شعار سال: دانشمندان برخي از مهمترين علل و دلايل انقراض نوع بشر را به اين شرح معرفي کردهاند: تغييرات شديد اقليمي و دماي زمين منجر به نابودي جنگلها و منابع آب و قحطي و خشکسالي؛ شيوع بيماريهاي عفوني واگيردارِ کشنده و غيرقابلدرمان؛ جنگ هستهاي ميان کشورها و فجايع جبرانناپذير ناشي از يخبندان اتمي ناشي از تخريب لايه ازن؛ فروپاشي نظام مالي و اجتماعي جهان و پيامدهاي آن در بروز فجايع زيستمحيطي و هستهاي؛ فعالشدن آتشفشانهاي بزرگ؛ برخورد سيارکهايي با قطر بيش از پنج کيلومتر به زمين با انرژي معادل 20 بمب قدرتمند اتمي؛ دستکاريهاي ژنتيک و آسيب ناشي از تلاش بشر براي تغيير ساختاري خود؛ جنگهاي بيولوژيک؛ ناتوانی در مهار نانورباتها؛ برتري هوش مصنوعي و غلبه بر همه وجوه حيات آدمي؛ فقر گسترده و ناتوانی حکومتها در مهار عواقب ناشي از شورش فقيران در برابر نظام اجتماعي و مالي جهاني و در نهايت خطر حمله موجودات احتمالي فرازميني! ريشه همه مواردي که به منزله مصاديق احتمالي علل و دلايل انقراضِ نوعِ بشر پيشبيني شده است، در رفتار تهاجمي و خشونتآميز آدمي با همنوعان، طبيعت و جهان پيرامون اوست. نگارنده اين سطور بر اين باور است که بشر محکوم به فناست؛ اما با مهرباني و محبت به همنوع و طبيعتِ پيرامون خويش، ميتواند فرايند نابودي و انقراض خود را کُند کند. ازاينرو به نظر ميرسد دیگردوستي- با وجود هزينههاي کوتاهمدتش- راهکاري براي بقاي انسان و خوددوستي بيگمان سبب انقراض اوست.از اين ديدگاه به بهانه هفتادمين سال انتشار اعلاميه جهاني حقوق بشر، شايد اين ادعا که رعايت «حقوق بشر» به منزله يکي از تلاشهاي مهم براي بقاي نوع بشر و جلوگيري از سير شتابان انقراض انسانهاست، ادعايي گزاف و چندان دور از منطق و خرد نباشد.در مقدمه اعلاميه جهاني حقوق بشر که روز دهم دسامبر 1948 مورد تأييد کشورهاي عضو سازمان ملل متحد قرار گرفت، آمده است: «ازآنجاکه بازشناسي حرمت ذاتي آدمي و حقوق برابر و سلبناپذير همه اعضاي خانواده بشري، بنيان آزادي، عدالت و صلح در جهان است. ازآنجاکه بياعتنايي و تحقيرِ حقوق انسان به انجام کارهاي وحشيانه انجاميده؛ بهطوريکه وجدان آدمي را در رنج افکنده است و پديدآمدن جهاني که در آن همه ابنای بشر از آزادي بيان و عقيده برخوردار باشند و به رهايي از هراس و نيازمندي رسند، بهمثابه عاليترين آرزوي همگي انسانها اعلام شده است.
ازآنجاکه بايسته است تا آدمي، بهعنوان آخرين راهکار، ناگزير از شوريدن عليه بيدادگري و ستمکاري نباشد و به پاسداري حقوق بشر از راه حاکميت قانون همت گمارد. ازآنجاکه بايسته است تا روابط دوستانه بين ملتها گسترش يابد. ازآنجاکه مردمان «ملل متحد» در «منشور»، اعتقاد خود به اساسيترين حقوق انسانها، در حرمت و ارزشنهادن به شخص انسان را نشان داده و در حقوق برابر زن و مرد همپيمان شدهاند و مصمم به ارتقاي توسعه اجتماعي و بهبود وضعيت زندگي در فضاي آزادترند. ازآنجاکه کشورهاي عضو، در همياري با «ملل متحد» خود را متعهد به دستيابي به سطح بالاتري از حرمتِ جهاني براي حقوق بشر و آزاديهاي زيربنايي و ديدهباني آن کردهاند. ازآنجاکه فهم مشترک از چنين حقوق و آزاديهايي از اهم امور براي درک کامل چنين تعهدي است؛ بنابراين هماکنون، «مجمع عمومي» اين «اعلاميه جهاني حقوق بشر» را بهعنوان يک آرمان مشترک و دستاورد همه ملل و ممالک اعلام ميکند...».با تدقيق در اين مقدمه فاخر و توجه به عبارات مندرج در 30 ماده اين اعلاميه، شايد بتوان اينگونه نتيجه گرفت که ريشه همه حقوق و آزاديهايي که در اين منشور مورد توجه و تأکيد قرار گرفته، بر ديگردوستي و پرهيز از اِعمال خشونت است.به ديگر سخن، نقض حقوق بشر نتايجي دارد که بيشک در بلندمدت به بروز رفتارهاي خشونتطلبانه و فسادآميز انسان و در نتيجه تسريع فرايند انقراض نوع بشر خواهد انجاميد! از اين منظر ضرورت توجه و تأکيد بر حقوق و آزاديهاي فردي و اجتماعي انسانها و مهمتر از آن، ترويج رفتارهاي توأم با محبت و انسانيت براي بقاي جامعه انساني بيشازپيش نمايان ميشود.بدون ورود به اين مبحث که برخورداري از محيط زيست سالم از مصاديق منافع جمعي است و با حقِ انسان – که در اصل يک امر فردي است – فراهم نميشود و ايبسا اصرار بر حق افراد در تعارض با منافع عمومي بوده و در عمل به تخريب محيط زيست انجاميده است و از قضا شايد ترويج فرهنگ حقوق بشر، خود يکي از علل اصلي وضعيت کنوني جهان امروز ما باشد و به قول برخي از صاحبنظران و انديشمندان «فضايل اخلاقي و درک بقا در چارچوب منفعت همگان از کمبودهاي ماست که فرهنگ حقوق بشر کمکي به آن نميکند»؛ ضمن اقرار و اعتراف بر اين مهم که دنياي امروز ما بيش از هر چيزي نيازمند ترويج و استقرار قواعد اخلاقي است تا قواعد حقوقي و توجه به مفاهيم «اخلاق» و «منفعت عمومي» متأسفانه مغفول مانده و جاي آن حق انساني نشسته که عموما از اين حق به شيوهاي ضداخلاقي و ضد طبيعت استفاده ميشود؛ بااينحال اينجانب باور دارم که نقض حقوق بشر به منزله يکي از رفتارهاي تهديدکننده نوع بشر و در راستاي انقراض آدمي خواهد بود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 10 دی 97، شماره: 3330