مهدی اسفندیار به بیان خاطره ای از یک شب که در بیمارستان گذرانده و خوب و بدهایی که در آنجا از مردم و کادر درمان دیده و شنیده است می پردازد و ام در آخر از خاطره هجوم دو جوان به اتاق پزشک ارتوپد به دلیلی دیر شدن وقت ویزیت می گوید و یادآوری می کند که هجوم به پزشکان و کادر درمان هیج نشان از دلاوری و توانایی نیست، بلکه نامش فقط رذالت و دون مایگی است.
شعار سال: پریشب بیمارستان معیری تهران برایم یکی از خاطره برانگیزترین شبهای کاری بود، پارسا جوان نگهبان حراست را میدیدم که ویلچر بیماران را از رمپهای شیبدار بیمارستان پایین میبرد و انگار چهارچشمی حواسش بود که مبادا پیر زن یا پیرمردی دست تنها مانده باشد، اما او تنها فردی نبود که تحسینم را برانگیخت، متخصص ارتوپدی بیمارستان جناب دکتر شقاقی آن شب شوق کار کردنم را دو چندان کرد، شکستگیهای انگشت و آرنج از کودک و جوان که به حدی استادانه و بدون استفاده از پروتزهای ارتوپدی جا انداخت که خدا میداند در آن شیفت چقدر به نفع بیماران و بیمه شدههای تامین اجتماعی هم صرفه جویی و هم آسایش را به ارمغان اورد، یکی از انگشتهایی که از قاعده کاملا درهم شکسته بود را چنان زیبا مرتب و سر جایش گذاشته بود که بدون غلو باید بگویم، وقتی کار گرافی کنترل را انجام دادم گمان کردم این دست اشتباها گچ گرفته شده و آرنج کودک بی تاب بماند که از زیر بازو خرد شده بود و گمان میکردم به فوق تخصص ارجاع میشود، اما تنها ۳ ساعت بعد کودک برای انجام گرافی کنترل به بخش رادیولوژی اعزام شده بود. چقدر شادی بخش بود، بیماران هیچ یک به بیرون از بیمارستان ارجاع نشده بودند و..
میدانستم که خیلی از این بیماران نمیدانند ارزش کار این ارتوپد جوان ما چقدر بالاست خصوصا در روزگذاری که تعرفهها در حد پول چایی است و تجارت غیر اصولی و غیرشفاف پروتز ارتوپدی و پورسانتها و.... چیست. مجبور شدم خودم از پزشک و نگهبان محترم و جوان خودمان تشکر کنم.
اما در روی دیگر سکه اندوه یک متخصص شب را بر من تار کرد، یکی از بیماران که به نوعی قربانی پروتز بیجا و عفونت شده بود، با خواهش یکی از مسئولین توسط یکی از پزشکان شریف ارتوپدی بیمارستان فیاضبخش قبول مسئولیت شد تا تحت درمان قرار گیرد، شرایط اورژانس موجب شد که پزشک ارتوپد یک ساعت بیشتر در اتاق عمل بماند و درمان بیمار نگون بخت را انجام دهد، اما همین تاخیر و دیر رسیدن به کلینیک کافی بود تا دو جوان غیور و مبارز و پدرشان که تاخیر ارتوپد را غیراخلاقی بدانند با مشت و لگد و ... درب اتاق ویزیت را شکسته و به درگیری فیزیکی و تعقیب پزشک اقدام کنند و صحنههایی را رقم بزنند که منجر به دخالت نیروهای کمکی پلیس شود. بدون هیچ توضیح اضافهای به این دسته از آدمها یک نکتهای را یادآوری میکنم:
هجوم به پزشکان و کادر درمان هیج نشاط از دلاوری و توانایی نیست، بلکه نامش فقط رذالت و دون مایگی است.
مهدی اسفندیار
برگرفته از فضای مجازی