابتدا با ادای
دین معنوی خود به حسن توفیق، بهواسطه آموزشها و دقتنظر و تأثیرگذاری وی، به
مرور خاطراتی از تحریریه پرداخت و افزود «جالب است بدانید که ایشان هنگام کار
همانند جراحها دستکش سفید دست میکرد تا کاغذها کثیف نشوند. ما دو روز در هفته
جلسه داشتیم؛ یکی برای سوژه صفحه اصلی و یکی هم برای سوژههایی که همیشه جای کار
داشت. وقتی سوژه صفحه اول تصویب میشد آقای حسن توفیق میگفت از خیابان چند نفر را
بیاورید سوژه را برای آنها بخوانید و ببینید که آیا متوجه میشوند یا نه. این
موضوع خیلی مهم بود چراکه میخواست سوژهها برای مردم مبهم نباشد. مردم ایران
کاریکاتور را با توفیق شناختند و این نشریه توانست کاریکاتور را مقبول عام کند
البته این مجله نهتنها مقبولیت عام بلکه مقبولیت خاص نیز داشت.»
احمد مسجدجامعی، در سخنانی ضمن تمجید از نشریه توفیق و بیان این نکته
که «توفیق» زبان مردم زمانهاش بود و
مردم انتظارشان را از زبان این روزنامه بیان میکردند، اوج موفقیت توفیق را
خاطرنشان و اشاره كرد «توفیق در همه دورههای خود به نوعی ادامهدهنده نگاه حکمتآمیز
است و حتی در دوره فکاهی نیز نگاهی عدالتخواهانه به موضوعات داشت. میتوان گفت
توفیق ادامهدهنده همان چرندوپرند دهخدا بود و افرادی که در این نشریه حضور داشتند
هر کدام وزنههای سنگین ادبیات فارسی محسوب میشدند.»
غلامرضا کیانیرشید، از اعضای تحریریه «توفیق» نیز از دیگر سخنرانان
این مراسم بود که در ابتدای سخنانش شعر طنزی را تقدیم به حسن توفیق کرد. او ضمن
امیدواری برای تأسیس موزهای حوالی چهارراه استانبول جهت نگهداری و ارائه آرشیو و
یادگارهای روزنامه توفیق، از ناگفتههای تحریریه و انواع و اقسام تابلوهای نصبشده
در تحریریه «توفیق» سخن گفت و اظهار کرد «یکی از این تابلوها، جمله «اخمکردن
ممنوع» بود که در بخشهای مختلف تحریریه وجود داشت. همچنین سمت راست اتاق آقای
توفیق اعلامیه حقوق بشر نصب شده بود که هیچ کسی از بزرگ تا کوچک به آن توجهی نمیکرد.
توفیق پرچمی سفیدرنگ داشت که روی آن، کاکا توفیق، گشنیزخانم و ممولی نقش بسته بود
و همیشه در اهتزاز بود و هرگاه توقیف میشد، به شکل نیمهافراشته درمیآمد».در
ادامه، حسن توفیق ضمن تشکر بهخاطر برگزاری مراسم با تشویق بسیار در سخنانی کوتاه
برای حاضران از زندگیاش و توفیق گفت «من در زندگی نه تفریحات سالم کردم و نه
تفریحات ناسالم. 17 ساعت در روز کار میکردم و گاهی شب تا صبح نیز در تحریریه میماندم
و به کار مشغول بودم. در همه زندگیام، سیگار نکشیدم، تریاک مصرف نکردم، مشروبات
الکلی نخوردم و قمار نکردم. وقتی جوان بودم در جمعی وارد میشدم... به من میگفتند
تو پس اهل چه هستی و میگفتم من اصلا اهل نشدم! در کار مطبوعاتیام، هیچ نوع پولی
از کسی یا مقامی دریافت نکردم. سعیدیسیرجانی در کتابش روایت میکند
که قرار بود پولی به مدیران جراید داده شود. وزیر اطلاعات و جهانگردی میگویند پولها
را داخل پاکت گذاشتیم و مدیران را تکتک و به تفاریق صدا کردیم. برخی تملق میگفتند
و بعضی حتی مبلغ بیشتری طلب میکردند. فقط یک نفر قبول نکرد که آن حسن توفیق بود... همیشه آرزو داشتم چند مدیر روزنامه و مجله هم رفتاری
مانند من داشتند!». حسن توفیق با اشاره به سابقه
وکالتش در دادگستری و گرفتن حقالوکاله تنها در صورت پیروزی موکلش معتقد است که
تاکنون هیچ وکیلی چنین رفتاری نداشته است. صاحبامتیاز دوره سوم توفیق، از
ابتکاراتش نیز گفت «در یکی از شمارهها نوشتیم که آنقدر خندهدار است که هرکس
بخواند، بند تنبانش پاره میشود به همین خاطر همراه با آن شماره، یک بند تنبان هم
ضمیمه به خوانندگان دادیم! اما چون بند تنبان به اندازه تیراژ توفیق - که بالا هم
بود - هرچه گشتیم در تهران وجود نداشت. بالاخره یکی از کارگاههای بند تنبانسازی
را پیدا کردیم و به کار انداختیم تا تعدادی که میخواستيم تهیه شد!».
