شعار سال: معروفترين چهره فردي مانند محسن رفيقدوست
است كه راننده بليزر حامل امام بود و اين روزها صحبتهايش درباره لكسوس 200
ميليونياش جنجالي شده است. نكته جالب اين بود كه امام از فرودگاه تا بخشي از مسير
را با يك بنز سبز- آبي طي ميكند؛ بنزي كه متعلق به عموي عبدالله ناصري بوده است.
عبدالله ناصري، مدير خبرگزاري ايرنا در دولت اصلاحات و از فعالان اصلاحطلب است.
هاشم صباغيان، از اعضای كميته مركزي ستاد استقبال از امام ميگويد: «در
فرودگاه مهرآباد برنامهها کمی تغییر کرد. تنظیم کرده بودیم نمایندگان گروههای
مختلف در صف بایستند؛ مثلا نماینده احزاب مختلف در یک جا، نماینده بازاریها و
نماینده اصناف در جاهای دیگر بایستند و آقا از آنها سان ببینند، اما حوادثی اتفاق
افتاد. اولین ماجرا مربوط به ماشین بود. ما یک ماشین بلیزر تعیین و آن را – مثلا
- ضدگلوله کرده بودیم تا امام با آن حرکت کنند. از طرف دیگر با پلیس فرودگاه
هماهنگ کرده بودم که گذرنامهها را یک جا مهر کند و یک نفر یک نفر برای امضا آنجا
نرود. این فرایند حدود 20 دقیقه طول کشید و وقتی برگشتم دیدم یک ماشین بنز در
آنجاست، آقای خلخالی راننده آن بود و آقا هم سوارش شده بودند. درحالیکه ما در
فرودگاه سپرده بودیم کسی نیاید، اما آقای خلخالی با روش خود به حرف پلیس گوش نکرده
و داخل شده بود. من در ماشین را باز کردم و گفتم
این ماشین برای شما در نظر گرفته شده و آقا اینقدر هوشیاری داشتند که به من
اعتماد کنند، درحالیکه تنها 20 دقیقه پیش به ایشان معرفی شده بودند». او درباره
انگیزه خلخالی از این کار میگوید: «چرا خلخالی به زور ماشین را وارد کرده بود؟ در
آن روز خبرنگاران داخلی و خارجی پر بود و خلخالی میخواست شناخته شود. قرار بود
آقایان مطهری و صباغیان نیز در ماشین امام بنشینند، اما امام تنها به حضور احمدآقا
رضایت میدهند.»
محسن رفيقدوست كه بعدا وزير سپاه و سپس رئيس بنياد مستضعفان و
جانبازان شد، راننده اين بليزر بود. او درباره اينكه چطور راننده امام شد، گفته
است: «یکی از رفقا
ماشین بلیزر داشت. آن را آورد و گفت که این ماشین بلند و محکم و برای این کار
مناسب است. اینطور طراحی کردیم که امام پشتسر راننده بنشینند، مرحوم مطهری بغلدست
امام و احمدآقا هم جلو، بغلدست راننده بنشیند. قرار بود آقای هاشم صباغیان - که
عضو کمیته استقبال بود - پشتسر امام بنشیند. چپ و راست بدنه بلیزر در قسمتی که
قرار بود امام بنشینند، فولاد گذاشتیم. از آنجا ماشین را بردیم کارخانه شیشه
مینرال و شیشههای دو طرف محل نشستن امام را شیشه ضدگلوله گذاشتیم. همینطور پشتسر
راننده و پشتسر امام هم یک اتاقک حفاظتشده درست کردیم. همه این کارها انجام شد،
اما هنوز رانندهای برای بلیزر انتخاب نشده بود. تا اینکه پنجم بهمن، دکتر مفتح به
مدرسه رفاه آمد. بلیزر دم در مدرسه پارک شده بود. آقای مفتح پرسید: «ماشینی که برای امام درست کردهای این است؟»
گفتم: بله. پرسید: رانندهاش کیست؟ گفتم: هر کس که شما بفرمایید. ایشان گفت: من
پیشنهاد میکنم خود شما این کار را به عهده بگیری. شهید مفتح و شهید بهشتی و شهید
مطهری جلسه داشتند. بعد از چنددقیقه مرا صدا کردند. وارد اتاق که شدم، شهید بهشتی
گفت: «حاجمحسن،
خودت رانندگی ماشین امام را به عهده بگیر. به هیچکس هم نگو چه کسی قرار است
راننده شود». او گفته است: «من سریع با بلیزر از در ورودی باند، وارد باند شدم.
دیدم داخل باند کوچهای توسط دو ردیف از افسران نیروی هوایی تشکیل شده و همه سلام
نظامی دادند. امام از میان آنها عبور کردند و میخواستند به همراه سیداحمدآقا سوار
یک بنز نیروی هوایی شوند. زمانی که ترمز زدم و پایین آمدم،
امام داخل بنز نشسته بودند و ماشین میخواست حرکت کند. دویدم، در بنز را باز کردم،
سلام کردم و دستشان را بوسیدم و گفتم: «آقا، ماشین دیگری برای شما تهیه شده، تشریف
بیاورید داخل آن ماشین بنشینید». امام فرمودند: چه فرقی دارد؟ عرض کردم: آقا، این
ماشین کوتاه است، ما یک ماشین بلند برای شما در نظر گرفتهایم که مردم بتوانند شما
را ببینند. در همین بین، شهید [مهدی] عراقی هم رسید و خدمت امام عرض کرد: آقا،
تشریف بیاورید و سوار این ماشین [بلیزر] شوید. امام از بنز پیاده شدند، من در
بلیزر را باز کردم و از امام خواستم روی صندلی عقب ماشین بنشینند. امام فرمودند:
«میخواهم جلو بنشینم.»
اعضای اصلي كميته استقبال امروز كجا هستند؟
اعضای اصلي ستاد چه كساني بودند و امروز كجا هستند؟ شهید مرتضی مطهری،
رابط با شورای انقلاب بود كه سال 58 شهيد شد. محمد مفتح، رابط جامعه روحانیت مبارز
بود كه ۲۷ آذر ۱۳۵۸ هنگام ورود به دانشگاه تهران از سوی
گروه فرقان هدف گلوله قرار گرفت. فضلالله محلاتی، رابط جامعه روحانیت مبارز بود
كه اسفند ۱۳۶۴ به همراه هشت
نفر از نمایندگان مجلس، نیروهای عالیرتبه ارتش، مقامات عالیرتبه قضائی با
هواپیمای فوکر اف۲۷ فرندشیپ به
خلبانی عبدالباقی درویش، در جریان عملیات والفجر۸، در ۲۵کیلومتری
شمال اهواز عازم جبهههای جنگ بود که هواپیمای حامل آنها در محاصره دو فروند میگ۲۳ عراقی قرار گرفت و همه ۵۰ سرنشین آن کشته شدند. هاشم صباغیان،
رابط نهضت آزادی ایران بود كه با كناررفتن دولت موقت، او هم از سياست كنارهگيري
كرد. اسدالله بادامچیان، رابط هیئتهای مؤتلفه اسلامی بود كه اينروزها عضو شوراي
مركزي حزب مؤتلفه و يكي از گزينههاي جانشيني نبي حبيبي، دبيركل تازه درگذشته اين
حزب است. کاظم سامی، رابط جنبش انقلابی
مردم ایران بود. سامي كه سالها در رژيم پهلوي زنداني بود، در دولت موقت وزير
بهداري شد و در سال 67 در مطبش كشته شد. حسین شاهحسینی، رابط جبهه ملی ایران بود.
شاهحسيني از همراهان مصدق بود و در دولت موقت رئيس سازمان تربيتبدني شد. او ديماه
سال گذشته درگذشت. اصغر تهرانچی، کمیته استقبال و رابط بازار بود و نفر آخر نیز
علی دانشمنفرد، رابط انجمن اسلامی معلمان ایران و مدیر مدرسه رفاه بود که پس از
پیروزی انقلاب، در راهاندازي سپاه كمك میکند و سپس به استانداری فارس منصوب میشود.
او دو دوره هم نماينده مردم آشتیان، تفرش و فراهان بود.
ديگران
از ديگر چهرههايي كه آن روز عضو كميته استقبال از امام بودند، ميتوان
به مصطفي تاجزاده، اصلاحطلب، مهدي چمران، اصولگرا و برادر مصطفي چمران و عضو
پيشين شوراي شهر تهران، محمدصادق صالحيمنش، مشاور قاليباف، محمد شريعتمداري، وزير
فعلي كار، رفاه و تأمين اجتماعي، محمدرضا مهدويكني، دبيركل سابق جامعه روحانيت
مبارز، محمد كچويي، از اعضای سابق مؤتلفه و نخستين رئيس زندان اوين كه سال 60 ترور
شد و محمد اصفهاني، پزشك و خواننده معروف كه امروز ساكن آمريكاست و محمدرضا
طالقانی، رئيس سابق فدراسيون كشتي اشاره كرد. حجتالاسلام سیدرضا اکرمی، عضو جامعه
روحانیت مبارز و از چهرههاي نزديك به روحاني نیز كه چند دوره نماينده مجلس بوده و
امروز رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاستجمهوری و مشاور وزير كشور در امور روحانیت
است، آن زمان عضو كميته استقبال بود. او گفته است: «روز ۱۲ بهمن که امام وارد شد، من در داخل مینیبوسی که پشت بلیزر
امام حرکت میکرد، نشستم و تذکرات امنیتی را با بلندگویی به مردم میدادم تا راه
را برای ماشین امام باز کنند که ما تا دانشگاه تهران آمدیم و بعد بلندگو خراب شد و
دیگر نتوانستم راه را بروم.»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 13 بهمن 97، شماره: 3358