سید رضی حاجی آقامیری عضو اتاق بازرگانی تهران و از صادرکنندگان نامدار فرش دستباف ایران درباره نابودی و نیست شدن صادرات فرش دست باف ایران که ارزش صادرات آن از دست کم یک میلیارددلار به طورمتوسط در سالای دهه 1370 به 350 میلیون دلار هشدار دادو نوشت : فرش دستباف ایرانی مثل یک بچه سرراهی و یتیم است که متولیان و والدین خود را از دستداده و هستی آن در معرض یک خطر جدی است.
شعارسال: این بازرگان برای سایت
اتاق تهران نوشته است: محدودیتهای تولید و صادرات فرش دستباف ایرانی از دهه 70 تا
امروز پایدار بوده است. پیمان ارزی و نوسانات ارزی حاصل از کنترل آن توسط دولت از دیگر
عوامل محدودکننده است اما دراینبین گفتن از اینکه سنتی بودن تولید یا تجارت فرش در
ایران مانع توسعه صادرات آن شده، انداختن تقصیر به گردن دیگران است. واقعیت این است که تولید فرش ایرانی به مصرف آن
نگاه میکند. اگر فرش بتواند به خارج صادر شود، تولید هم میشود. اما اگر نتوان آن
را صادر کرد، سرمایهگذار حاضر به سرمایهگذاری در تولید نیست و امکان ادامه فعالیت
برای تولیدکننده وجود ندارد. دراینبین این کم و کاستی و نوسانات موجب اختلالات جدی
در زندگی قشر بافنده و سایر اقشار ضعیف وابسته به این کار هم میشود.مشکلاتی که تولید
درگیر آن شده بهواقع متفاوت از مشکلات ساختاری آن است. برای مثال پرداخت نقدی یارانهها
که هم چنان هم ادامه دارد، از عواملی است که ربطی به ساختار و شکل سنتی تولید فرش ندارد
اما بر آن اثر گذاشته است. پرداخت یارانه نقدی انگیزه کار را در بسیاری از روستاها
که منبع اصلی تأمین نیروی کار در بخش تولید فرش است، از بین میبرد و این در حالی است
که ایجاد فرصتهای شغلی از اولویتهای کشور است. تسهیل زندگی در روستا با ایجاد فرصت
شغلی، راهی برای جلوگیری از مهاجرت به شهرهایی است که با مشکلات روزافزون ناشی از رشد
بیرویه جمعیت دستوپنجه نرم میکنند اما از بین بردن انگیزه کار و جایگزین کردن آن
باانگیزه مهاجرت به شهر برای روستاییان، به مشکلات دامن میزند. تورم فزاینده که زمینه
افزایش قیمت تمامشده فرش را فراهم کرده و تحریم که تنها در یک مورد 20 تا 30 درصد
از صادرات فرش ایرانی به ایالاتمتحده آمریکا را از بین بُرد، از دیگر عوامل محدودکننده
سهم فرش دستباف ایرانی در بازارهای جهانی است.
طی دوره مذاکرات ایران
و کشورهای 5+1، یکی از اعضای عالیرتبه هیئت مذاکرهکننده ایرانی از این گفت که تحریم
فرش هم برداشته خواهد شد، اما متأسفانه در متن برجام با دقت و جزییات به مسائل صادرات
فرش ایرانی پرداخته نشده بود. در محتوای قرارداد باید به این نکته میپرداختند که چه
صادرات فرش ایرانی چه خروج فرش ایرانی از ایالاتمتحده آمریکا نباید تحریم شود اما
این مهم دیده نشده بود بنابراین هرچند پس از امضای برجام میشد به آمریکا فرش صادر
کرد اما امکان صادرات فرش ایرانی از آمریکا به دیگر کشورها ممکن نبود. اکنون امکان صادرات فرش ایرانی به آمریکا
هم وجود ندارد درحالیکه فرش کالایی است که تولید آن در کشور صد در صد در دست بخش خصوصی
واقعی است و هیچ ربطی به حاکمیت و نهادهای نظامی ندارد. اینکه آمریکا فرش دستباف را اهرم فشار بر ایران
قرار داده نشان میدهد، همانطور که خیلیها میگویند هدف آنها مقابله با ملت ایران
است
چشمانداز
چشمانداز صادرات فرش
را تاریک میبینیم بهویژه که نمیتوان موضوع فرش را جدای از سایر مسائل اقتصادی کشور
دانست و بهطور انتزاعی و مجرد درباره آینده آن حرف زد. زمانی که فرش از جنبه فرهنگی خود خارجشده و جنبه
تجارتی پیدا میکند، درگیر مسائل و مشکلاتی است که به تجارت دیگر کالاها هم مترتب است.
بازگشت ارز حاصل از فروش فرش به دلیل مشکلات ناشی از تحریم بانکی دشوار است و از سوی
دیگر تغییر اسناد فرش ایرانی در کشورهای دیگر و صادرات آن با تغییر هویت آن ضربه مهلکی
به برند فرش ایرانی است. چنین صدماتی آینده را خدشهدار میکند .در سالهای اخیر کل
صادرات سالیانه فرش ایرانی رقمی معادل 250 تا 300 میلیون دلار یا کمی بیشتر بوده است
درحالیکه تنها یک شرکت تولیدکننده محصولات لبنی ایرانی در سال به همین میزان محصول
صادر میکند. مشکلات صادرات بارها گوشزد شده اما گوش کسی بدهکار نیست. فرش ایرانی که
هویت ماست هیچ اهمیتی برای مسئولان اقتصادی کشور ندارد. فرش دستباف ایرانی مثل یک بچه
سرراهی و یتیم است که متولیان و والدین خود را از دستداده و هستی آن در معرض یک خطر
جدی است.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت
خبری تحلیلی ساعت24 ، تاریخ انتشار: 11 شهریور 1398 ، کدخبر: 459232 ، www.saat24.news