پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 02
کد خبر: ۲۰۰۷۷۴
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۰
مجمع جهانی اقتصاد هر ساله پنل های زیادی در باره موضوعات مختلف برگزار می کند که مسایل مهم اقتصادی دنیا و حتی مسایل اقتصادی مناطق مختلف را در آن پنل ها به بحث می گذارد. یکی از این پنل ها مقابله با پارادوکس رشد و ایجاد رشد پایدار اقتصادی نام داشت که علی ولش یکی ازخبرنگاران اقتصادی شبکه سی ان بی سی آن را اداره می کرد .باید پذیرفت طبقه متوسط اقتصادی در گیرنده افراد تحصیل کرده و با مهارتی است که بیشترین سهم را در ایجاد رشد اقتصادی در دنیا و تداوم این رشد دارند ولی اغلب این افراد معتقدند نتوانسته اند بهره ای کافی از رشد اقتصادی دنیا بدست اورند و این مساله باعث نا امیدی و ناراحتی انها شده است. در این جلسه ما در نظر داریم به این سوال پاسخ دهیم که کجای راه را اشتباه رفتیم و به چه دلیل طبق متوسط اقتصادی نتوانسته است از این رشد بهره کافی را ببرد.

شعار سالدر ابتدای این جلسه وی به تشریح وضعیت اقتصادی دنیا پرداخت و گفت: هم اکنون نرخ رشد اقتصادی دنیا خوب است، تورم کنترل شده است و ارزش بازارهای دارایی ها روند افزایشی دارد . مطالعه وضعیت زیر ساختهای مالی و اقتصادی هم نشان می دهد که روند رو به رشد و خوبی در بازارها حاکم است ولی یک سوال اصلی وجود دارد آیا مردم هم از منافع این رشد اقتصادی بهره مند شده اند؟ بدون شک فقرا در دنیا در شرایطی بهتر از دو دهه قبل زندگی می کنند. به مدد برنامه های حمایتی جهانی شمار زیادی از سازمانهای جهانی اقد ام به ارایه کمک های مالی به فقرا کردند و در اغلب کشورهای دنیا مردم فقیر شرایط معیشتی بهتری نسبت به دودهه قبل دارند. وضعیت ثروتمندان هم که روشن است .آنها با بهره گیری از سرمایه های خود و سرمایه گذاری اصولی می توانند هر ساله سود بیشتری بدست آورند و ارزش سرمایه های آنها بیشتر شود. ولی وضعیت طبقه میانه اقتصادی چگونه است. باید پذیرفت طبقه متوسط اقتصادی در گیرنده افراد تحصیل کرده و با مهارتی است که بیشترین سهم را در ایجاد رشد اقتصادی در دنیا و تداوم این رشد دارند ولی اغلب این افراد معتقدند نتوانسته اند بهره ای کافی از رشد اقتصادی دنیا بدست اورند و این مساله باعث نا امیدی و ناراحتی انها شده است. در این جلسه ما در نظر داریم به این سوال پاسخ دهیم که کجای راه را اشتباه رفتیم و به چه دلیل طبق متوسط اقتصادی نتوانسته است از این رشد بهره کافی را ببرد. بعد از یافتن این پاسخ در صدد هستیم دریابیم چه کسی مسول حل این معضل است؟آیا دولتها باید این مساله را حل کنند یا اینکه شرکتها و سازمانهای خرد می توانند برای حل این معضل وارد میدان شوند.

گای استندینگ پژوهشگر ارشد در زمینه بازار کار و اقتصاد کلان در دانشگاه لندن یکی از شناخته شده ترین چهره های اقتصادی در این پنل در پاسخ به این سوالها گفت: باید در نظر بگیریم که تغییرات زیادی در روند اقتصادی و بازار کار دنیا در جریان است. تغییراتی در سیستم بازارها که می تواند برای بخشی از مردم منفعت به همراه بیاورد و برای برخی دیگر منفعت نداشته باشد.از نظر من اگر مردم و سازمانهای کوچک در جریان این تغییرات قرار نگیرند و خود را با این تغییرات و تحولات درونی ان همسو نکنند، ما شاهد ایجاد فجایعی در دنیای سیاست خواهیم بود . این موضوع را من در کتابی که در سال ۲۰۱۱ تالیف کرده بودم نوشتم و به همین دلیل بود که بعد از انتخابات امریکا در نوامبر سال ۲۰۱۶ میلادی ایمیل های زیادی دریافت کردم مبنی بر اینکه این بحران در اقتصاد امریکا ایجاد شده است. از نظر من بریگزیت و تحولات ناشی از آن هم مصداقی از چالشهای سیاسی قرن اخیر است.این وضعیت در کشورهای امریکای لاتین هم مشاهده می شود. باید بپذیریم که این بحران جهانی است و هنوز راهی برای حل ان پیدا نشده است. در کشورهای غربی شمار زیادی از جوانان تحصیل کرده هستند که با انبوهی از بدهی و وام های تحصیلی وارد جامعه شده اند و به دلیل فضای حاکم بر اقتصاد امکان اشتغال ندارند . از طرف دیگر موج بزرگی از پناهنده ها هم در این کشورها دیده می شوند که احساس تعلق به کشور میزبان نمی کنند و در واقع چیزی برای از دست دادن ندارند. این عده احساس نمی کنند منفعتی از رشد اقتصادی می برند و به نظر من همین احساس است که می تواند بستر ساز ایجاد طوفانی بزرگ در اقتصاد غرب شود و البته تداوم رشد اقتصادی را هم به خطر بیاندازد.

کریستین فریلند وزیر روابط خارجی کشور کانادا یکی دیگر از شرکت کنندگان در این پنل بود. وی با تاکید بر این مساله که موضوع مورد بحث اهمیت زیادی در اقتصاد دارد گفت: از نظر من صحبت تنها در مورد احساسی نیست که طبقه متوسط از شرایط کنونی اقتصاد دارند بلکه در مورد واقعیتی است که در اقتصاد وجود دارد. طبقه ای که سازنده رشد اقتصادی در کشورهای غربی هستند ، منفعت چندانی از این رشد نصیبشان نمی شود. به نظر من مهمترین نکته ای که باید در نظر داشته باشیم این است که کاپیتالیسم در دنیای غرب طی ۴۰ سال اخیر نتوانسته است همه اقشار جامعه را در مسیر منفعت و رشد با خود همراه کند.البته وضعیت در کشورهای مختلف با هم متفاوت است ولی همین روند بیمار گونه در تمامی کشورها مشاهده می شود . مثلا اجرای این سیاستها در فرانسه است که موجب اعتراض شمار زیادی از مردم در سالهای اخیر شده است و در بریتانیا زمینه را برای رای مردم در خروج از اتحادیه اروپا را فراهم کرد.

از طرف دیگر ما شاهد افزایش موج دیدگاه های پوپولیستی در کشورهای مختلف هستیم و این سوال در محافل اقتصادی و سیاسی بارها مطرح شده است که دلیل گرایش مردم به این دیدگاه های پوپولیستی چیست. پاسخ به این سوال بسیار روشن است. این گرایش به دلیل حفره ای که در بدنه طبقه متوسط ایجاد شده است، بوجود امد. هم اکنون شمار زیادی از مردم طبقه متوسط نگران شغل خود، اینده فرزندانشان و تامین نیازهای جاری خانواده خودهستند ولی به جای اینکه ریشه این مشکلات شناسایی شود و مشکل برطرف شود، مردم گروه های دیگر را به دلیل مشکلاتشان مقصر می دانند . مثلا شمار زیادی از مردم مهاجران را عامل مشکلاتشان می دانند و این اتهام ها به اختلافات دامن می زند و بی ثباتی بیشتررا برای کشور به همراه می اورد. از نظر من این ضعف به دلیل سیاستگذاریهای نادرست اقتصادی در کشور ایجاد شده است و به همین دلیل سیاستمداران می توانند این مشکل را برطرف کنند.

نکته دیگر این است که شرایط امروز ما تشابه زیادی به وضعیت دنیا در دهه ۱۹۹۰ و بعد از انقلاب صنعتی در دنیا دارد. در ان سالها هم صنایع دنیا با سرعت زیادی رشد کردند و تحولات زیادی در دنیای صنعت ایجاد شد. اقتصاد رشد کرد و مردم با چالشهای زیادی روبرو شدند. در ان سالها هم شمار زیادی از مردم طبقه متوسط خشمگین و ناراضی بودند زیرا بر این باور بودند که منافع چندانی از روند رشد اقتصادی دنیا نمی برند ولی نتیجه این همه خشونت و نارضایتی دو جنگ جهانی، فروپاشی شوروی و درگیری دیگر بود. ما باید از تحولات تاریخی درس بگیریم و مانع از این شویم که چهارمین انقلاب صنعتی دنیا با جنگ و درگیری پایان یابد.با استفاده از این تجربه، سیاستمدارن می توانند بحران کنونی را پایان دهند ولی در این مسیر باید با هم همراه شوند.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری ساعت 24 تاریخ انتشار 23فروردین 98، کد خبر: 436169، www.saat24.news


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین