پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۶۰۷۶۸
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۷ - ۲۳:۲۲
کانون استادان و کانون فعالان اجتماعی حزب اعتدال و توسعه، سلسله نشست‌هایی را به منظور تحلیل وضع کنونی جامعه ایران برگزار می‌کند که آخرین هم‌اندیشی آنان به «تجربیات تاریخی و ظرفیت‌های مغفول آن برای جریانات سیاسی» اختصاص داشت. آنچه در پی می آید متن سخنرانی غلامعلی دهقان در این جلسه است.

شعار سال: از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب مشروطه، شکل‌گیری احزاب پس از پیروزی مشروطیت است. اما پس از ۱۱۲ سال، همچنان در ایران احزاب فراگیر و سراسری و ریشه‌دار جایشان خالی است این در حالی است که حتی در هندوستان و بنگلادش و پاکستان احزابی با قدمت ۶۰ و۷۰ ساله داریم. اما چرا در ایران حزب با این قوت و سابقه شکل نمی‌گیرد؟
1. نخستین فرضیه این است که فردیت در ایرانی‌ها بسیار قوی است. از این رو، وقتی چند نفر جمع می‌شوند زود انشعاب پیدا می‌کنند. و اگر تعدادی هم دارای وحدت فکر و ایدئولوژی شوند و گروه تشکیل دهند با گروه‌های دیگر سریع درگیر می‌شوند.
معتقدان به این فرضیه از تجربیات صدر مشروطه مثال می‌آورند. در صدر مشروطه پس از فتح تهران و تشکیل مجلس دوم بتدریج میان دو حزب دموکرات و اعتدالیون بر سر موضوعاتی اختلاف به وجود آمد. اول بر سر نیابت سلطنت احمدشاه که یکی از ناصرالملک و دیگری از مستوفی‌الممالک حمایت می‌کرد. این اختلاف بعدها در قضیه اولتیماتوم روس نسبت به حضور مورگان شوستر امریکایی تکرار شد. همچنین بعدها در مجلس سوم این اختلاف بر سر حمایت از متفقین یا متحدین جنگ اول جهانی دوباره خود را نشان داد و پس از مدتی میان خود دموکرات‌ها انشعاب شکل گرفت.
لازم به ذکر است ترور آیت‌الله بهبهانی از رهبران اعتدالیون به دموکرات‌ها نسبت داده شد و تقی‌زاده از رهبران حزب دموکرات به خارج از کشور رفت تا آب ها از آسیاب بیفتد. ملک‌الشعرای بهار در کتاب «تاریخ سیاسی احزاب ایران» می‌نویسد: همین اختلاف‌ها یکی از دلایل به قدرت رسیدن رضاخان بود.
همچنین دامنه اختلافات احزاب ایرانی در سال‌های ما بین۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ پس از خروج رضاشاه از ایران تا کودتای ۲۸ مرداد بسیار بالا گرفت. برخی تحلیلگران، فراوانی اختلاف‌ها و نرسیدن به اجماع نخبگان را یکی از دلایل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ می‌دانند. به عقیده همین صاحبنظران احزاب ایرانی بدون عبرت‌گیری از دو تجربه مشروطه و نهضت ملی شدن نفت، دوباره پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاریخ را تکرار کردند و نتوانستند با مسالمت باهم رفتارکنند.
هم‌اکنون ۲۵۰ حزب و گروه ثبت شده در وزارت کشور داریم که خود مؤید کار فردی و بی‌توجهی به کارجمعی است. این تعداد نه مفید است و نه ضروری؛ این تعداد باید حداکثر به سه حزب قوی و فراگیر مبدل شود.
درباره نقد این فرضیه باید گفت انسان ایرانی همانند دیگران است. اگر دیگران توانسته‌اند کارجمعی کنند ایرانی‌ها هم می‌توانند ولی نیاز به آموزش و زمان دارد. همان‌طور که نسل جدید در ورزش‌های گروهی همانند والیبال، بستکبال، کبدی و حتی فوتبال نسبت به نسل‌های پیشین موفق‌تر است.
2. فرضیه دوم این است که سواد در توسعه‌سیاسی و گسترش کیفی تحزب نقش اساسی دارد. ما در سال ۱۳۳۵ فقط ۳۵ درصد باسواد داشته‌ایم اما اکنون که تعداد باسوادان ما در کشور بالای۸۰ درصد است بیش از گذشته باید به کارجمعی و توسعه کیفی احزاب امیدوار باشیم.
هرچند فرضیه قابل اعتنایی است اما کشورهایی هم بوده‌اند که آمار باسوادی بالا داشته اما توسعه سیاسی نداشته‌اند؛ همانند کوبای دوره کاسترو و کره شمالی. ولی در مجموع نمی‌توان منکر تأثیر سواد در ارتقای رشد سیاسی شد. شاید یکی از عوامل رشد و بینش سیاسی در جامعه ما همین عامل سواد بوده ولی هنوز رفتار سیاسی ما تغییر نکرده است!
سه فرضیه دیگر در ناکارآمدی احزاب ایرانی این است که این احزاب شروع خوبی داشتند اما در ادامه به دلایل گوناگون نتوانستند به فعالیت مثبت خود ادامه دهند. از جمله به جاه‌طلبی رهبران این احزاب و انحصارطلبی آنان می‌توان اشاره کرد. حزب توده شروع خوبی داشت و توانست حتی سراسری عمل کند اما بعدها در راستای حمایت از شوروی قرار گرفت. توده‌ای‌ها از واگذاری نفت شمال به روس‌ها حمایت می‌کردند و در قضیه ملی شدن صنعت نفت ایران و طی نخست‌وزیری مصدق که ۲۸ ماه بود۲۵۰ اعتصاب راه انداختند. همین باعث ضربه به تولید ملی شد و همه این کارها در سقوط مصدق تأثیر داشت. احزاب باید با استفاده از این تجربه اولویت‌شان «منافع ملی» باشد نه جناحی.
در مجموع با تجربه ۱۱۲ سال فعالیت احزاب ایرانی باید گفت تا نهادینه شدن و فراگیری احزاب ایرانی فاصله داریم اما گام‌های خوبی هم برداشته‌ایم. باید به نسل جدید در کارجمعی امیدوار بود و همچنین شاخص سواد هم در کشور رو به افزایش است. احزاب هم، بیش از گذشته پاسدار منافع ملی هستند و همه اینها نشانه‌های خوبی آینده احزاب ما در ایران است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار 9 مهر97، شماره: 483836


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین