شعار سال:
با گذشت چند روز از کودتا در ترکیه، پاکسازی های سیستماتیک از سوی دولت با دستور شخص رییس جمهور اردوغان هنوز ادامه دارد؛ رویکردی که مبنی بر ادامه چنین رفتاری از سوی دولت است در واقع به نوعی نماینگر آن چیزی که باید در آینده در عرصه سیاست داخلی ترکیه شاهد آن باشیم، می باشد. بطوریکه تاکید مکرر اردوغان بر موضوع برخورد قاطع با کودتا گران بدون توجه به سلسله مراتب و میزان تاثیرگذاری در کودتا و توجه و اهمیت به نفس حضور در کودتا علیه دولت، می تواند به راحتی آنچه را که اردوغان و دولت ترکیه به دنبال آن می باشد را روشن سازد.
قابل ذکر است که در مفهوم یابی و معنا کاوی بر موضوع تفهمی از درک پدیده های سیاسی - اجتماعی و نیز فرهنگی، گذار از مفهوم به معنا میسر نمی گردد مگر اینکه مبنا در تفکیک آنچه که از آن معنا و مفهوم را می سازیم دسترسی و حصول به موضوع را برای ما روشن ساخته و بدان تسلط پیدا کنیم؛ در واقع اعتبار و روایی و حصولیت در موضوع در کنار و همسو با درک ها و دریافت های معنایی صورت می گیرد. در این راستا برای پی بردن به آنچه که به عنوان مفروض های تحلیلی - پژوهشی در ارتباط با ترکیه بعد از کودتا می توان به آنها پرداخت فضای فعالیت های مکانی و زمانی دولت از ساعات بعد از شکست کودتا است. بطوریکه تبدیل شدن ترکیه در این مقطع از تاریخ ترکیه به جولانگاه و عرصه قدرت نمایی اردوغان و دولت او از بایسته های سیاسی است که انتظار آن را می رفت.
با این اوصاف در بررسی وضعیت کنونی در ترکیه توجه کردن و اهمیت دادن به ابعاد رهیافتی دنبال شده در ذیل آنچه از آن به خیانت کودتا گران و محکوم بودن آن ها به سخت ترین مجازات ها یاد می شود و سخن به مبان می آید، حیاتی به نظر می رسد.
بعد داخلی
از همان آغاز شکست کودتا بود که ترک تازی ها و یکه تازی های اردوغان در عرصه سیاست داخلی و قلمرو سرزمینی ترکیه با توجه به لبه تیغ انتقادات منتقدین در چند ماهه اخیر از وی و دولتش در رابطه نا امن شدن اوضاع داخلی ترکیه و بوجود آمدن شرایط پرنوسان امنیتی، به اوج خود رسیده است. ایجاد یک وضعیت هشداری با رعب و ترس از نحوه با مواجهه و برخورد با منتقدین به بهانه تامین امنیت و با دستاویز قرار دادن خواست عمومی در مجرم انگاشتن کودتا گران و سپردن تمامی آنها به دست قانون اردوغانی از سوی دولت است که اردوغان را به اجرای سیاست های برنامه ای و هدفمند خود در عرصه خاموش کردن مخالفین و منتقدین خود سوق داده است و انگیزه انتقام جوی او را نیز بشدت متأثر ساخته است.
بطوریکه اگر مفروض طراحی و آگاهی از کودتا توسط اردوغان و نزدیکان وی را در دولت، فرضی باطل قلمداد کنیم و بر آن خط بطلان بکشیم اما وقوع شرایط پیش آمده را برای اردوغان در راستای اجرای سیاست های تدوینی و تکمیلی قدرت اش را نمی توان یک فرض ابطلالی قلمداد کرد و آن را نادیده گرفت؛ شرایطی که به اردوغان در زمینه قدرت سازی در ترکیه بدون رقیب و بدون منتقد و مخالف کمک شایانی خواهد نمود. در واقع هر آنچه از انجام کودتا در ترکیه مستفاد می گردد از نظر زمانی به سود دولت و اردوغان رقم خورده است و دولت و رییس جمهور اردوغان نیز در محدوده زمانی کنونی تمام مساعی خود را صرف این موضوع نموده اند که مبانی راهبردی و سیاست های راهکاری حزبی خود را با توجه به ساز و کار دولتی و در اختیار داشتن تریبون دولتی ترکیه پیاده کرده و عملیاتی نمایند و در این راه بدون هیچ گونه اغماض و چشم پوشی، پاسخ هر گونه انتقاد را با بازدداشت و برخورد پلیسی - امنیتی خواهند داد.
در واقع دنبال نمودن سیاست هژمونی سیاسی- حزبی و برنامه ای از سوی اردوغان در عرصه داخلی ترکیه به برنامه اردوغانیزه نمودن ترکیه خواهد انجامید. بطوریکه اردوغانی شدن مبانی جمهوری ترکیه همان مطالبه و هدفی است که اردوغان در چند سال اخیر با توجه و تاکید بر کم نمودن قدرت ارتش و نیز اصلاح قانون اداره کشور از نظام پارلمانی به ریاستی دنبال می کرد که با وضعیت پیشامدی کنونی بر اجرای هر چه آسانتر آن کمک خواهد کرد. معهذا اردوغانیسم به عنوان یک مکتب فکری و سیاسی در عرصه داخلی ترکیه بر مطالبات سیاسی آن روز به روز افزوده خواهد شد و دایره قدرت گستری آن نیز به تبع هژمون شدن آن وسیع تر و گسترده تر خواهد گردید و این بر دسپوتیسم ( استبداد ) فکری – منشی و منوپولیسم ( انحصار گرایی ) قدرت و مناسبات سیاسی -اجتماعی - فرهنگی و قدرت سازی در دستان اردوغانی ها خواهد انجامید.
بعد خارجی
با توجه به اینکه سیاست خارجی متأثر و پیرو سیاست داخلی و در تداوم پیوسته با آن تعریف می شود، درک آنچه که به نام سیاست خارجی ترکیه در ارتباط با مناسبات و تحولات منطقه ای از آن یاد می شود، امری آسان به نظر می رسد. بطوریکه با توجه به رویکردهای مورد مناقشه از موضوع منافع ملی ترکیه و پیگیری آنها توسط دولت اردوغان و انتقاد منتقدین در عدم تامین منافع ملی ترکیه، اردوغان اکنون دیگر بدون داشتن خوف و یا بیم از اینکه مورد حمله و انتقادات شدید در داخل قرار بگیرد به پیگیری هر آنچه که در عرصه سیاست خارجی طلب می کند خواهد پرداخت.
هر چند در مدت اخیر بوضوح تغییر را در موضع دیپلماتیک ترکیه در قبال تحولات منطقه ای را شاهد بوده ایم اما نباید فراموش کرد که اکنون و در وضعیت فعلی شرایط به مراتب آسانتر از آنچه می باشد که ما در این مدت در عرصه سیاست خارجی ترکیه از سوی اردوغانیست ها مشاهده کرده ایم؛ بطوریکه این فرآیند هدفمند سیاستی در عرصه دیپلماسی در تجدید روابط با روسیه و حتی تغییر در نحوه تعامل با سوریه بحران زده آغاز شده است اما وقوع وقایع اخیر در ترکیه بعد از کودتا موجب خواهد شد که اردوغان با توجه به بستر سازی های داخلی، آزادانه تر و با فراغ بال بیشتری به برنامه های مبنی بر دکترین عمق استراتژیک منطقه ای حزبی اش بپردازد.
سخن پایانی اینکه آنچه که امروز در ترکیه ما شاهد آن هستیم بر یک زمینه انحصاری از قدرت قابل تحلیل است که بر متن شدن گفتمان اردوغان خواهد انجامید. در واقع اردوغانسیم با شکل یافتن مکتبی و ایدئولوژیکی خواهد توانست با دفع و به بند کشیدن حداکثری مخالفان خود حتی آن گروه از مخالفین خود که در کودتا نیز نقشی نداشته اند به یک وضعیت تثبیتی از قدرت دست یابد و ماندگاری خود و حزب متبوعش را در سال های آتی در درون مرزهای ترکیه بیمه و تضمین کند. بطوریکه با پروسه ضبط و قبض منتقدان گفتمانی خود به بسط و توسعه سیطره فکری خود خواهدپرداخت و اردوغانیزه کردن ترکیه را با شتاب بیشتری البته توام با آرامش را پیگیری خواهند کرد..
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار 2 مرداد 1395، کد مطلب: 13950501000821: www. farsnews.com