پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۶۷۸۱
تاریخ انتشار : ۰۲ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۰:۴۰
در صورتی که تا امروز و طبق آمار کل مبتلایان به ویروس در داخل کشور ۱۸ هزار و ۴۰۰ نفر اعلام شده، اما این آمارها تعداد بیماران ثبت شده را نشان می‌دهد و چون طی این روزها بیمارانی هم هستند که به دلیل شرایط مالی نامناسب و یا شلوغ بودن بیمارستان‌ها نتوانستند بستری شوند پس احتمال دارد این میزان اعداد و ارقام وزارت بهداشت کمی بیشتر از آنچه اعلام می‌کنند باشد.
 شعارسال:«وقتی فهمیدیم به کرونا مبتلا شده است، داروی دولتی پیدا نکردیم و مجبور شدیم فقط برای یک برگ قرص یک میلیون هزینه کنیم، حتی دکتر برطبق آزمایش خون و عکس ریه گفت کرونا گرفته ولی با این وجود از او نه گیت گرفتند و نه بیمارستانی قبول به پذیرشش کرد، فقط گفتند هر زمان که دیگر نتوانست نفس بکشد و نفسش بالا نیاید،او را برای بیاورید.» این صحبت‌های دختر جوانی است که روایت کرونا گرفتن عمه‌ی خود را برای انصاف نیوز تعریف می‌کند.
 
در صورتی که تا امروز و طبق آمار کل مبتلایان به ویروس در داخل کشور ۱۸ هزار و ۴۰۰ نفر اعلام شده، اما این آمارها تعداد بیماران ثبت شده را نشان می‌دهد و چون طی این روزها بیمارانی هم هستند که به دلیل شرایط مالی نامناسب و یا شلوغ بودن بیمارستان‌ها نتوانستند بستری شوند پس احتمال دارد این میزان اعداد و ارقام وزارت بهداشت کمی بیشتر از آنچه اعلام می‌کنند باشد.
 
هدی دختر جوانی است که روند درمان عمه‌اش را بازگو می‌کند، طبق گفته‌های هدی به انصاف نیوز، اوضاع جسمانی عمه آنقدر بد بوده حتی توان صحبت کردن را هم ندارد و برای همین هدی تمام اتفاقات این چند روز را بازگو می‌کند، این دختر جوان می‌گوید: «یک هفته پیش بدن درد داشت و فکر می‌کردیم سرما خورده است، اما بعد از چند روز حالش بدتر شد و حتی تب هم کرد، برای همین به یک درمانگاه‌ در اطراف اسلامشهر رفت، اما آنجا حتی با تب‌سنج هم تبش را هم کنترل نکردند، در صورتی که شب قبل از رفتن به دکتر انقدر تب داشت که بالای سرش نشسته بودیم.
 
دکتر هم چند عدد دارو داده بود و عمه به خانه برگشت، پریشب سرفه‌های خشکش شروع شد، انقدر حالش بد بود که نمی‌توانست حتی بنشیند و فقط دراز می‌کشید، برای همین به دکتری دیگر مراجعه کرده بود، هم آزمایش خون گرفته بودند و هم از ریه‌هایش عکس گرفتند، ولی گفته بودند چون الان دکتر نیست به خونه برود و فردا بیاید تا دکتر همان موقع جواب آزمایش‌ را هم ببیند.
 
فردا صبح که دوباره برای ویزیت دکتر رفته بود، با آن وضعیت جسمانی دو ساعت در نوبت نشسته بود، حالش در حدی بوده که وقتی دکتر می‌بیندش سریع دستور می‌دهد تا به بیمارستان مصطفی خمینی برود و کیت بزند، چون مشکوک به کرونا بوده است، خلاصه به بیمارستان مصطفی خمینی رفت و از ریه‌های عمه‌ام عکس گرفتند. با وجود حال بدی که داشته و مشکوک به کرونا بوده حدود سه ساعت در صف نشسته بوده است، جدا از اینکه حال خودش آنقدر بد بوده که نمی‌توانسته حتی درست بنشیند واین ویروس کرونا حتی برای بقیه مردم که کنارش بودن هم خطرناک بود.
 
بعد از اینکه جواب آزمایش‌ آمد، گفتند که عمه‌ام به کرونا مبتلا شده اما در بیمارستان او را بستری نکردند و گفتند باید به خانه برگردد، البته دو عدد قرص هم تجویز کرده بودند و گفتند ما اینها را نداریم و خودتان بگردید و پیدا کنید،در صورتی که بیمار کرونایی که نباید از خانه بیرون بیاید چون امکان انتقال ویروس وجود دارد، حالا با آن وضعیت دنبال قرص راه افتاده بوده و در نهایت به بیمارستان فیروزگر رفته بود.
 
بیمارستان مصطفی خمینی گفته بود به بیمارستان فیروزگر بروید آنجا برای شما تست می‌زنند و داروی مجانی هم می‌دهند، همانجا جلوی در تست تب گرفتند و چون عمه‌ی من آن لحظه تب نداشته گفتند برگرد و برو هر وقت اوضاعت خراب بود به بیمارستان برگرد. یعنی اصلا هیچ تستی از او نگرفتند، البته آنجا تعداد بیماران شبیه عمه‌ی من خیلی زیاد بود  و از هیچکدام نه  با کیت  آزمایش گرفتند و نه بستری کردند، فقط کسانی که خیلی اوضاع خرابی داشتند را بستری کردند.
 
وقتی هم که برای گرفتن دارو به بیمارستان فیروزگر رفته بود، بیمارستان دارویی نداده بود، چون گفته بود این داروها فقط برای بیماران خود بیمارستان است و نمی‌توانیم به بیماران دیگر بدهیم، برای همین عمه‌ام به خانه برگشته بود.
 
ما با هزار بدبختی کپسول اکسیژن جور کردیم تا در خانه بماند، بیمارستان مصطفی خمینی گفته بود هر زمان که دیدی نفست اصلا بالا نمی‌آید و نمی‌توانی نفس بکشی، به بیمارستان بیا چون در آن صورت بستری خواهی شد.
 
حالا اگر کسی پول نداشته باشد در این شرایط مثلا کپسول اکسیژن چطوری باید تهیه کند؟ حتی برای خرید دارو هم بدبختی کشیدیم، هلال احمر که زنگ زدیم گفت این قرص صبح توزیع شده اما تا ساعت سه بعد از ظهر تمام شده و باید صبر کنید تا دوباره توزیع شود و این نسخه‌ای که بیمارستان مصطفی خمینی داده بود هم قبول نمی‌شود چون باید دکتر عفونی نسخه بنویسد تا بتوانید از هلال احمر دارو تهیه کند.
 
برای همین چون تا توزیع دوباره‌ی دارو که معلوم نیست چقدر زمان خواهد برد، نمی‌توانستیم صبر کنیم، مجبور شدیم هر دو عدد قرص را به صورت آزاد بگیریم که یک ورق ده‌تایی از قرص‌ها یک میلیون تومان شد، هلال احمر گفت انقدر متقاضی این قرص زیاد است که خیلی زود تموم می‌شود. آدرس یک داروخانه‌ی دیگر هم داده بودند به اسم شهید کاظم‌پور که آنهم به دلیل تقاضای زیاد کلا بسته شده است.
 
با همه‌ی اینها عمه‌ی من باید تا ۱۴ روز در خانه قرنطینه باشد و حتی دکتر گفت اگه کسی برای شما خریدی هم انجام داد باید پشت در بگذارد و برود در حالی که این چند روز برای پیگیری دکتر و قرص از این طرف تهران به آن طرف رفته است،  آدم‌های مشابه عمه‌ی من خیلی زیاد هستند که موارد بهداشتی را رعایت نمی‌کنند و امکان دارد خیلی از افراد دیگر را هم مثل خود مریض کنند.»
 

شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از   پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز   ،تاریخ انتشار:   29 اسفند    1398،کدخبر:   221551 ،www.ensafnews.com
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین