شعارسال:جعفر محمدی در یادداشتی نوشت: هفته پیش برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، یک رئیس قوه قضائیه نشست مشترکی با فعالان رسانه ای کشور داشت؛ در آن جلسه، از همه طیف های سیاسی کشور حضور داشتند و آزادانه سخن گفتند و نقد کردند.
این چند سطر حاشیهای است بر آن دیدار:
-1 شوخی همه مدعوین، حولوحوش
این موضوع بود که قبلا به عنوان متهم به قوه قضائیه دعوت میشدیم و این بار برای
نشست با رئیس قوه و افطار!
همه شگفتزده بودیم که چطور بالاخره بعد از
40 سال چنین جلسهای برگزار میشود؟!
این نشان میدهد که رئیس جدید دستگاه قضا،
برخلاف اسلافش رسانه و جایگاه آن را می شناسد و امید که این جلسه، نه فقط یک اتفاق
که آغاز رویکردی جدید و مبارک در دستگاه قضا باشد.
-2معمولا در جلسات اینچنینی،
مسؤولی که میزبان است، فرصت را برای زیاده گویی مغتنم میشمارد و تا می تواند حرف
میزند. اما آقای رئیسی چنین نکرد و بی آن که کلمهای بگوید، به مجری جلسه گفت که
دوست دارد بیشتر شنونده باشد و آخر سر، اگر فرصتی باشد، چند کلمهای پاسخ دهد.
اواخر جلسه نیز وقتی مجری خواست به سخنان
فعالان رسانه ای پایان و نوبت را به رئیس قوه دهد، آقای رئیسی گفت که همچنان ترجیح
میدهد وقت را به اصحاب رسانه بدهد و به حرف هایشان گوش دهد.
این شنوا بودن و حرمت داشتن، برای همه
میهمانان بسیار خوشایند و معنی دار بود.
بدین ترتیب، فرصت موسعی فراهم شد و فعالان
رسانه ای بیش از دو ساعت حرف دل شان را گفتند و صریح و بی پروا هم گفتند.
-3 در طول 10 سال گذشته،
رسانه ها وارد نقد قوه قضائیه را نشدند چرا که فضای نقد قوه فراهم نبود.
این نکتهای بود که مهمانان افطار رئیس قوه
قضائیه - از همه گرایشهایس سیاسی - بارها بدان اشاره کردند و از رئیس جدید
خواستند با فرمان قبلی نراند و فضای نقد را بگشاید.
نیکبختانه، آقای رئیسی در سخنان پایانی اش
صراحتا لزوم نقادی را پذیرفت و حتی تصریح کرد که اگر نقدی متوجه خودش باشد، اقدامی
علیه منتقدان نخواهد کرد کما این که در جریان انتخابات ریاست جمهوری نیز حتی یک شکایت
علیه کسانی که او را تخریب کردند، مطرح نکرد.
بعد از جلسه نیز و سر سفره افطاری گپ و
گفتی با آقای القاصی مهر، دادستان جدید تهران داشتم و ایشان نیز با روی
گشاده گفت که رویکردش حمایت از رسانه هاست و وعده داد به زودی نشستی صمیمی با
اصحاب رسانه داشته باشد.
اینها نشانههای امیدبخشی هستند که
امیدواریم در گذر زمان به ناامیدی میل نکنند و باب تعامل و حسن نیتی که بین رسانهها
و دستگاه قضا گشوده شده، بسته نشود.
-4 در جلسه، اشارهای شد
به بازداشت خبرنگار روزنامه شرق؛ سخنگو قوه قضائیه هم در این باره گفت که او به
اتهام رسانهای دستگیر نشده بلکه کف خیابان بازداشت شده است.
در پاسخ، آقای رحمانیان مدیر مسئول شرق
توضیح داد که خبرنگارش برای تهیه گزارش رفته بود که دستگیرش کردهاند. سخن به همینجا
ختم شد و جلسه ادامه یافت و به اتمام رسید.
اما خوشایندترین بخش این دیدار، زمانی بود
که آقای رئیسی بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء، وارد سالنی که در آن سفر ه افطار
پهن بود شد و قبل از این که بنشیند، چشم گرداند و گفت: آقای رحمانیان کجا هستند؟
می خواهم ببینم قضیه خبرنگارشان واقعا چه بوده تا اجحافی نشده باشد.
اینکه رئیس قوه قضائیه، ساعتی بعد از مطرح
شدن دستگیری یک خبرنگار و قبل از این که افطار کند، پیگیر ماجرا می کرد، برایم
بسیار ارزشمند بود.
