زنبوردرمانی: زنبوردرمانی یا درمان با نیش زنبور یعنی اجازه
دهیم زنبورها به ما نیش بزنند. این روش درمانی از زمان یونان باستان سابقه دارد.
گویا سقراط معتقد بود با نیش زنبور میتوان درد آرتروز و دیگر بیماریهای مفاصلی را
کاهش داد. دلیل اینکه شاید نیش زنبورعسل بتواند به کاهش درد کمک کند، وجود ماده
شیمیایی ملیتین است که تصور میشود خواص ضدالتهاب دارد. با اینکه این روش برای
کاهش درد و تورم ناشی از آرتروز و همچنین جلوگیری از عود مجدد، خستگی و ناتوانی در
بیماران اماس توصیه شده، اما هنوز شواهد علمی کافی درباره تأثیر این درمان روی
این دو بیماری شناسایی نشده و سازمان غذا و داروی آمریکا نیز آن را برای این
کاربرد تأیید نکرده است. این درمان احتمالا برای برخی افراد مضر است. تحقیقات نشان
داده است افراد اغلب با عوارض جانبی این درمان روبهرو میشوند. این خطرها میتوانند
شامل واکنشهای خفیف پوستی و درد در مناطق نیشخورده تا واکنشهای آنافیلاکسی خطرناک
در افراد دچار حساسیت به نیش باشند.
لارودرمانی: لارودرمانی در مقایسه با
درمانهای سنتی دیگر، نسبتا جدید است و در صد سال رایج شده است. لارودرمانی یعنی
گذاشتن حشرات زنده کوچک یا لارو روی زخم. جراحان ارتش آمریکا نخستینبار زمانی
متوجه سودمندی لاروها شدند که دریافتند زخم سربازان آسیبدیده که حشرات در آنها
تخمریزی کرده بودند، سریعتر بهبود یافت. در سال ١٩٢٨، یک پزشک دانشگاه جان
هاپکینز روشی را برای کشت لاروها و استریلکردن آنها، پیش از استفاده در درمان
ابداع کرد. در سال ٢٠٠٢، سازمان غذا و داروی آمریکا
اجازه تجاریشدن این لاروها را برای استفاده پزشکی روی زخمهایی که دیر ترمیم میشوند
(مانند زخمهای دیابتی یا زخم بستر)، صادر کرد. در لارودرمانی حشرات را روی سطح
زخم گذاشته و روی آن را به مدت دو روز میپوشانند. این موجودات گرسنه، با ترشح آنزیمهای
گوارشی، بافت مرده و عفونی را حل میکنند. در دهه ١٩٥٠، به دلیل رواج آنتیبیوتیکها،
استفاده از این شیوه درمان کمتر شد، اما با ظهور مقاومت به آنتیبیوتیکها و زخمهای
صعبالعلاج، مجددا در قرن ٢١ رواج یافت.
زالودرمانی: زالوها دندانهایی برای ایجاد برشهای سریع و ظریف و مکندههایی در ابتدا و انتهای بدن دارند که از آن برای خوردن خون استفاده میکنند. این ویژگیها باعث شده از زالوها برای حجامت نیز استفاده کنند. در حجامت که از دوران باستان سابقه دارد، خون را از بدن خارج میکنند. سازمان غذا و داروی آمریکا در قرن ٢١، استفاده از زالودرمانی را برای بیماری احتقان وریدی تأیید کرد که در آن، خون در بخشهای مختلف بدن جمع شده و رگها دیگر نمیتوانند آن را به قلب بازگردانند. این شرایط بیشتر پس از عمل جراحی برای اتصال مجدد اندام بریدهشده رخ میدهد. خطر اصلی این درمان، کمخونی یا فقدان بیش از حد آهن است. حتی ممکن است محل گازگرفتن زالو روی پوست بیمار، عفونی شود.
حجامت: رایجترین دلیل برای حجامت در روزگار ما، درمان اختلال ژنتیکی هموکروماتوز است که در اثر افزایش میزان آهن در بدن ایجاد میشود. زمانی که مقدار آهن در بدن زیاد شود، ممکن است به کلیهها، قلب، لوزالمعده و مفاصل آسیب برساند. پزشک برای خارجکردن آهن اضافی به روش حجامت، از یک سوزن برای بیرونکشیدن خون استفاده میکند تا مقدار پروتئین فریتین به میزان طبیعی برسد و این کار را یک یا دوبار در هفته و به مدت چند ماه تکرار میکند. روش کنونی حجامت شبیه روش استفادهشده در قرن هجدهم است. در آن زمان نیز از این روش برای خارجکردن مقدار اضافی چیزی مختلف از خون و ایجاد تعادل در بدن و همچنین درمان بیماریها استفاده میکردند. رایجترین عوارض جانبی این رویکرد شامل احساس خستگی و کمخونی در اثر خروج بیش از حد خون از بدن است.
الکتروشوک: روش درمانی با الکتروشوک از دهه ١٩٣٠ در آمریکا و برای درمان افسردگی شدید ارائه شد. در این روش، با کاشت الکترود در مغز یا چسباندن آنها روی جمجمه، بدون اینکه بیمار را بیهوش کنند، جریان شدید برق را از مغز عبور میدهند. طبیعی هم است که برخی این روش را وحشیانه و غیرانسانی توصیف کنند. البته در پزشکی مدرن از این روش برای درمان مبتلایان به افسردگی مقاوم به درمان، در بیهوشی کامل استفاده میکنند که معمولا سه بار در هفته و به مدت سه تا چهار هفته انجام میشود. این درمان بر مواد شیمیایی و سلولهای عصبی مغز تأثیر گذاشته و میتواند باعث تغییر روحیه، خواب و اشتها شود. رایجترین عوارض جانبی این درمان، ازدستدادن حافظه، گیجی، سردرد و سرگیجه است.
لوبوتومی: لوبوتومی یا برش قسمتی از مغز، یک درمان جراحی بحثبرانگیز
برای بیماریهایی مانند اسکیزوفرنی، افسردگی جنونوار و اختلال دوقطبی است. این روش
از اواخر دهه ١٩٣٠ متداول شد و تا اواسط دهه ١٩٥٠ همچنان از آن استفاده میکردند.
درمان عقبماندگی ذهنی، سردردهای مزمن و اضطراب، از جمله کاربردهای نامناسب این
جراحی بود. در روش لوبوتومی، جراح حفره کوچکی را در جمجمه بیمار ایجاد و بافت عصبی
متصلکننده لوب فرونتال را از دیگر نواحی مغز جدا میکند. کار این ناحیه کنترل
تفکر است. تصور میشود این روش به بهبود رفتار غیرعادی بیمار کمک کند، اما گاهی
باعث بیتفاوتشدن و بروز رفتار بچگانه در فرد میشد. این روش بیشتر در مؤسسات
روانی شلوغ در دهههای ١٩٤٠ و ١٩٥٠ برای آرامکردن
بیماران استفاده میشد. بعدها با عرضه داروهای ضدجنون دیگر به این روش درمانی
تهاجمی نیاز نبود، اما امروزه از روشهای مشابه ولی دقیقتر، برای ازبینبردن بافت
مغزی عامل علائم روانی، مجددا رواج یافته است که ازجمله آنها میتوان به جراحی
سینگولوتومی اشاره کرد که برای درمان اختلال وسواس اجباری استفاده میشود.
تیغههای اوبسیدین: انسانهای اولیه در
عصر سنگ، با استفاده از سنگهای اوبسیدین یا شیشه آتشفشانی، تیغههایی میساختند و
از آن برای ایجاد حفره در جمجمه استفاده میکردند. این ابزارهای پزشکی لبه بسیار
تیزی دارند و امروزه هنوز در برخی موارد، از چاقوهای اوبسیدین استفاده میکنند.
این چاقوها نسبت به چاقوهای فولادی ضدزنگ، تا صد برابر تیزتر هستند و قیمت بسیار
زیادی دارند و سازندگان محدودی آنها را تولید میکنند.
جراحی ترهپانینگ: این رویکرد، قدیمیترین شکل شناختهشده از جراحی در عصر سنگ است که در آن، یک سوراخ در جمجمه بیمار ایجاد میکردند. در آن زمان از این عمل برای بیرونکردن ارواح خبیث (که آن را عامل بیماری تصور میکردند)، یا درمان بیماریهایی مانند سردرد شدید، صرع، تشنج، آسیب به سر و عفونت استفاده میکردند. امروزه از روشهای جدیدتر برای دلایل دیگری مانند خارجکردن خونریزی داخلی ناشی از تروما یا درمان خونمردگی داخل مغز استفاده میکنند. کاربرد جدید این روش به کاهش فشار داخل جمجمه کمک میکند، اما ممکن است با عوارض جانبی مانند آسیب احتمالی به مغز و خطرات کلی ناشی از عمل، از جمله خونریزی و عفونت همراه باشد.
بادکش: اگر بازیهای المپیک را تماشا کرده باشید، احتمالا متوجه لکههای قرمز و قهوههای روی بدن برخی ورزشکاران، از جمله «مایکل فلپس» شناگر و «الکس نادور» ژیمناست و «حمید سوریان»، قهرمان کشتی کشورمان، شدهاید که توجه زیادی را در رسانههای اجتماعی به خود جلب کرده است. این لکههای قرمز در حقیقت جای بادکش هستند که یک روش سنتی چند هزارساله شرقی است. در این روش از فنجانهای مکش برای کاهش درد استفاده میکنند. در این روش، برای ایجاد مکش، فنجانی را روی ناحیه دردناک بدن میگذارند تا باعث ایجاد خلأ جزئی، تحریک ماهیچه و جریان خون و درنتیجه کاهش درد شود. اگرچه شواهد علمی کمی برای کارایی این روش وجود دارد، اما ورزشکارانی که از آن استفاده کردهاند، بسیار طرفدار آن هستند. «پاول سانکوویچ»، شناگر بلاروس، اویل تابستان در اینستاگرام خود نوشت: «بادکشکردن، روشی عالی برای ترمیم است».
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه شرق، صفحه 12، تاریخ انتشار: سه شنبه 2 شهریور 1395، شماره: 2663 .