او که با متانت و تبسم و حوصله، خاطرات طنزی از تحریریه توفیق را خطاب
به حضار مرور میکرد، با اشاره به بابکردن اصطلاح «پس از فروش پس گرفته میشود»
در توفیق، از شیوه مدیریتیاش در تحریریه به شکل حزبی سخن گفت «توفیق مرامنامهای
داشت که روی مخمل بزرگ سبزرنگی نوشته شده بود و البته سوگندنامهای هم داشت. به
این معنا که هر کس میخواهد در توفیق فعالیت کند، باید آن را امضا کند و در مکتب
توفیق گام بردارد و البته جز در راه مصالح ایران رفتار نکند!». حسن توفیق درخصوص
تأسیس «حزب خران» نیز اشاره داشت که حزب اعضای زیادی داشته و هرکس میخواسته عضو
شود، باید در تقاضانامهاش، با سند و مدرک، خریتش را ثابت میکرده و اگر صلاحیت
خریت او در کمیته خربگیری معلوم میشده، عضو میشد. او خود با نوشتن دو صفحه شعر
این مهم را ثابت میکند تا کارت عضویتش صادر شود. سپس کارت عضویتش را به مخاطبان
جلسه نشان داد که با تشویق بسیار حاضران روبهرو شد. در نهایت حسن توفیق از خاطرات
توقیف این نشریه سخن گفت و یادآور شد «وقتی نشریه توقیف شده بود، نزدیکان امیرعباس
هویدا به من پیشنهاد دادند که اگر شرکتی سهامی با آنها تأسیس کنم، در 24 ساعت،
نشریه را از حالت توقیف درمیآورند. من در پاسخ به این پیشنهاد نامهای نوشتم و به
دفتر وزیر اطلاعات وقت بردم و گفتم شرکت تأسیس میکنم ولی شرکت با ابوالفضل(ع)!
گفتم من حاضرم با حضرتعباس(ع) شریک شوم ولی با امیرعباس نه!...».
پس از صحبتهای حسن توفیق، نوبت به هادی حیدری، کاریکاتوریست فعال مطبوعاتی
رسید که در کنار حسین گنجی، برگزاری این مراسم را نیز برعهده داشتند. حیدری در سخنانی کوتاه اظهار کرد «بهنظرم آنچه
روزنامه توفیق و نگین خوشرنگ آن یعنی جناب حسن توفیق را در تاریخ ممتاز و درخشان
میکند، ایستادن در کنار ملت و منافع ملی است. اساسا ویژگی و خاصیت کاریکاتور و
طنز متعهد در طول تاریخ همین است. بدون وابستگی به قدرت و گامبرداشتن در مسیر ملت
و تبدیلشدن به زبان ملت. به همین خاطر است که وقتی کاریکاتوریستی یا طنزپردازی در
اثرش تردید وابستگی به قدرت پدیدار شود، توسط مردم عقب زده می شود و کنار میرود.
منتقدان صادق و مستقل؛ چه رسانهها و چه افراد، معمولا با محدودیتها، چالشها و
مصائب فراوانی روبهرو میشوند و امروز مفتخر به برگزاری بزرگداشتی برای مردی
هستیم که در طول سالها فعالیت حرفهای، تمام زندگی، هدف و آرمان خود را در رسانهای
تحت مدیریت خویش در راستای منفعت ملت و رضایت خداوند قرار داد». سپس با اشاره و
نمایش برخی از طرحهای کاریکاتوری نشریه «توفیق» بهویژه در ماههای منتهی به
کودتای 28 مرداد 1332، به ارائه و تحلیل اجمالی درباره این آثار پرداخت.
در حاشیه مراسم، نمایشگاهی شامل جلدهای مطرح از تاریخ مطبوعات طنز برای
علاقهمندان برگزار شد. همچنین اهدای برخی شمارههای کتابهای جیبی انتشارات توفیق
در بین حاضران، مورد استقبال و تشویق مخاطبان قرار گرفت. در پایان مراسم، ضمن ثبت
عکس یادگاری با بزرگان عرصه کاریکاتور و طنز، با حضور آقایان درمبخش، مسجدجامعی، بروجردی،
خانیکی و کیانی و جمع دوستداران نشریه توفیق، با اهدای کاریکاتور چهره حسین توفیق
اثر سعید نوروزی، از حسن توفیق تقدیر و تجلیل و همچنین از محمدرضا تهرانی، مجموعهدار
مطبوعات طنز و کاریکاتور نیز قدردانی شد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 3 شهریور 97، شماره: 3227
واقعا اینکه این بزرگان رو بتونیم در جامعه تکریم کنیم خیلی میتونه در نسل اینده تاثیر مثبت داشته باشه
م.ا75