5- سر سفر افطار به
سخنان یکی از دوستان رسانه ای در جلسه اشاره کردم و به آقای رئیسی گفتم که گرفتن
کفالت از فعالان رسانهای که مدام سر و کارشان با دادسرا هست، واقعا کار را بر
ایشان مشکل کرده است و پیشنهاد کردم از قرارهای سبک تر التزام با قول
شرف و وجه التزام استفاده شود و توضیح دادم که برای یک فعال رسانه ای شرافتش
بیش از هر کفالتی می ارزد. همچنین گفتم که حیان و ممات رسانه ها که دست قوه قضائیه
است و رسانه ای ها به همین خاطر هم که شده، در محکمه حاضر می شوند.
آقای رئیسی با سعهصدر پذیرفت و به آقای
القاصی مهر گفت که این موضوع را لحاظ کنند. ایشان هم گفت که موضوع را یادداشت کرده
و به دادساری فرهنگ و رسانه منتقل می کند تا قضات محترم این دادسرا لحاظ نمایند.
این خبر، حتما باعث مسرت اهالی رسانه خواهد شد.
-6از فعالان رسانهای
استانها نیز یاد کردم و گفتم: در تهران دادسرای فرهنگ و رسانه وجود دارد و این،
باعث شده است قضاتی آشنا به رسانه و فعالان رسانهای به پروندهها رسیدگی کنند ولی
در استانهای دیگر چنین چیزی وجود ندارد و به همین خاطر فعالان رسانهای خارج از
تهران، واقعا تحت فشارهای عجیب و غریبی هستند و حتی مورد داشتهایم برای یک
کاریکاتور، حکم شلاق صادر کردهاند!
از آقای رئیسی تقاضا کردم فکری هم به حال
روزنامهنگاران مظلوم شهرستانها کنند و دستوری به استانها بدهند برای رعایت حال
آنها.
یکی از دوستان رسانهای هم پیشنهاد کرد
آقای رئیسی جلسهای با فعالان رسانهای استانها داشته باشند. خدا کند که این جلسه
هر چه زودتر تشکیل شود و آقای رئیسی حرف دل آنها را هم بشنود و ترتیب اثر دهد.
-7در جلسه، از
توقیف هفته نامه «صدا» انتقاد کردم و همانجا گفتند به زودی رفع توقیف می شود.
امروز خبر رسید که «صدا» رفع توقیف شده است. خبر خوشی بود و این امید را دو چندان
کرد که آنچه آقای رئیسی در جلسه گفت، مانند همین وعده عملی شود.
بعد از تحریر:
آقای رئیسی سالها در قوه قضائیه حضور داشت
و در فاصله خروجش از قوه قضائیه و بازگشت او به این خانه، دو اتفاق مهم در زندگیاش
رخ داد:
او کاندیدای ریاست جمهوری شد و خود را در معرض بزرگ ترین چالش سیاسی قرار
داد.
آقای رئیسی در این دوران، به سراسر کشور
سفر کرد، با انواع و اقسام آدمها و افکار مواجه شد و از نزدیک واقعیت های کف
جامعه را دید.
او همچنین در مقام تولیت آستان قدس رضوی،
رابطه ای به مراتب نزدیک از زمانی که در قوه بود با مردم پیدا کرد. خود ایشان
تعریف میکرد که وقتی در مقام تولیت آستان قدس رضوی قرار گرفت، مدیر روزنامه قدس
را دعوت کرده و به او گفته بود »در کنار ستونی که حرفهای
مرا منتشر میکنید، ستونی هم برای انتشار حرفهای مردم خطاب به من راهاندازی کنید.«
به نظرم این دو رویداد، آقای رئیسی را در
کوره جامعه پختهتر از قبل کرده است و امروز با رئیسی جدیدی مواجهیم که نسبت نزدیکتری
با جامعه دارد و ایکاش اشتباه نکرده باشم. فقط خدا کند که بازگشت او به قوه
قضائیه و قدرتی که از این رهگذر به دست آورده است، او را از جامعه و دردهای آن جدا
نکند.
آقای رئیسی!
به خاطر دنیا و آخرت خودتان هم که شده، راه
های ارتباطی خودتان با جامعه و رسانه ها را باز نگه دارید و اجازه ندهید شما را
کانالیزه کنند. برقرار باشید و در برپایی عدل و پاسداشت حقوق مردم، پیروز!
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری اسکان نیوز ، تاریخ انتشار4خرداد 98، کدخبر: 19989، eskannews.com