شعار سال:اصلاحطلبان و جریان حامی دولت که در انتخابات مجلس یازدهم شکست را از رقیب اصولگرای خود پذیرا شدند، اکنون و در فاصله یکسال و سه ماه تا ریاستجمهوری 1400 برای بازگشت ظفرمندانه به صحنه سیاسی ایران، با چالشهای زیادی مواجهند. این گزارش پرداختی به برخی از این چالشهاست.
دو مشکل اصلی اصلاحطلبان
پیش از انتخابات مجلس یازدهم، اصلاحطلبان بهطرز غریبی دچار نوعی سردرگمی در تاکتیک و راهبرد شدند. برخی مانند حجاریان از «مشارکت مشروط» و برخی دیگر مانند طیف عملگرای اصلاحات که حزب کارگزاران سازندگی عمدهترین نماینده آن است، از «مشارکت حداکثری» سخن میگفتند. چنین جدلها و جدالهایی، در واقع نوعی نزاع کلامی میان شیفتگان و مستغنیان از ساحت قدرت بود.
مشکل دیگر اصلاحطلبان در تمکین یا عدمتمکین به سیاستهای ابلاغی «شورای عالی اصلاحطلبان» بود. این مشکل از همان پاییز سال 94 یعنی آستانه انتخابات مجلس دهم آغاز شد. در یک سر این تنازع، افرادی مانند کواکبیان، منتجبنیا، رهامی، حکیمیپور و سیدهادی خامنهای حضور داشتند که شورای عالی را نافی امر تحزب و تصمیمگیری جمعی در جبهه اصلاحات میدانستند اما در سر دیگر این شکاف که بازیگرانی مانند عارف و چهرههای نزدیک به او حاضر بودند، پیروزیهای متواتر در انتخاباتهای 94 و 96، دلیلی قانعکننده برای ادامه حیات این شورا ارزیابی میشد و بنابراین تمامقد از فعالیتهای آن جانبداری به عمل میآمد.
به نظر میرسد این دو مشکل، یعنی تعیین نسبت با قدرت و تمکین یا عدم تمکین به تصمیمات شورای عالی، دو مشکل پابرجای اصلاحطلبان طی ماههای منتهی به خرداد 1400 باشد. اخیراً عبدالله ناصری از مشاوران رییس دولت اصلاحات تاکید کرد که «انتخابات دوم اسفند فرصتی طلایی برای انحلال شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است.» او در گفتوگوی دیگری که با خبرآنلاین داشت، با اشاره به لزوم کنارهگیری اصلاحطلبان از ساخت قدرت، گفت: «اصلاحطلبان اگر بخواهند اساساً تغییر رفتار دهند -که باید بدهند- چارهای ندارند که امر انتخابات و الزاماً حضور در ارکان قدرت را فراموش کنند.» اظهارات ناصری در شرایطی است که برخی دیگر از اصلاحطلبان، بازسازی شورای عالی و حضور فعالانه برای کنشگری سیاسی را مدنظر دارند. در اینباره، یدالله طاهرنژاد، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با «سازندگی» گفته است: «بازبینی در شورایعالی همان اندازه ضروری است که صحبت از انحلال آن در شرایط فعلی غیرضروری است.»
حفظ شأن پیروزمندانه
اصلاحطلبان برای آنکه بتوانند شانسی به مراتب بیشتر در مقایسه با رقیبشان برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آینده داشته باشند، باید همواره خود را جریانی پیروزمند که هیچگاه زیر بار شکست از اصولگرایان نمیرود، تصویر کنند. جبهه اصلاحطلبی برای عملیاتیکردن این راهبرد، دست به تاکتیکهای زیادی زده است. مهمترین تاکتیک، زیرسوال بردن نظارت قانونی استصوابی شورای نگهبان است. اصلاحطلبان، پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس را نتیجه
قلعوقمع نامزدهای مربوط به جبهه اصلاحطلبی توسط نهاد یا نهادهای نظارتی میدانند. از دید این گروه، چنانچه نامزدهای بهاصطلاح «حداکثری» جبهه اصلاحطلبی امکان حضور در رقابت را میداشت، نتیجه انتخابات جور دیگری رقم میخورد. تاکتیک دیگری که اصلاحطلبان برای پیروزمند جلوهدادن خود استفاده میکنند این است که اساساً آنها در انتخابات اخیر حضور نداشتهاند که بخواهند شکست را بپذیرند یا نپذیرند. علی صوفی، وزیر دولت اصلاحات در گفتوگویی با «ایلنا» با این ادعا که «اصلاحطلبان شکست نخوردند بلکه حذف شدند»، تاکید کرد: «ما را اصلاً در انتخابات راه ندادند. شکست زمانی اتفاق میافتد که ما در انتخابات شرکت کنیم اما مردم به ما رأی ندهند.» این فعال اصلاحطلب با بیان اینکه برای شکست خوردن نیاز به حضور در انتخابات است، گفت: «اصلاحطلبان اصلاً وارد انتخابات نشدند که بخواهند شکست بخورند.» صوفی در حالی مدعی حذف اصلاحطلبان شده که این جبهه با حداقل دو لیست اصلی وارد انتخابات شد. حزب کارگزاران سازندگی در روزهای منتهی به دوم اسفند لیست خود را با عنوان «یاران هاشمی» با سرلیستی مجید انصاری منتشر کرد و در نشست خبری سران این حزب صراحتاً اعلام شد که سیدمحمد خاتمی، رییس جبهه اصلاحات نیز از این لیست حمایت کرده است. در سوی دیگر، هشت حزب اصلاحطلب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در حرکتی مستقل از حزب کارگزاران، در ائتلاف با یکدیگر لیست مشترکی را منتشر کردند و محمدرضا عارف نیز در نشستی، تلویحاً از آن حمایت کرد. با وجود این لیستها، ادعای راهندادن یا حذف اصلاحطلبان که صوفی آن را مطرح کرده، صحبت بیراهی به حساب میآید.
القای تنازع قدرت میان رهبران جناح راست
از سوی دیگر، اصلاحطلبان برای حفظ تعادل خود پس از شکست در کارزار مجلس و آمادهشدن برای حضور موفق در انتخابات ریاستجمهوری آینده، تاکتیک اختلافافکنی در جبهه اصولگرایی را دنبال میکنند. آنها در تحلیلها و اظهارات متعدد خود، سعی دارند اینگونه جا بیندازند که میان قطبها و رهبران جناح راست از هماکنون و پیش از ورود به مجلس یازدهم، تنازع قدرت درگرفته است. محمدصادق جوادیحصار، کنشگر سیاسی اصلاحطلب روز گذشته در گفتوگویی با بیان اینکه منازعه قدرت بین اصولگرایان بالا میگیرد، مدعی شد: «تنها وجه اشتراک اکثریت این مجلس اصولگرابودن آنهاست وگرنه در میان اصولگراها اختلافات زیادی وجود دارد.» پیش از او، رسانههای اصلاحطلبی در نوشتههای متعددی، رسیدن محمدباقر قالیباف به ریاست مجلس را همراه با چالشها و رقابتهای زیادی در دل جریان اصولگرایان راهیافته به مجلس آینده ارزیابی کرده بودند. روزنامه «ابتکار» در شماره 12 اسفند، به رقابت میان قالیباف، میرسلیم و نمایندگان منتسب به جبهه پایداری برای رسیدن به ریاست پارلمان پرداخت و در بخشی از گزارش خود نوشت: «میشود گفت اصولگرایان در این ماجرا وارد یک رقابت برد - برد شدهاند چرا که هر کدام که بخواهند عقبنشینی کنند دیگری باید امتیازاتی را واگذار کند و سهم قابل توجهی در اختیار او قرار دهد.»
تحلیلهای معطوف به وجود اختلاف میان اصولگرایان و مظلومنمایی و ادعای حذفشدن از سپهر سیاسی ایران، دو حربهای است که اصلاحاتیها برای لاپوشانی ریزش پایگاه اجتماعیشان و شکست تاریخی در انتخابات مجلس به آن دست یازیدهاند اما چنانچه ایشان دو کشمکش و مساله درونجریانی خود یعنی تعیین نسبت با قدرت و تعیین تکلیف شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را حل نکنند، اقدامات دیگرشان به در بسته خورده و نتیجه انتخابات 1400 نیز به مذاق آنها خوش نخواهد آمد.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه صبح نو،تاریخ انتشار:21اسفند1398،کد خبر:36567،sobhe-no.ir