شعار سال: حادثه تأسفبار ترمز بریدن و سقوط اتوبوس داخل محوطه دانشگاه آزاد، دوباره موضوع بحث عذرخواهی و مسئولیتپذیری را در جامعه ما مطرح کرد و این پرسش عنوان شد که، چرا مسئولین ذیربط با انواع و اقسام ترفندها میکوشند که شانه خود را از زیر بار مسئولیت بیرون بکشند و برای این منظور به هر رطب و یابسی متوسل میشوند، بهطوری که هر انسانی از خفت و خواری برخی از این مسئولین دچار انزجار میشود که چرا شجاعت و شهامت یک برخورد مسئولانه را ندارند؟ جالب اینکه برخی از آنان به جای پاسخگویی در مقام بازپرس و دادستان ظاهر میشوند و میگویند که تا پایان ماجرا را پیگیری حقوقی خواهند کرد. در این زمینه موضوعات گوناگونی را میتوان طرح کرد ولی این یادداشت در مقام آن است که چهار نوع مسئولیتپذیری را از یکدیگر متمایز کند و نشان دهد که بسیاری از مسئولین ایرانی متوجه تفاوتهای آنها نمیشوند.
اولین نوع، مسئولیت حقوقی و کیفری است. این سادهترین فهم از مسئولیت است. به این معنا که برخی از مدیران در انجام وظایف خود تقصیر دارند و مقصر محسوب میشوند و باید در برابر خسارات وارده پاسخگو بوده و مجازات هم بشوند. آنچه که بیش از همه در ذهن مسئولین جامعه ما است، این نوع از مسئولیت است. در حالی که این نوع مسئولیتپذیری بدیهیترین نوع آن ها است و نیازی به منت گذاشتن ندارد، بلکه وظیفه ذاتی هر مسئول و از آن مهمتر وظیفه قانونی دادستان و بازپرس است که در این مورد قاطع و قانونی رفتار کند.
نوع دوم مسئولیت، اداری است. این مسئولیت کمی پیچیدهتر است. میتواند شامل تقصیر و یا قصور و کوتاهی باشد. به این مفهوم که مسئولین امر در هر سلسله مراتبی ممکن است در انجام وظایف محوله کوتاهی کرده باشند. بهطور معمول و در طول زمان این کوتاهیها زیاد است ولی فقط برخی از آنها با مشکل و حادثه مواجه میشود. لذا پذیرش مسئولیت اداری تا بالاترین سطوح امری ضروری است و افرادی که دچار قصور و کوتاهی در انجام وظیفه شدهاند باید به تناسب تنزل مقام، یا اخراج شوند.
نوع سوم مسئولیتپذیری، سیاسی است. هنگامی که یک حزب شکست میخورد، در حالی که انتظار نمیرفته است، دبیرکل آن بدون آنکه عملکردش از حیث حقوقی و اداری بررسی شود (با فرض اینکه از این نظر مشکلی نداشته است) مسئولیت سیاسی میپذیرد و از موقعیت خود استعفا میدهد تا راه برای تحولات باز شود. هنگامی که فرمانده جنگ شکست میخورد، مسئولیت سیاسی میپذیرد و استعفا میدهد. مسئولیت سیاسی بسیار مهم است و به بازسازی فضای سیاسی جامعه کمک میکند. معنا ندارد که یک نفر برای چهار دهه در موقعیتهای گوناگون مسئولیت اجرایی داشته باشد ولی هیچگاه در برابر هیچ یک از شکستها مسئولیتپذیری نشان ندهد در مقابل در صف اول مدعیان موفقیتها بایستد.
نوع چهارم، مسئولیتپذیری اخلاقی است. این مسئولیتپذیری نه فقط شامل حال مسئولین میشود، بلکه سایرین نیز باید از حیث اخلاقی مسئولیتپذیر باشند. کسانی که در یک حادثه عزیزانشان را از دست میدهند، نیازمند همدردی و حمایت اخلاقی هستند و در جوامع پیشرفته و پاسخگو، مسئولین از حیث اخلاقی مسئولیتپذیر هستند و حتی استعفا میدهند.
مسئولیتپذیری حقوقی و اداری بهطور معمول مستلزم دو نکته نیز هست. اولین مورد آن امکان شکلگیری کارگروه رسیدگیکنندهای که مستقل از مدیریت ذینفع باشد. متأسفانه در ایران عموماً متهمان خودشان متولی رسیدگی به پرونده مدیریت خودشان هم میشوند و دستور پیگیری میدهند! این کار قابل پذیرش نیست. در بسیاری از کشورها برای رسیدگی گروههای مستقل تشکیل میدهند. ولی نکته دوم مهمتر است و اینکه این مدیران استعفا میدهند تا در جریان امور و رسیدگی، اثرگذار نباشند. حتی اگر بیگناه هم باشند، استعفا میدهند تا راه برای رسیدگی عادلانه هموار شود. در ایران این اقدام هیچگاه مورد قبول مدیران واقع نمیشود!
همچنین در حوادث مهم گزارشهای جامع و ملی تهیه و ارائه میشود و دستگاهها موظف هستند که امور اداری را براساس راهبردهای پیشنهادی در این گزارشها اصلاح کنند. اکنون این پرسش مطرح است که کدامیک از ایدههای فوق در حادثه دلخراش دانشجویان نخبه دانشگاه آزاد رعایت شده است؟ در یک کلام تقریباً هیچکدام.آنچه هم که هست طبعاً صوری است و بزودی فراموش میشود. در این ماجرا حتی تقلب کثیفی هم صورت گرفت و سعی کردند مردم را فریب دهند و بگویند که راننده سکته کرده است. اگر یک جامعه توسعهیافته بودیم، برای همین دروغگویی زشت، بالاترین مقامات آن دستگاه عذرخواهی و آن فرد را از کار برکنار میکردند و تحویل دستگاه قضایی میدادند. ولی چه میتوان کرد که فعلاً از مسئولین دانشگاه آزاد بیش از این نباید انتظاری داشت.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 9 دی 97، کد مطلب: 495411، www.iran-newspaper.com