شعار سال: موفقیت نظام کشاورزی کشور تابع عوامل بسیاری در سطوح جهانی و داخلی و در طیفی از عوامل اقتصادی، فناوری و مدیریتی تا عوامل فرهنگی خاص در سطوح محلی است. این عوامل ضمن داشتن وجوه اشتراکی زیاد بر بخش کشاورزی، دارای تفاوت اثرگذاری و خاص بودگی ویژه برای محصولات و مناطق مختلف هستند. در واقع باید پذیرفت که اثرات عوامل موثر بر بخش کشاورزی در سطوح جهانی، داخلی، عوامل عمومی و تخصصی و غیره، با ضرایب اثر گوناگون برای حوزهها، محصولات و مناطق، وارد عمل میشوند. همچنین اثرگذاریهای متقابل این عوامل بر همدیگر، باعث کارآمدی یا عدم کارآمدی شان میتواند شود. به عنوان مثال یکی از عوامل مهم اثرگذار بر بخش کشاورزی اثرگذاری عامل آموزش و ترویج بر بخش کشاورزی است. کارآمدی این عامل تا حد زیادی واسطه به وضعیت سایر عوامل همانند وضعیت بازاریابی کشاورزی، وضعیت کاربری اراضی کشاورزی و الگوی کشت خواهد بود.
ترویج در حالت عادی روی بسیاری از محصولات و مناطق، بسترساز ایجاد تغییرات مثبت بواسطه ارایه آموزشهای عمومی و تخصصی شده است، اما در خصوص کشت باغی، مسئله به گونهای نیست که صرفا سخنان یک مروج، بتواند اثرگذاریهای لازم را داشته و زمینه ساز ایجاد تحولات قابل توجه برای باغدار باشد. در این حالت نیازمند تعیین تکلیف زیر نظام بازاریابی کشاورزی هستیم. در چنین وضعیتی ترویج عمومی چیزی نیست که بتواند زمینه ساز ایجاد تغییر شده و با سخن مروج شاهد ایجاد تغییرات معنادار باشیم.
هرچقدر از سطح مزرعه به سطوح بالاتر بخش کشاورزی (حوزه، منطقه، نظام، توسعه و ...) حرکت میکنیم، از شدت اثر برنامههای آموزشی و اقدام تک عاملی و مستقل، کاسته شده و ضرورت مداخلات چندعاملی و بنیادین اقتصادی، حقوقی، مدیریتی، برنامه ریزی و ...، توسط ترویج در کنار سایر بخشهای تخصصی برنامه ریز و سیاستگذار بر بخش کشاورزی، افزوده میشود.
ملاحظه کنید از ۴۰۰۰ هکتار باغ چای در استان مازندران حدود ۷۰۰ هکتار باقی مانده و بقیه تماما ویلا شده است، چرا؟ این تمام ماجرا نیست و داستان ادامه دارد. در این میان، کشوری همانند سری لانکا (که در غالب قطعنامههای آژانس علیه ایران رای مثبت داد) آمده مذاکره نموده و بیان داشته است که من پول نفت شما را میخواهم بدهم، اما فعلا امکان ندارد و بجایش چای بردارید آن هم کیلویی ۱۰ دلار! در حالی که به آمریکا میدهد کیلویی ۴ دلار. این وضع را چطور باید تغییر داد؟ آیا به اثرات فاجعه بار این اقدام بر بخش کشاورزی فکر شده است؟
مروج جز این که به کشاورز بگوید این مقدار کود مصرف کن این موقع هرس کن و... چه حرف تازهای برای کشاورز دارد؟ مروج کسی است که دانش نظری و عملی او از کشاورز بیشتر باشد؛ و گرنه در خوشبینانهترین حالت، کشاورز به مروج محترمانه میگوید چشم و کار خودش را میکند.
مساله الگوی کشت در اجرا هم به این راحتی نیست که بعضی کارشناسان در خصوص آن بحث میکنند. استاد محترم دانشگاهی آمدند در سازمان برنامه صحبت کردند که گیلان اصلا جای برنج نیست جای کشت مرکبات نیست زیان زیست محیطی دارد و... خوب من کشاورز میگویم چشم. چیزی داری هم پایش معرفی کنی؟ در سایت سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان زدند که هر کشاورزی با آب زیر زمینی برنج بکارد، کارش با دستبند پاسگاه است و معرفی به دادگستری. با این وجود دیدید که در مهد کشت دانههای روغنی و پنبه کشور (گلستان)، تمام اراضی حتی وسط بلوار را هم برنج کاشتند. چرا؟ یک زمانی حتی پهلوی اول برای جلوگیری از بیماری مالاریا دستور داد در گیلان برنج نکارند و چایکاری کنند. یا کشت خشخاش که باید برایش کتابی نوشت و آن قضایای سال ۲۸ و فشار جهانی علیه ایران. واقعا موفق شدیم؟ ملاحظه میشود که عامل اثرگذار، طراحی متعامل و سطح مدار عوامل موثر در یک سیستم به هم پیوسته میباشد.
تولید بی بازار تنها اتلاف منابع است. وقتی کشاورز را به سمت روش یا تولید فزاینده محصولی خاص سوق میدهیم باید بازارش را هم معرفی و تضمین کنیم. با افزایش سهم کشاورزان از پرداختی مصرف کنندگان از خرید محصولات کشاورزی، توانایی مالی آنان بیشتر و میل به سرمایه گذاری هم افزون میشود.
تعیین تکلیف اراضی و تهیه یک قانون مناسب در این خصوص مشکل بعدی ماست. تا کی باید شاهد خرد شدن اراضی و فروش آنها باشیم؟ ببینید به سر دشت قزوین و مغان چه آمده؟ آیا صرفا با گردشگری و نان و ماست و آش رشته و در کوزه گلی به چند از گردشگران خارجی آب دادن، میشود امنیت غذایی یک کشور را حفظ کرد؟
در پایان باید تاکید گردد که موفقیت ترویج و آموزش کشاورزی در بخش کشاورزی و در شرایط فعلی، تا حد زیادی به باز تعریف و دقیق کردن متغیرهای دیگر موثر بر بخش کشاورزی، یعنی سه متغیر بازاریابی کشاورزی، تعیین تکلیف کاربری اراضی و قاعدهمند کردن، الگوی کشت محصولات کشاورزی، بستگی دارد.
نویسنده: محسن سنجری کارشناس بخش کشاورزی
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال